در گزارشی که به تازهگی از سوی «مرکز غیرانتفاعی مقاومت اطلاعاتی» مستقر در بریتانیا در باره اعدامهای صحرایی از سوی طالبان منتشر شده و مبنای آن را تجزیه و تحلیل ویدیوهای حاوی قتل 27 تن از اسیران جنگی تشکیل میدهد، این عمل طالبان دلیلی واضح بر «پاکسازی سازمانیافته» مخالفان به دست این گروه خوانده شده است. این قتلها در پنجشیر اتفاق افتاده است. با توجه به سیاست سانسور رسانهای که طالبان در پیش گرفته و دسترسی آزاد به اطلاعات را دشوار کردهاند، در واقع آنچه از گوشه و کنار به بیرون درز میکند، بخش بسیار اندک از آن چیزی است که عملاً در سراسر افغانستان جریان دارد و در هیچ جایی ثبت نمیشود.
منابع محلی از اعدامهای بیشتری خبر میدهند که هر روزه به بهانههای مختلف در افغانستان رخ میدهد. بخشی از کسانی که آماج اعدام و ترورهای سازمانیافته قرار دارند، افسران نظامی و امنیتی دولت پیشین هستند. تنها به آن عده از نیروهای نظامی و امنیتی پیشین اجازه بازگشت به وظایفشان داده شده است که با افکار افراطی و رویکرد سرکوبگرانه طالبان همدلی و همراهی نشان دادهاند. ترجمانهایی که با نیروهای خارجی کار میکردند، از سالهای قبل هدف حملات طالبان بودند. در نوشتهای تازه از جنرال دیوید پتریوس، رئیس پیشین سازمان سیا، آمده است که در خلال سالهای گذشته بیش از یک هزار ترجمان در افغانستان به قتل رسیدهاند. طالبان چنین کسانی را مرتد و خاین و اعدامشان را به لحاظ فقهی جایز میشمارند. با این حال، دامنه اعدام و ترور حتا شامل گروههای دینیای شده است که مخالف حضور خارجیها بودند. در یک سال گذشته افغانستان شاهد قتل صدها عالم و فعال دینی بود که گرایش سلفی داشتند. بیشترین اعدامهای مربوط به این گروه در ولایتهای شرقی افغانستان رخ داده است، اما در کابل، هرات و دیگر ولایات نیز کسانی که منتسب به این گروهها بودند، در معرض پیگرد، بازداشت و قتل قرار گرفتهاند. داعش بهانه دیگری است که منتقدان دینی طالبان، خصوصاً از میان مردمان تاجیک و اوزبیک به عضویت در آن متهم شدهاند و اعدام میشوند. در جایی که حاکمیت قانون نیست و متهمان طبق مراحل تحقیقات قانونی مورد محاکمه قرار نمیگیرند، تفکیک داعش و غیرداعش بسیار دشوار شده است. این وضعیت فرصتی اقتصادی در اختیار افراد طالبان قرار داده است که شماری از شهروندان عادی را به بهانه عضویت داعش بازداشت و سپس با گرفتن مبالغ چند هزار دالری رها کنند.
در شرایط کنونی جمعآوری دادههای اطلاعاتی به صورت منظم و شفاف ناممکن شده است و تنها با تکیه بر منابع غیررسمی محلی میتوان به بخشهایی از این واقعیتها آگاهی پیدا کرد. بنابر سیاست طالبان، قلعوقمع مخالفان هنگامی به شکل کامل امکانپذیر میشود که بتوان از نظر اطلاعرسانی پردهای غلیظ بر افغانستان کشید. با پنهان کردن واقعیتهای داخل افغانستان، هم از دید افکار عمومی در داخل و هم از چشم جهانیان در خارج میتوان تصویر دلخواه خود را به دنیا عرضه کرد. بنابر قراین، تنها کسانی که به این اطلاعات دسترسی دارند، سازمانهای استخباراتی خارجی هستند که در دستگاههای طالبان نفوذ دارند، اما به دلایل سیاسی رسانهای نمیکنند.