پیمان
در جریان یکسال مذاکرات مستقیم میان نماینده ایالات متحده امریکا و طالبان جهت رسیدن به صلح در افغانستان، دونالد ترمپ، عمدتاً شنونده پیامهای فرستادهاش زلمی خلیلزاد بود.
ترمپ با آنکه پیش از این، توییتهایی در مورد مذاکرات صلح با طالبان منتشر کرده بود، اما هیچیک این توییتها مداخله شخصی و مستقیم او در مذاکرات صلح نبود. وی بر اساس گزارشهای فرستادهاش زلمی خلیلزاد از پیشرفت مذاکرات ابراز خوشبینی میکرد.
در روزهای اخیر، دو طرف پس از ۱۸ سال نبرد، بیش از هر زمان دیگری به صلح نزدیک شده بودند.
مذاکراتی که سردرگمی، امید و نامیدی را به افغانستان آورده بود. اما سردرگمیها به پیمانهای بالاتری بود، ۱۹روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، هنوز کمپاینهای انتخاباتی رنگوبوی واقعی به خود نگرفتند و کمیسیون انتخابات افغانستان ۹۵ درصد کارمندان موقتاش را هنوز استخدام نکرده است.
برخی نیز به روزهای آینده خوشبین بودند، با همه این خوشبینیها، همزمان با مذاکرات، نبردهای طالبان در شمال و غرب کشور افزایش بیپیشنه داشت.
در کابل حملات انتحاری، یکی پی دیگری منجر به قتل نظامیان و غیرنظامیان شد و خبرهای سقوط و پس گرفتن ولسوالیها، یکی پی دیگری در رسانهها منتشر شد.
آقای ترمپ اما بامداد امروز یکشنبه به وقت افغانستان در یک رشته توییتها تمام پیشبینیها و معادلات جاری را موقتاً برهم زد.
روز پنجشنبه هفته گذشته، خبری به رسانهها در مورد سفر قریبالوقوع رییسجمهور غنی با یک هیات ۱۲ نفری در جریان دو روز آینده به امریکا و دیدارش با دونالد ترمپ درز کرد. در همان روز وقوع یک حمله انتحاری بر موتر حامل سربازان خارجی در منطقه ششدرک شهر کابل، یک سرباز امریکایی، یک سرباز رومانیایی و ۱۰ نظامی و غیرنظامی افغان را کشت و ۴۲ غیر نظامی را زخمی ساخت.
سرباز امریکایی کشته شده در این رویداد، “الیس آ باریتو اورتیز” نام داشت و اصلیت آن “پورتو ریکویی” بود. سربازی که در سال ۲۰۱۰ میلادی وارد ارتش امریکا شده بود. او انجینیر ترمیم وسایط نظامی بود و از آمدنش به افغانستان نُه ماه میگذشت.
این سرباز امریکایی از زمان آغاز ماموریتش در سال ۲۰۱۰ در ارتش این کشور تا زمان مرگش، “مدال برنز خدمات شایسته برای ایالات متحده” و همچنان جایزهای با نام “قلب بنفش” را دریافت کرده بود. این جوایز معمولاً به کسانی در آمریکا داده میشود که در جریان ماموریت خود در امریکا و کشورهای دنیا از منافع آن کشور “فداکارانه” پشتیبانی میکنند.
جنازه این سرباز دیروز به واشنگتن انتقال داده شد و وزیر خارجه امریکا پمپئو جهت احترام به میدان هوایی نظامی به میدان هوایی رفت.
ترمپ در توییت تازهاش، این سرباز امریکایی را یکی از بهترین سربازان این کشور خواند و گفت که مذاکرات با طالبان را به خاطر کشته شدن او لغو کرده است.
طالبان علناً مسوولیت آن حمله را به دوش گرفتند.
آقای ترامپ در پیامش گفت: «قرار بود من روز یکشنبه، با رهبران ارشد گروه طالبان و محمداشرف غنی، رییس جمهوری افغانستان، به صورت جداگانه در تفریحگاه کمپ دیوید به شکل مخفیانه ملاقات کنم. متاسفانه گروه طالبان به خاطر اعمال فشار کاذب، مسوولیت یک حمله در کابل را بر عهده گرفت که در آن یکی از سربازان بزرگ ما و ۱۱ تن دیگر کشته شدند، پس از این حمله من فوراً ملاقات با رهبران ارشد گروه طالبان را فسخ و مذاکرات صلح بین ایالت متحده و طالبان را لغو کردم.»
آقای ترمپ گفت که طالبان ظاهراً این حمله را به دلیل تقویت موقفشان در مذاکرات صلح انجام دادهاند اما به گفته او گروه طالبان با این کار موقفشان را بدتر کردند. به گفته ترمپ گروه طالبان اگر نتواند روی برقراری آتشبس در جریان گفتوگوهای صلح توافق کند، هیچگاهی قدرت مذاکره برای یک توافق معنادار را ندارند. او در ادامه پرسیده است که طالبان برای چند دهه دیگر حاضر هستند که بجنگند؟
طالبان چرا جنگ را کاهش ندادند؟
زلمی خلیلزاد فرستاده ویژه ایالات متحده برای صلح با طالبان در جریان یکسال گفتوگوهای صلح نُه دور مذاکرههای سنگین و فشرده را با آنان گذراند. گاهی مذاکرات تا نیمههای شب نیز به طول میانجامید. طالبان و آقای خلیلزاد روی موافقتنامه مشترکی کار میکردند که هم امریکا و هم طالبان روی هر کلمه آن ساعتها غور میکرده بودند. خلیلزاد از شکست دیپلماسیاش نگران بود، او میخواست دستور رییسجمهور ترمپ را پیش از انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۲۰، عملی سازد. ترمپ پیش از این به مردم آن کشور در جریان کارزارهای انتخاباتیاش وعده داده بود که به ۱۸ سال مصارف سنگین و حضور سربازان امریکایی در افغانستان پایان خواهد داد.
اما در این میان، زلمی خلیلزاد در ابتدا خواستار آتشبس میان طالبان و طرفهای درگیر جنگ شده بود، ولی طالبان هر نوع آتشبس را منوط به گفتوگوهای میانافغانی میدانستند. خلیلزاد بعدها از موقفش در مورد برقراری آتشبس کوتاه آمد اما خواستار کاهش خشونتها شد.
خلیلزاد که با تصمیمگیریهای شتابزده ترمپ آشنایی داشت احتمالاً از سرانجام ناخوشایند افزایش تنشهای طالبان و واکنشهای احتمالی میهراسید، ترسی که حالا پس از نُه دور مذاکرات به یک واقعیت موقت یا دایمی بدل شده است.
طالبان در جریان ۱۸ سال گذشته دهها هزار عضو فعالشان را در جنگ افغانستان از دست دادند. از رهبران و قوماندانان بزرگشان شروع تا سربازانی که به سود طالبان شب و روز در روستاها و شهرهای افغانستان میجنگیدند.
آنها پس از ۱۸ سال در نهایت در آستانه پیروزی قرار داشتند. تلاش برای آوردن تغییرهای بزرگ در افغانستان پس از ۱۸ سال قرار بود با عقبنشینیهایی از سوی امریکاییها روبهرو شود، طالبان هیچگاه در جریان این سالها به اندازه امروز به قدرت نزدیک نشده بودند.
به نظر میرسد تیورسینهای طالبان گزینه افزایش نبردها در جریان مذاکرات صلح را به سود این گروه میدانستند و جنگ در ماههای اخیر افزایش یافت. اما احتمالاً شناخت آنها از دونالد ترمپ کافی نبوده است. ترمپ، سالها نتیجه مذاکرات و دیپلماسی امریکا و ایران (برجام) با وصف مخالفت پیهم کشورهای اروپایی را در یک چشم بههم زدن برهم زد. او پس از ۵۰ سال تغییر در دیپلماسی کوریای شمالی را پس از نپذیرفته شدن شرطهای ابتدایی امریکا توسط کیمجونگاون دور زد.
کشتن سربازان امریکایی، افزایش نبردها، تلاش برای آوردن فشار بیشتر برای گرفتن امتیازهای کلانتر، کشته شدن یک فعال حقوقبشری و اتفاقاتی از ایندست ظرفیت برهمزدن معادلات جاری میتوانست بالا ببرد. طالبان در جریان مذاکرات صلح دیپلماسی ناموفقی داشتند.
شکی نیست که فشارهای مضاعف دیپلماتهای امریکایی از جمله نُه سفیر و دیپلمات پیشین امریکا در افغانستان و شماری از سناتورها نیز بر این تصمیم ترمپ اثرگذار بوده است.
آنها در یک اعلامیه مشترک هشدار داده بودند که خروج شتابزده ایالات متحده از افغانستان میتواند برای امریکا فاجعهبار باشد.
واکنشها علیه توافق احتمالی امریکا و طالبان در روزهای اخیر در محافل سیاسی آن کشور بالا گرفته بود، فرمانده پیشین امریکایی در افغانستان، جنرال بازنشسته ارتش، دیوید اچ. پتریوس، هشدار داده بود كه این امر میتواند به بازگشت القاعده منجر شود. تعداد زیادی از آنها به خروج نیروهای امریکایی با دستور باراک اوباما از عراق استناد كردند، خروجی که در نهایت منجر به ظهور داعش در سال ۲۰۱۴ شد.
چهرههای سیاسی در امریکا همچنان به موج اخیر حملات طالبان اشاره میکردند که به باور آنها نشان میدهد گروه طالبان نمیتواند خشونت را کنار بگذارد.
اما واقعیت این است که امریکاییها در مقابل طالبان در مذاکرات صلح به پیمانه بالایی کوتاه آمده بودند، آنها در ۱۸ سال ۱۳۶ میلیارد دالر مصرف کردند. آنها خطرهایی چون بازگشت افغانستان به دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی را نادیده گرفته بودند. آنها نگران از بین رفتن دستآوردهای ۱۸ ساله در زمینههای چون حقوقبشر، آزادی بیان و حکومتداری خوب هم نبودند، بزرگترین شرط آنان بدل نشدن افغانستان به لانه تروریستهای ضد امریکا بود.
در دیپلماسی هر اقدام نسنجیده ممکن است ارمغانش شکست باشد.
دلیل این اقدام آقای ترمپ هرچه باشد، بهانهاش افزایش نبردها و کشتن یک سرباز امریکایی است، بهانهای که حالا سرخط خبرهای رسانههای جهان شده است و نتیجه نُه ماه مذاکرات فشرده را موقتاً ضرب صفر کرده است.
آیا بازگشت به مذاکرات مقدور است؟
پیشینه دیپلماسی ترامپ با کشورهایی چون ایران و کوریا نشان میدهد که او اهل بازگشت به مذاکرات است.
اما ترمپ اهل کوتاه آمدن هم نیست، ترمپ مرد احساسی و غیر قابل پیشبینی است. او با هر نوع تسامح و مدارای طرفهایش کنار میآید و با هر نوع لجاجت آنان، لجوجتر میشود.
دو سناریو برای روزهای پیش رو در زمینه مذاکرات مستقیم امریکا و طالبان وجود دارد. سناریو نخست، ارائه پیششرطهای نو توسط ایالات متحده برای تداوم مذاکرات و سناریوی دوم، تسلیم شدن طالبان به دیپلماسی گفتوگو بهجای جنگ.
یکی از پیشبینیها این است که طالبان بهزودی با انتشار اعلامیههایی بر تشدید جنگ در افغانستان تاکید کنند. پیشبینی دیگر این است که طالبان از زلمی خلیلزاد خواستار وضاحت میشوند. در هر صورت به نظر میرسد که امریکاییها به مذاکرات صلح بازخواهند گشت اما نه بدون پیششرط
در صورت هرگونه شکست دایمی این مذاکرات، راه بهتر برای طالبان آغاز مذاکرات بینالافغانی بدون وساطت امریکاییها میتواند باشد، برآیند این مذاکرات هر چند در نهایت باید با امریکاییها شریک ساخته شود، اما در داخل افغانستان با استقبال گستردهتری روبهرو خواهد شد.