ازبیکستان و فرآیند گفتوگوهای صلح افغانستان

محمدغنی عمار، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسایل آسیای میانه
ازبیکستان پساکریموف به رهبری شوکت میرضایوف از سال ۲۰۱۶ بدینسو در چارچوب سیاست خارجی «ازبیکستان نوین» به حیث یک بازیگر اکتیف در تحولات منطقهای نقشآفرینی دارد. صلح و ثبات در افغانستان به عنوان یکی از اولویتهای عمده در پالیسی منطقهای ازبیکستان تعریف شده است. چنانکه حدود پنج بار در دکترین سیاست خارجی آن کشور از افغانستان نام برده شده و بر اهمیت و جایگاه افغانستان با ثبات در اتصال منطقهای تاکید صورت گرفته است. همچنان میرضایوف در سخنرانی سالانه ۲۰۱۸میلادیاش در پارلمان آن کشور، بار دیگر تاکید داشت که «صلح و مصالحه ملی در افغانستان»، اولویت اصلی ازبیکستان است؛ اما نکته عطف در فرآیند گفتوگوهای صلح افغانستان از عینک ازبیکستان، برگزاری کنفرانس بینالمللی صلح تاشکند به تاریخ ۲۶-۲۷ مارچ ۲۰۱۸م در مورد افغانستان با اشتراک نمایندگان حدود ۲۱ کشور به شمول اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد است که در پایان نشست مذکور، اعلامیه ۲۴ مادهای تاشکند در حمایت از روند گفتوگوهای صلح افغانستان به رهبری و مالکیت افغانها و نقش کشورهای منطقهای و جهانی با احترام به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی افغانستان به نشر رسید. پس از کنفرانس مذبور، نقش ازبیکستان در روند گفتوگوهای افغانستان در استیژهای منطقهای و جهانی پژواک و گستره یافت و دیپلماتهای ارشد این کشور به شدت در تلاش ساطع کردن نقش ازبیکستان و متون اعلامیه تاشکند در فرآیند گفتوگوهای صلح همسایه در به دیوارش در قالب دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه آستین بر زدند.
تاشکند در جریان تلاشهای دیپلماتیکش تحت رهبری عبدالعزیز کاملوف وزیر امور خارجه آن کشور، به گونه مستمر تلاش نمود تا پشتیبانی کشورهای منطقهای، بازیگران مطرح جنگوصلح افغانستان ( امریکا، روسیه، چین، پاکستان و اتحادیه اروپا) دولت افغانستان، سیاسیون کابلنشین و گروه طالبان را در حمایت از نقش ازبیکستان در روند گفتوگوهای صلح افغانستان به دست آورد. کاملوف در جریان سفرهای خارجیاش و در کنفرانسهای بینالمللی همواره بر اعلامیه صلح تاشکند و نقش ازبیکستان تاکید نمود است. وی چند بار با مقامات امریکایی در واشنگتن روی موضوع صلح افغانستان گفتوگو نموده است و در سفر اخیر ۲۳ جولای ۲۰۱۹میلادیاش به امریکا، با مایک پمپیو وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ روی مسایل افغانستان و میزبانی بعدی گفتوگوهای صلح در سمرقند دیدار داشته است. وزیر خارجه ازبیکستان در ۴ مارچ ۲۰۱۹م با هیات دفتر سیاسی طالبان در قطر دیدار نمود. هیات طالبان دو بار در ماههای آگست ۲۰۱۸ و ۱۰ آگست ۲۰۱۹م با مقامات ازبیکستانی در تاشکند دیدار کردهاند. طیاره حامل زلمی خلیلزاد نماینده امریکا در امور صلح افغانستان در جریان سفرهای منطقهایاش سه بار( سپتامبر ۲۰۱۸م، جون ۲۰۱۹ و ۱۱ اپریل ۲۰۱۹م) در تاشکند نشست نمود و با مقامات آن کشور به شمول رییس جمهوری ازبیکستان روی گفتوگوهای صلح افغانی تبادل نظر کرده است. در ادامه این تلاشها، مقامات ازبیکستان به شکل دوامدار با مقامات افغانستان در زمینه گفتوگوهای صلح در تماس بوده اند. کاملوف چند بار از کابل دیدار نمود و تلاش ورزید تا به عنوان میانجی، پیامهای دو طرف درگیر جنگ افغانستان( طالبان و حکومت افغانستان) را به همدیگر مخابره نماید. سفر ماه اپریل ۲۰۱۹م مشاور امنیت ملی ازبیکستان به کابل و سفر حمدالله محب مشاور امنیت ملی افغانستان در ۴ مارچ ۲۰۱۹م به تاشکند (دقیقاً پس از بازگشت کاملوف از قطر) به شمول صدور اعلامیهها در مقاطع مختلف در حمایت از گفتوگوهای بینالافغانی، از تلاشهای عمده ازبیکستان در فرآیند گفتوگوهای صلح افغانستان بوده اند.
با توجه به موارد فوق، من در ادامه این نوشته به چند پرسش عمده، پاسخ ارایه خواهم نمود: نخست؛ ازبیکستان به دنبال کدام اهداف در روند گفتوگوهای صلح افغانستان است؟ دوم؛ میزان تاثیرگذاری و نقشآفرینی ازبیکستان در فرآیند گفتوگوهای افغانستان به چه میزان است؟ و سوم؛ فاکتورهای فرصتساز در دستان تاشکند کدام ها اند؟ ازبیکستان به دنبال اهداف سه گانهی ( سیاسی، اقتصادی و امنیتی) در این روند است. از منظر سیاسی ازبیکستان از گذشته تا امروز داعیه ژاندارم منطقهای را در میان کشورهای آسیای میانه دارد. دستیابی به مأمول فوق در سیاست خارجی میرضایوف و سلف وی، در لایههای متفاوت آسیای میانه قابل مشاهد است و بهترین فرصت برای تاشکند در جهت مانور دادن داعیه مذکور، بازیگری در بحران کنونی افغانستان است که حدود ۱۳۷ کیلومتر مربع مرز مشترک و مشترکات تاریخی و فرهنگی با آن کشور دارد. ازبیکستان در مسیر این مأموریتش در کمین انتقادها و حساسیت همسایهگانش نیز قرار گرفته است. به طور نمونه، کشور ترکمنستان در یک رقابت نامنظم با ازبیکستان در زمینه میزبانی از گفتوگوهای صلح افغانستان قرار دارد. از جهت دیگر، ازبیکستان به دنبال خریدن پرستیژ سیاسی در مجامع بینالمللی به عنوان عنصر قدرت ملیاش است و تاشکند میخواهد با سهم گرفتن در روند گفتوگوهای صلح افغانستان، ماهی مراد فوق را نیز به دست آورد. چنانکه میزبانی از کنفرانس بینالمللی صلح تاشکند در مارچ ۲۰۱۸م و لابیگری بعدی آن کشور، یکی از درآمدهای عمده دیپلماسی «ازبیکستان نوین» به رهبری میرضایوف در چند سال اخیر بوده است.
از نگاه اقتصادی، ازبیکستان در همین چهار سال اخیر به شدت در تردستی گذار به یک کشور قدرتمند اقتصادی با نرخ رشد( ۵.۳ درصد سال ۲۰۱۹) در آسیای میانه است. جلب سرمایهگذاریهای خارجی، رشد توریسم، بازسازی ساختارهای اقتصادی و آغاز پروژههای مشترک اقتصادی منطقهای از اولویتهای عمده آن کشور در همین راستا به حساب میروند. جایگاه جیوچولتیک افغانستان به عنوان پل اتصال ترانزیت و تجارت از آسیای میانه به جنوب و شرق آسیا، شرق میانه و برعکس آن، پوتانسیلهای موجود اقتصادی میان افغانستان- ازبیکستان به شمول مارکیت اقتصادی افغانستان برای محصولات ازبیکی، کابل را به عنوان یکی از شرکای اقتصادی تاشکند بدل ساخته است. کلید موفقیت در تطبیق پروژههای داخلی و منطقهی ازبیکستان به صورت قابل ملاحظهی به صلح و ثبات افغانستان گره خورده است و آن کشور به شدت علاقهمند پایان جنگ در افغانستان و تقویت همکاری ها با کابل در زمینه تحکیم و اجرایی شدن اهداف و پروژههای اقتصادیاش است. از سطح امنیتی، ازبیکستان از گذشته تا امروز همچون کشورهای دیگر منطقه با تهدید تروریسم، قاچاق مواد مخدر و افراطگرایی مواجه است. «حرکت اسلامی ازبیکستان» به عنوان یک گروه تروریستی که از حمایت گروه طالبان برخوردار بود، به عنوان یک تهدید جدی امنیتی برای تاشکند قلم داد میشود. ازبیکستان علاقهمند است تا با ایجاد تماس با طالبان و تامین صلح در افغانستان، از یک سو جلو تهدیدات امنیتی گرفته شود و از جهت دیگر علیه اتباع ازبیکستانی که در گروههای تروریستی همچون طالبان و حرکت اسلامی ازبیکستان حضور دارند و برای تاشکند تهدید ایجاد مینمایند، مبارزه صورت گیرد.
شک نیست که کشورهای مختلف در پروسه صلح افغانستان حضور دارند، اما در مورد میزان تاثیرگذاری و نقشآفرینی ازبیکستان باید از دو منظر نگاه انداخت. نخست؛ تاشکند بازیگر جنگ افغانستان نیست، بناً توانایی و نسخهی حل معضل چند مجهوله و پیچیده جنگ کشور نیز، در دست ازبیکستان نیست و آن را باید در واشنگتن، مسکو، اسلام آباد و بیجینک جستوجو کرد. دوم؛ مطالعات جنگ و صلح نشان میدهد که برای آغاز و تسریع روند مذاکرات میان طرفهای یک منازعه، نیاز جدی به میانجیگران بیطرف و کشورهای ثالث و تسهیلکننده است. ازبیکستان در این ماموریت هم شاید در مقایسه با کشورها و بازیگران قدرتمند جهانی و منطقهای نتواند نقش و نفوذ پر رنگ در تمامی لایهها و مراحل گفتوگوهای صلح افغانستان داشته باشد؛ اما با توجه به دلایل و عوامل فرصتساز ذیل، تاشکند توانایی حضور و میزبانی بهتر از گفتوگوهای صلح بینالافغانی را در مراحل «صلح سازی» و «اعمار صلح» افغانستان دارد:
نخست؛ مشترکات جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی میان افغانستان و ازبیکستان و داشتن روابط حسنه تاشکند با حکومت افغانستان و برخی الیتهای سیاسی کابلنشین، یکی از فاکتورهای عمده در جهت تاثیرگذاری ازبیکستان است. افغانستان امروز یکی از بهترین روابط دیپلماتیکش را با ازبیکستان تجربه مینماید و قرار است این روابط به سطح استراتژیک ارتقا یابد. مقامات دو کشور از نزدیک با همدیگر در تماس اند و کابل بارها از نقش و طرحها مثبت تاشکند در فرآیند گفتوگوهای صلح افغانستان استقبال نموده است. دوم؛ ازبیکستان از سال ۱۹۹۹م بدینسو با گروه طالبان نیز در تماس بوده است. در آن زمان آقای کاملوف وزیر خارجه ازبیکستان به هدف دیدار با ملا عمر رهبر گروه طالبان به قندهار سفر نمود و این اولین گام در جهت تماس میان دو طرف عنوان میگردد. در چند سال آخر مقامات ازبیکستان توانسته اند که با گروه طالبان نیز تماس داشته باشند و حمایت آن گروه را در مورد نقش ازبیکستان در روند گفتوگوها صلح جلب نماید. سوم؛ تاشکند توانسته با لابیگری چندمحوریاش با کشورهای منطقهای و جهانی به خصوص امریکا، روسیه، چین، پاکستان و برخی کشورهای مطرح اروپایی، جایگاه ازبیکستان را در روند گفتوگوهای صلح افغانستان برجسته تبارز دهد و دست حمایت آن کشورها به ویژه امریکا را با خود داشته باشد و امروز ازبیکستان علیرغم تضاد استراتژیک میان امریکا و روسیه در منطقه، توانسته در همراهی و نزدیکی با کشورها مذکور در روند گفتوگوهای صلح افغانستان، نقش بازی نماید.
سخن پایانی:
دستگاه دیپلماسی ازبیکستان در این شب و روزها به شدت مصروف آمادهگیها در جهت میزبانی از گفتوگوهای بینالافغانی در شهر تاریخی سمرقند است. احتمال میرود که این نشست در اواخر ماه آگست سال جاری با اشتراک سیاسیون افغان و نمایندگان حکومت افغانستان و گروه طالبان، با حضور نمایندگان برخی کشور ها خارجی تدویر یابد. به عنوان نکته پایانی و با توجه به موارد تذکر رفته در این نوشته، ازبیکستان میتواند یکی از کشورهای تاثیرگذار در پروسه صلح افغانستان باشد و مکان مناسب در جهت میزبانی از گفتوگوهای آینده قرار گیرد، مشروط به اینکه از خطوط سرخ که در اعلامیه تاشکند درج گردیده است، عدول ننماید؛ اما تاشکند در جریان تب و تابهای سیاسیاش دچار لغزشهای دیپلماتیک نیز شده است که در ضدیت با اصول پذیرفته شده حکومت افغانستان و اعلامیه تاشکند قرار دارد. به طور نمونه ازبیکستان با میزبانی گرم از هیات گروه طالبان در تاشکند و مطرح کردن مسایل و پروژههای اقتصادی و منطقهای در جریان بحثهایش با آن گروه، از یک سو در جهت مشروعیتزای به گروه طالبان عمل نموده و از سوی دیگر این اقدامات تاشکند خلاف اصول پذیرفته شده حکومت افغانستان در پروسه صلح است که خود میتواند در آینده نقش ازبیکستان را در گفتوگوهای صلح افغانستان به چالش بکشاند. چنانچه شیوهی میزبانی گرم اخیر تاشکند از هیات طالبان با انتقاد وزارت امور خارجه افغانستان قرار گرفت. در یک چشمانداز آیندهنگر، ازبیکستان به شدت علاقهمند است تا پس از مرحله صلحسازی در افغانستان، نقش فعالتر در مرحله اعمار صلح و گسترش همکاریهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی با افغانستان داشته باشد، اما لازم است این همکاریها بر اساس منافع و احترام متقابل میان کابل و تاشکند صورت گیرد.