ماجرای یک قتل در جوزجان؛ چرا امید مادر خود را کشت؟

۸صبح، جوزجان

هفته گذشته گزارش شد که جوانی در ولایت جوزجان مادرش را به قتل رسانده و جسد او را به آتش کشیده است. طبق گزارش‌ها، این جوان از سوی نیروهای طالبان بازداشت شده و اکنون در انتظار مشخص شدن کیفر است. یک عضو این خانواده توضیح می‌دهد که این پسر با استفاده از سیم «چارجر موبایل» مادرش را خفه کرده و سپس جسد او را سوزانده است. او علت این قتل را فروش جایداد میراثی به قصد مخارج ازدواج عنوان کرده است. گواهان رویداد این پسر را «مجرم متکرر» می‌خوانند و اضافه می‌کنند که او پیش از این پدر خود را نیز به قتل رسانده است.

براساس اظهارات منابع، این رویداد چهارشنبه‌شب، ۲۶ دلو، در روستای «پیر‌مزید» شهر شبرغان، مرکز ولایت جوزجان، اتفاق افتاده است. نام این پسر امیدالله است و ۱۸ سال سن دارد. بر‌اساس اظهارات یک عضو این خانواده، امیدالله مادرش «بی‌بی‌عایشه» را نخست خفه کرده و سپس جسد او را به آتش کشیده است.

زینب، خواهر کوچک امیدالله، گواه قتل مادرش بوده است. این کودک یازده‌ساله در اظهاراتش گفته است: «امید از دو سال به این‌سو بالای مادرم فشار می‌آورد تا برای او زن بگیرد، اما از این‌که امید پدرم را به خاطر میراث کشته بود، کسی حاضر نمی‌شد دخترش را به پسری که پدرش را قتل کرده است، بدهد.» زینب می‌افزاید که مادرش برای خواستگاری نزد چندین خانواده رفته بود، اما باشنده‌گان محل حاضر نبودند با امیدالله پیوند خانواده‌گی برقرار کنند. به گفته زینب، امیدالله چهارشنبه‌شب با عصبانیت وارد خانه شده و از مادرش خواسته است تا حویلی خود را بفروشد و با پول آن از ولایت بلخ یا فاریاب برایش زن بگیرد. به سخن این دختر یازده‌ساله، مادرش به امیدالله جواب رد می‌دهد و می‌گوید که دو سال پیش حویلی دیگری را در بدل چهار میلیون افغانی به فروش رسانده بود و پول آن را نیز حیف‌ومیل کرده است. او اضافه می‌کند که بی‌بی‌‌عایشه به امیدالله می‌گوید حالا تنها جایدادی که دارند، همین خانه میراثی است و اگر این را بفروشند، جایی برای زنده‌گی نخواهند داشت.

در خبرنامه فرماندهی امنیه طالبان در ولایت جوزجان به نقل از زینب آمده است: «امید با لحن زشت مادرم را دشنام داد و همراه با لین چارجر موبایل مادرم را خفه کرده به اتاق دیگری برد و دروازه را از داخل بسته کرد.» این عضو خانواده می‌گوید که پس از این صدای ناله و فریاد مادرش را می‌شنید با صدای بلند دشنام می‌داد، اما با گذشت چند دقیقه‌ مادرش جیغ بلندی زده و دیگر صدایش برای همیشه خاموش شده است.

این دختر یازده‌ساله گفته است: «من از پشت دروازه گوش می‌دادم که چرا خاموشی شد. در همین لحظه امید دروازه را باز کرد، دیدم که مادرم در کنج اتاق آتش گرفته و امید از خانه فرار کرد.» زینب پس از دیدن این صحنه، روی زمین می‌افتد و دیگر کاری از دستش بر‌نمی‌آید.

همسایه‌های بی‌بی‌عایشه نیز قتل بی‌رحمانه او توسط پسرش را تأیید می‌کنند. یکی از باشنده‌گان روستای پیر‌مزید می‌گوید که حوالی ساعت ۰۹:۰۰ شب بیشتر اهالی منطقه ناله و فریاد عایشه و زینب را شنیده‌اند. به سخن او، یکی از ساکنان محل با حوزه امنیتی طالبان تماس گرفته و ماجرا را گزارش داده است. این باشنده محل می‌افزاید که نیروهای طالبان دیرتر به ساحه رسیدند و زمانی که موتر نوع رنجر طالبان به محل رویداد رسید، امیدالله مادرش را کشته و جسدش را سوزانده بود. در همین هنگام نیروهای طالبان در شهر شبرغان امیدالله را بازداشت کرده و با خود به حوزه امنیتی منتقل کرده‌اند.

احمد (نام مستعار) باشنده دیگر روستای پیرمزید می‌گوید: «هنگامی که داخل خانه شدیم، دیدیم که زینب ضعف کرده و در اتاق دیگر آتش‌سوزی صورت گرفته است. آتش را خاموش کردیم، دیدیم که بی‌بی‌عایشه با جسد خون‌آلود در آتش سوخته بود.» احمد می‌افزاید که دیدن آن صحنه خیلی برایش دردناک بوده است.

باشنده‌گان محل و دختر یازده‌ساله بی‌بی‌عایشه تأیید می‌کنند که امیدالله از این پیش در سن ۱۶ ساله‌گی پدرش را نیز به قتل رسانده بود. به سخن آنان، امیدالله برای به دست آوردن میراث، پدرش را با ضربه‌های چاقو کشته است. آن‌چنانی که باشنده‌گان محل توضیح می‌دهند، اکنون زینب بدون سرپرست باقی مانده است.

با این حال، مسوولان فرماندهی امنیه طالبان در ولایت جوزجان نیز تأیید کرده‌اند که امیدالله در نظارت‌خانه این گروه به سر می‌برد و در جریان تحقیقات پذیرفته که مادرش را برای به دست آوردن میراث به قتل رسانده است. او تاکنون به دادگاه طالبان معرفی نشده است. براساس خبرنامه فرماندهی امنیه طالبان در جوزجان، نیروهای محلی این گروه زینب را به یک زن تسلیم کرده‌اند تا برای مدتی از او سرپرستی کند.

دکمه بازگشت به بالا