در نبود انتخابات و نظم جمهوری صلحی در کار نیست
یک ماه از کمپین انتخابات ریاست جمهوری گذشت ولی چنین مینماید که نامزدان انتخابات ریاست جمهوری روی این کمپین تمرکز نکردهاند. مذاکرهی ایالات متحده با طالبان در دوحه پایتخت قطر آمادهگیها برای برگزاری انتخابات و کمپین انتخابات ریاست جمهوری را کمرنگ ساخته است. همهی چشمها به دوحه دوخته شدهاند تا امروز یا فردا از مذاکرهی امریکا و طالبان چه بیرون میشود. واشنگتن نزدیک به یکسال است که با گروه طالبان در دوحه به هدف پایان جنگ افغانستان و یا به قول دونالد ترمپ خروج امریکا از این جنگ مذاکره میکند. انتظار میرود که دو طرف یک موافقتنامه امضا کنند و تعهداتی به همدیگر بدهند. پس از آن مذاکرات میانافغانی آغاز میشود که در آن نمایندهگان حکومت، چهرههای مهم سیاسی و نمایندهگان گروه طالبان با همدیگر روی آیندهی سیاسی کشور گفتوگو میکنند.
بسیاری از سیاستمداران کابلنشین هم به این باور اند که سرنوشت سیاسی کشور در گفتوگوهای میانافغانی در اسلو تعیین میشود، نه در انتخابات ریاست جمهوری. این باور از آنجا ناشی میشود که در گذشته این قدرتهای بزرگ و کشورهای کمککننده بودند برای انتخابات افغانستان وجههسازی میکردند و به نتیجهی آن مشروعیت میدادند. اما این بار کشورهای کمککننده و قدرتهای بزر گ روی انتخابات تمرکز نکردهاند. با آن که اتحادیهی اروپا به برگزاری به موقع انتخابات ریاست جمهوری تأکید دارد ولی ایالات متحده بسیار به وضوح گفته است که برای واشنگتن پایان جنگ و رسیدن به نقشهی راه برای آیندهی سیاسی افغانستان در گفتوگوهای میانافغانی، اولویت است. اولویت واشنگتن راه افتادن روند حل سیاسی جنگ است، به همین دلیل است که جامعهی جهانی روی انتخابات تمرکز نمیکند.
سیاستمدارانی که گمان میکنند از برگزاری انتخابات چیزی به دستشان نمیآید سخت در تلاشاند که در مذاکرات اسلو با طالبان به توافق برسند تا از برگزاری انتخابات جلوگیری شود. برخی از مخالفان اشرف غنی هم نمیخواهند که انتخابات برگزار شود. نمایندهگان طالبان هم برگزاری انتخابات را در تضاد با تلاشهایی میدانند که هدف از آن پایان جنگ است. آنان بر برگزار نشدن انتخابات تأکید دارند. کشورهایی که اولویتشان برگزاری انتخابات نیست، از این نگراناند که نکند انتخابات، پای آنان را پنج سال دیگر در گِل جنگ افغانستان بند کند. به همین دلیل است که بسیاری از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری تمام تخمهای خود را روی سبد کمپین نگذاشتهاند. کسی بیشتر از همه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تاکید دارد، محمداشرف غنی رییسجمهور کنونی کشور است.
ولی یک نکته را باید تمام سیاستمداران و نیروهای سیاسی کشور در نظر بگیرند و آن این که بدون قبول اصل مشروعیت انتخاباتی، صلح آمدنی نیست. بالاخره باید همه به یک حکومت انتخابی که مشروعیتش را از انتخابات سراسری، سری و رقابتی بگیرد، باور پیدا کنند. پس از سقوط سلطنت مشروعیت سیاسی سنتی در این دیار از بین رفت و جای آن را چیز دیگر نگرفت. مشروعیت کاریزماتیک شماری از رهبران و فرماندهان سراسری نشد و سازمانهای ایدیولوژیک هم مبنای مشروعیت سیاسی را روی مفاهیمی قرار دادند که ربطی به زندهگی روزمرهی افغانستان نداشت. طالبان هم امارت ملامحمد عمر را که مدعی کسب مشروعیت از رویا و فتواهای برخی از ملاها بود، بر افغانستان تحمیل کردند. ولی بحران در کشور ادامه یافت. از دههی هشتاد به این طرف در تمام مجامع جهانی این نکته عنوان میشود که راهحل بحران افغانستان تشکیل یک حکومت با پایههای وسیع سیاسی است. حکومت با پایههای وسیع سیاسی، زمانی به میان میآید که همهی نیروهای سیاسی خودشان بخشی از سیستم بدانند و انتخابات هم مبنای مشروعیتبخش قبول شود. در نبود انتخابات و یک نظم جمهوری که همهی نیروهای سیاسی را در خودش جمع کرده میتواند، صلحی در کار نیست. همان طوری که در چهار دههی گذشته صلحی در کار نبود. برای تقابل تاریخی جامعه و دولت و مشکل روابط مرکز با حکومتهای محلی هم باید راهحلهای معقول جستوجو شود.