گروه طالبان از بدو پیدایش تا حکومتداری دور نخست و جان گرفتن و تصرف دوباره قدرت در کشور، همواره در امور اجتماعی و فردی شهروندان مداخله کرده است. حتا مسایل فرهنگي نیز از دخالت این گروه در امان نیست. پخش موسیقی، رقص و پایکوبی که در محافل عروسی نشانه شادی و سرور است، با قدرتگیری دوباره طالبان ممنوع شده است. اکنون شهروندان در کشور بهویژه در ولایت هرات مکلفاند تا محافل شادمانی خود را خالی از موسيقي و به شیوهای که طالبان میخواهند، برگزار کنند.
باشندهگان هرات به اجرای اجندایی که از سوی طالبان برای محافل عروسي تعیین شده است، راضی نیستند. به گفته آنان، اجندای طالبان بیمحتوا است و جنبه تفریحی و سرگرمی ندارد و در بیشتر محافل هواداران این گروه خلاف میل محفلداران و شرکتکنندهگان به تبلیغ اهداف و دیدگاههای طالبان میپردازند.
به یکی از محافل عروسی در شهر هرات دعوت شدهام. چهرههای محفلداران و مهمانان ژولیده و گرفته است. جای موسیقی و پایکوبی کاملاً خالی است. محفلدار وادار شده اجندای طالبان را عملی بسازد. فردی که به جای هنرمند روی استیژ ایستاده، با آواز بلند چیزهایی درباره دین میپرسد و جوانان و کودکان به این پرسشها پاسخ میگویند. سپس گرداننده از پشت میکروفون فرياد بلند میکشد: «الله اکبر، آفرین جزاکالله خیراً» و ادامه میدهد: «جای بسیار خوشحالی است که امروز محفلهای عروسی ما اینگونه اسلامی برگزار میشود که در آن از صحابه، دین و جهاد گپ زده میشود و هیچگونه لهو و لعب و موسیقی مزخرف و گمراهکننده در آن جای ندارد.»
گرداننده این محفل عروسی ملای مسجد محل است. از پدر داماد و عروس در مورد نحوه برگزاری محفل میپرسم. میگویند که آنان دخالتی در شیوه برگزاری محفل ندارند، ملای مسجد به آنان گفته است که محفل عروسي باید اسلامی برگزار شود و خودش اجندای محفل را ترتیب کرده است.
این محفل عروسی در یکی از تالارهای مجلل شهر هرات برگزار شده است؛ جایی که تا پیش از حاکميت طالبان گواه شأندارترین محافل شادمانی با هنرنمایی بهترین هنرمندان بود، اما امروزه به محل تبلیغ اهداف و دیدگاههای طالبان مبدل شده و جای سرودههای دلنواز محلي هراتی، سرور و شادمانی در آن خالی است.
این شیوه برگزاری محافل عروسی، پس از حاکم شدن طالبان بر کشور، در هرات معمول شده است. اجندای محفل بيشتر توسط ملاامامان مساجد بهویژه امامان هوادار طالبان ترتیب میشود. پس از تلاوت قرآنکریم، مبلغان طالبان فضا را کاملاً سیاسی میسازند و جنبه تفريحی آن طرح پرسشهای دینی است.
هر ملاامامی که سخنرانی میکند، محور سخنانش تمجید از رژیم طالبان و تخریب مخالفان این گروه است. نکوهش جبهه مقاومت، سخن تکراری است که از همه گردانندهگان این محفلها، شنیده میشود.
يکی از گردانندهگان محفلی که به آن دعوت شدهام، در جریان سخنرانی اینگونه تمجید را نثار یاران خود میکند: «جای بسیار خوشحالی است که امروز کار به اهل کار سپرده میشود. مردم ما هر لحظه شکر این نعمت خداوند را باید ادا کنند. شایستهسالاری به معنای واقعی امروز دیده میشود. اکثر رییسان، ولسوالها، قاضیها و آمرین حوزههای ما شيخالحدیث هستند و در ردههای پایینتر حداقل یک طالب علم کار میکند. اگر مردم ما کفران نعمت کنند، باز دوباره خداوند متعال کفار و یهود و نصارا را بر آنان مسلط خواهد کرد.»
این گرداننده در نکوهش مخالفان این گروه میافزاید: «جای بسیار افسوس است که باز هم گروهی از میان مردم افغانستان گمراه میشوند و دست به دامن کفار میشوند و در مقابل حکومت اسلامی یاغیگری میکنند و نام خود را میگذارند جبهه مقاومت. جبهه مقامت کجا است؟ این جبهه مزاحمت، جبهه ضلالت و رذالت است، جبهه فیسبوکی است. مردم افغانستان نتیجه حکومت سکولارها و بیدینها را ديدهاند و دیگر هرگز این اشتباه را نمیکنند که به علمای خود پشت کنند.»
این ملای مسجد دو دهه گذشته را سالهای تباهی و گمراهی مردم افغانستان میخواند و اضافه میکند: «یهود و نصارا در ۲۰ سال گذشته به بهانههای مختلف مردم مسلمان ما را گمراه و تباه کردند. پای دختران و زنان این سرزمین اسلامی را به بهانه کار و فعالیت به بیرون از خانه کشاندند، زنان باعفت ما را جامعه مدنی ساختند و برای نابودی حجاب و چادری با حیله و نیرنگ صدها برنامه طراحی کردند و فکر میکردند کار تمام است، غافل از اينکه والله خیرالماکرین.»
این مبلغ طالبان سخنان زنندهاش را بر دسترخوان کسانی ایراد میکند که شنیدن سخنانش برای هيچیک از برگزارکنندهگان محفل خوشایند نبود؛ زیرا هم پدر داماد و هم پدر عروس، شخصیتهای روشنفکر و از طیف فکری مخالف ایدیولوژی طالبانی هستند و در نظام جمهوریت در ولایت هرات در مشاغل برجستهای ایفای وظيفه کردهاند. افزون بر این، داماد در زمان حکومت پیشین فعالیتهای مدنی داشت و عروس نیز دختری تحصیلکرده است که در يکی از مرکزهای آموزشی زبان انگلیسی و کمپیوتر تدریس میکرد.
یکی از نزدیکان داماد که در کنارم نشسته، بیشتر با تلفن همراهش مصروف است. سر سخن را با او باز میکنم و از محتوای محفل میپرسم. لبخندی میزند و میگوید: «خیلی خستهکننده است. واقعاً این جفا به حق مردم است که از یک محفل فرهنگی برای خود استیژ سیاسی ساختهاند. از سر شام مردم را اینجا نشاندهاند و مجبوریم تبلیغ سیاسی گوش کنیم.» این اشتراککننده محفل شادمانی میافزاید: «خُب، اگر موسیقی از نظر اینها درست نيست، حداقل مسایل تفريحی سالم را شامل برنامه میکردند. در مورد مسایل اجتماعی که نیاز بود مردم بدانند، صحبت میشد و خیلی از مسایل ديني بود. در مورد ازدواج و مهریه و غیره میشد صحبت کنند، اما اینها آمدهاند و تالار عروسی را برای خود شعبه تبلیغات ساختهاند.»
رویکردهای خودکامهگی و دیکتاتورمآبانه طالبان و تصمیمهای خلاف اراده و خواست مردم و دخالت ناموجه آنان در امور اجتماعی و فرهنگی در شهری صورت میگیرد که تا پیش از ورود این گروه به دلیل حضور هنرمندان زیاد در چگونهگی برگزاری محافل پرشور و شاد، برای باشندهگان ولايتهای دیگر کشور نمونه بود.
موسیقی و شادی در محافل عروسی از عنعنات دیرینه مردم هرات و افغانستان است که با آمدن طالبان این مورد در محافل عروسی ممنوع اعلام شده و با تشبث افراد این گروه، استیژ خوشی خانوادهها اکنون به سنگر تبلیغ افکار طالبانی مبدل شده است.