کنفرانس وین پشت درهای بسته، از سوی یک نهاد غیردولتی، اما در شهری برگزار شده که نامش با سیاست بینالملل گره خورده است. از این رو، میتوان آن را چراغ سبز جهان غرب به نیروهای مخالف طالبان تلقی کرد. غربیها در بیش از یک سال گذشته کوشیدند از تماس آشکار با مخالفان طالب و حمایت مستقیم آنان دوری جویند و ببینند که آیا طالبان قادر خواهند شد به حداقل تعهدات خود برای ایجاد حکومت «همهشمول» و جلوگیری از نفوذ گروههای تروریستی که آجندای بینالمللی دارند، عمل خواهند کرد یا خیر. جهان برای فشار بر طالبان، از ابزار دپلوماتیک، بهخصوص تعویق رسمیت حاکمیت آن گروه استفاده کرد و تمایلی به حمایت از مخالفان سیاسی و نظامی آن گروه نشان نداد؛ اما تحولات یکساله افغانستان نشان داد که طالبان نیروی سیاسی متعارف نیست تا به توافقنامه عمل کند، برای اداره کشور چارچوب حقوقی تعریف شده داشته باشد و به حقوق اولیه شهروندان چون تحصیل، تفریح و کار احترام بگذارد. مسیر سیاستهای گروه طالبان را خواستگاه ارتجاعی و تروریستیشان تعیین میکند، نه توافقات و حتا فشارهای بینالمللی. از همینرو، کشورهای دخیل در تقویت طالبان، به تدریج اذعان میکنند که افغانستان را به چنگ ارتجاع و تروریزم سپردهاند و اگر اینگونه ادامه یابد، احتمال دارد کشور با وضعیتی دردناکتر از دهه 1990 مواجه شود و دردسرهای کلانتر از ۱۱ سپتامبر برای جهان به وجود آید.
ایجاد بدیل برای طالبان و یا انسجام صفوف مخالفان طالب، در حدی که آن گروه وادار به عقبنشینی از مواضع تندروانه و انحصاری گردد، امروز هم ذهن مردم افغانستان را مشغول ساخته و هم در محافل سیاسی و دیپلماتیک جهان مورد بحث است. کارنامه رهبران و کلانهای دوران قبل از طالب سیاه است و برگشت آنان به صف مبارزه یا مذاکره با طالبان نه حمایت داخلی و نه پشتیبانی بینالمللی به همراه خواهد داشت. خوشبختانه در ۲۰ سال گذشته، کادرهای بسیار در ادارات دولتی و نیز بیرون از چوکات دولت تربیت شدهاند که ظرفیت فنی و مسلکی خوب برای اداره کشور دارند و در میانشان افراد خبره در امور نظامی و دیپلماسی نیز بسیارند؛ اما اینان دارای تشکیلات و سازماندهی نیستند که تواناییها و تعهد فردیشان به نیروی سیاسی و رهبریکننده بدل شود. با اینحال، نشانههایی از حرکت بخشی از کادرهای کشور به سوی انسجام سیاسی دیده میشود. کنفرانس وین میتواند این روند را تسریع کند.
در این کنفرانس، خلاف نشستهایی که معمولاً در افغانستان و یا برای افغانستان در چند دهه اخیر برگزار میشد، همه اشتراککنندهگان از طیف «رهبران» نیستند. همه صاحب نیروی نظامی، مدعی نمایندهگی از گروه قومی و دارای سوابق جنگی نمیباشند. هرچند کنفرانس پشت درهای بسته برگزار شده است، اما به نظر نمیرسد کسی در آن میان مخالف ایجاد حکومتی غیرطالبانی، دموکراتیک، مبتنی بر رای مردم و قانونی باشد. حضور پررنگ چهرههای میانه و کمتر مشهور سیاسی، از یکسو حکایت از احتیاط برگزارکنندهگان دارد و از سوی دیگر نشانه تغییر جدی در ترکیب بازیگران سیاسی افغانستان است. روحیه عمومی در داخل افغانستان این است که در مبارزه با ارتجاع طالب باید به تیکهداران قومی و چهرههای مشهور به تعصب و زراندوزی تکیه نشود و اشتباهات گذشته تکرار نگردد.
از این تحول باید استقبال کرد. آنانی که نمایندهگان فکری و سیاسی خود را در جمع اشتراککنندهگان کنفرانس وین نمیبینند، باید به تخریب این جریان نکوشند و ناخواسته کنار طالبان نایستند، بلکه به انسجام سیاسی و تشکیلاتی همفکران خود بکوشند تا در نشستها و کنفرانسهای بعدی و نیز مبارزات سیاسی و نظامی که پس از این رخ خواهد داد، سهم بگیرند.