نویدحسین، روزنامهنگار پاکستانی
منبع: وبسایت دیاکسپریس تربیون
وحشت تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) دوباره برگشته است؛ اما باید پرسید که آیا اطلاق کلمه برگشت، برای این وضعیت مناسب است؟ آیا تیتیپی هرگز تا امروز دست از کمپین تروریستی در پاکستان برداشته است؟ نه، برنداشته است. آتشبسی که در ماه نوامبر گذشته لغو گردید، از زمان اعلام آن در ماه جون پارسال بارها توسط این گروه نقض شد. دولت پاکستان به توهم استقرار صلح، چیزی در این زمینه به مردم نمیگفت. اعلام رسمی پایان آتشبس از سوی تیتیپی، در واقع آخرین میخ بر تابوت ابتکار صلحی بود که به میانجیگری رهبران طالبان افغانستان روی دست گرفته شده بود. این اولین باری نبود که دولت پاکستان با تیتیپی وارد مذاکره میشد، بلکه پیش از آن نیز چندین بار تلاش کرده بود، اما تلاشهایش نتیجه نداده بود.
مشکل استراتژی مبارزه با تیتیپی چیست؟ در یک کلام: تزلزل.
از زمانی که تیتیپی در دسامبر 2014 با حمله بر مکتب اردو در پیشاور، خونبارترین اقدام تروریستیاش را انجام داد، تا امروز دولت پاکستان بین سازش و توسل به نیروی نظامی در نوسان بوده است. آن حمله، در نبرد پاکستان علیه تروریسم داخلی، اتفاق تعیینکننده بود و ملت پاکستان را علیه تیتیپی متحد کرد. نمایندهگان همه احزاب سیاسی برای تدوین استراتژی 20 مادهای مبارزه با تروریسم که اکنون بهعنوان برنامه اقدام ملی (NAP) شناخته میشود، گرد آمدند. عملیات ضرب عضب که قبلاً در منطقه وزیرستان برای نابودی حکومت دیفاکتوی تیتیپی در جریان بود، تسریع شد و به مناطق دیگر در امتداد مرز افغانستان، گسترش یافت. همچنین برای معرفی اصلاحات سیاسی جهت خنثا کردن روایت افراطگرایان مذهبی، تلاش هماهنگ در سراسر کشور آغاز شد. هدف، کسب دستاوردهای ملموس، قابل سنجش و برگشتناپذیر در برابر تروریسم و افراطگرایی خشونتآمیز خوانده میشد. کمیتههای نظارتی در سطوح فدرال و ایالتی برای نظارت بر اجرای برنامه اقدام ملی تشکیل شد. برای رفع «تهدید باقیمانده/ نهفته تروریسم» و تثبیت دستاوردهای حاصل از عملیات نظامی قبلی، عملیات تازهای به نام ردالفساد راهاندازی شد. عملیات نظامی موفقیتآمیز بود. تیتیپی و نیروهای وابسته به آن، زدهوزخمی اما نشکسته به خاک افغانستان گریختند تا زخمهایشان را بهبود بخشیده و در پناهگاههای امن آنجا به سازماندهی مجدد بپردازند.
برنامه اقدام ملی، از تحرک بازماند و با کاهش خشونت تیتیپی، اولویتهای ما به مسیرهای دیگر تغییر یافت.
تیتیپی رسماً بزرگترین تهدید برای دولت پاکستان شناخته میشد، اما برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی، با گروه طالبان افغانستان که نقش مادر تیتیپی را دارد، همچون «دارایی استراتژیک» رفتار میشد. توقف هر گونه نیکی از طالبان افغان، منبع الهام تیتیپی، خطا بود، اما استراتژیستهای ما را وسوسه مقابله با نفوذ فزاینده هند بر حاکمان افغانِ تحت حمایت غرب، کور کرده بود.
در 18 آگست 2021، زمانی که یک طیاره نظامی هندی حامل دیپلماتهای آن کشور از پایگاه هوایی افغانستان بلند شد و بهطور موقت به حضور دیپلماتیک دهلی در افغانستان پایان داد، استراتژیستهای پاکستانی خوشحالی خود را پنهان نکردند. مقامها در اسلامآباد بارها هند را به شعلهور ساختن آتش تروریسم در پاکستان متهم کرده بودند.
پیروزی سریع طالبان، فرار دراماتیک رییس جمهور اشرف غنی، خروج پرهرجومرج نیروهای خارجی و سقوط کابل، نشانههای موفقیت استراتژی ما در افغانستان خوانده شدند. جنرال فیض حمید، رییس وقت آیاسآی، برای نمایش موفقیت استراتژیک پاکستان به کابل سفر کرد و آنجا سرخوشانه به جهانیان مضطرب اطمینان داد که «نگران نباشید، همه چیز درست خواهد شد». پس از او صدراعظم عمران خان، افغانها را به خاطر «شکستن حلقه بردهگی» تحسین کرد.
این سرخوشی دوام نیاورد. دهها فرمانده و جنگجوی تیتیپی بعد از سقوط کابل از زندانها رها شدند. پیروزی طالبان افغان، تحریک طالبان پاکستان را نیروی تازه بخشید و آزادی عملیاتی بیشتری را در اختیارش قرار داد. پس از آن حملات تیتیپی افزایش یافت. ارقام غیررسمی حاکی از افزایش 51 درصدی خشونتهای تروریستی بین 15 آگست 2021 تا 14 آگست 2022 است. براساس آماری که توسط موسسه مطالعات صلح پاکستان تهیه شده است، در مدت یک سال پس از به قدرت رسیدن طالبان حداقل 433 تن در 250 حمله در سراسر پاکستان کشته و 719 تن زخمی شدند.
جای تعجب است که این اتفاقات باعث برآشفتهگی مقامهای پاکستان نمیشد. در آن زمان، یک مقام ارشد امنیتی طی جلسهای، تلاش کرد تا افزایش حملات تیتیپی را کماهمیت جلوه دهد. او باور داشت که در عرض «چهار تا پنج ماه» حاکمان جدید افغانستان حاکمیت خود را تثبیت میکنند و پس از آن موج ترور تحریک طالبان پاکستان فروکش خواهد کرد.
به رغم تقاضای مکرر مقامهای پاکستانی، رژیم طالبان نسبت به سرکوب تحریک طالبان پاکستان متعهد نبود. در عوض، سراجالدین حقانی، وزیر داخله رژیم موقت طالبان، پیشنهاد داد تا برای تسهیل مذاکرات صلح بین دو طرف میانجیگری کند. پاکستان با وجود تجربیات تلخی که در گذشته از مذاکرات با تیتیپی داشت و دیده بود که آن گروه از گفتوگوها همچون فرصت سازماندهی مجدد و تجدید قوا استفاده میکند، این پیشنهاد حقانی را پذیرفت. جنرال فیض حمید که در آن زمان قوماندان قولاردوی پیشاور بود، بر مذاکرات نظارت داشت. در آن مذاکرات بزرگان قبایل پاکستان نیز شرکت داشتند. گفتوگوهای مستقیم با تیتیپی که در آن نمایندهگان دولت با نمایندهگان یک گروه تروریستی پشت میز مذاکره مینشستند و به آن گروه مسلح غیردولتی مشروعیت میبخشیدند، ایده بدی بود. ماهها مذاکرات پشت پرده به میزبانی حقانی در ماه جون به نتیجه رسید. منابع آگاه از آن گفتوگوهای غیرعلنی میگویند که جنرال فیض حمید برای کسب امتیاز شخصی و افزودن به افتخاراتش، دستاوردهای مبارزه با تروریسم کشور را به خطر انداخت و در بدل آتشبس شکننده امتیازات بسیاری به تیتیپی داد.
متعاقباً، جنگجویان تیتیپی در مناطق مرزی پاکستان، بهویژه سوات، دوباره ظاهر شدند تا بخت خود را بیازمایند. برداشت عمومی این بود که تیتیپی با تایید ضمنی مقامهای کشور به صحنه برگشته است. حملات هدفمند بر سران قبایل و سیاستمداران، اخاذی و حتا اختطاف مقامهای امنیتی از سر گرفته شد. مردم محل علیه بازگشت مصیبت تیتیپی دست به اعتراض زدند. تظاهرات گستردهای در مناطق مختلف سوات برگزار شد و به تلاشها برای بازگرداندن و مشروعیت بخشیدن به گروه عقبگرای طالب در منطقهای که در گذشته حاکمیت ترور را تجربه کرده بود، نه گفتند.
یک ماه پس از آتشبس، ایمن الظواهری، رهبر القاعده، در یک حمله طیاره بیسرنشین امریکا در محله شیرپور کابل کشته شد. ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان، انگشت اتهام را به سمت پاکستان نشانه رفت و تنشها بین دو همسایه عریان گشت. ملا یعقوب در یک کنفرانس خبری گفت: «براساس اطلاعات ما، طیارههای بیسرنشین از طریق پاکستان به افغانستان وارد میشوند و از حریم هوایی پاکستان استفاده میکنند. ما از پاکستان میخواهیم که از حریم هوایی خود علیه ما استفاده نکند.» اسلامآباد این اتهام را رد کرد. پس از این تنشها ابتکار صلح با میانجیگری حقانی با سکوت پایان یافت و طالبان کوشیدند در واکنش به حمله علیه الظواهری، از نفوذ خود بر تیتیپی برای وارد ساختن فشار بر پاکستان، بهره بگیرند.
در اواخر ماه آگست، پنج فرمانده ارشد تحریک طالبان پاکستان، از جمله عبدالولی ملقب به عمر خالد خراسانی، عضو موسس این گروه، و عبدالرشید با نام مستعار عقاب باجوری، رییس اطلاعات تیتیپی، در حملات هدفمند در خاک افغانستان کشته شدند. تیتیپی، سازمانهای امنیتی پاکستان را مقصر دانست و بدون آنکه آتشبس را علناً لغو اعلام کند، حملات پراکنده «تلافیجویانه» را از سر گرفت. طالبان پاکستانی اعتراف کردهاند که تنها در ماه نوامبر نزدیک به 60 حمله انجام دادهاند.
ابتکار صلح، بهویژه پس از تبدیلی فیض حمید از قوماندانی قولاردوی پیشاور و درگیر شدن حقانی به مقابله با موج تازه حملات داعش خراسان، به پایان رسید. تحریک طالبان پاکستان وقتی دید مذاکرات بر سر تحقق خواستههای کلیدیاش نتیجه نمیدهد، همزمان به سفر یک هیات بلندپایه پاکستانی به کابل در اواخر ماه نوامبر، پایان آتشبس را اعلام کرد. موج جدیدی از حملات به دنبال آن آغاز شد و در حلقات تصمیمگیری پاکستان سخن از راهاندازی عملیات نظامی دیگر بر سر زبانها افتاد. یک مقام پاکستانی در ماه دسامبر گفت: «وضعیت در بخشهایی از خیبرپختونخوا، بهویژه در مناطق قبایلی، به حدی روبهوخامت گذاشته است که چارهای جز انجام حمله نظامی بزرگ دیده نمیشود.»
بنابراین، ما به نقطه اول برگشتیم.
اداره ملی مبارزه با تروریسم (ناکتا) در گزارش اخیر خود گفته است که تحریک طالبان پاکستان از روند صلح برای انسجام و سازماندهی مجدد بهره گرفته است. در گزارش آمده است: «تیتیپی در جریان پروسه صلح، جایگاه قابل توجهی به دست آورد. حوزه نفوذ و وسعت فعالیتهای خود را افزایش داد. خروج نیروهای امریکایی از افغانستان به فعالیتهای تحریک طالبان پاکستان نیرو بخشید و پایگاه آن در افغانستان دستنخورده باقی مانده است.» از قضا، دیگر هیچکس حاضر نیست مالکیت ابتکار صلحی در حال نابودی را به دست گیرد. دولت ایتلافی کنونی، سلف خود، بهویژه عمران خان را به دلیل آغاز «مذاکرات با کسانی که شاگردان ما را در مکتب دولتی اردو به شهادت رساندند» سرزنش میکند.
رانا ثناالله، وزیر داخله پاکستان، در ماه جون گفت که پارلمان به اردو اجازه داده است تا با تحریک طالبان پاکستان گفتوگو کند. یک روز بعد، سیاستمدار ارشدی که عضو یکی از احزاب متحد دولت کنونی است، ادعای ثناالله را رد کرد و گفت [در نشستی که ایشان آن را سند تایید پارلمان میخواند مسوولان] اردو اطلاعاتی را با یک هیات پارلمانی درباره مذاکراتی که قبلاً در جریان بود، در میان گذاشتند. رضا ربانی از حزب مردم پاکستان گفت: «اردو برای مذاکره با تحریک طالبان پاکستان هیچ مجوزی از پارلمان دریافت نکرده است.»
آیا توافق از طریق مذاکره امکانپذیر است؟
جواب کوتاه این است که احتمالاً نه.
خواستههای اصلی تیتیپی چیزی شبیه تسلیم شدن دولت است. تیتیپی با امتناع از بهزمینگذاشتن سلاح و انحلال تشکیلاتش و اصرار بر لغو ادغام مناطق خودمختار قبایلی سابق به خیبرپختونخوا، برنامههای شوم خود را برای ایجاد یک «امارت کوچک» خودخوانده و صدور تدریجی ایدیولوژی ارتجاعیاش به سایر مناطق پاکستان اعلام کرده است. پیروزی طالبان در افغانستان این باور را تقویت کرده است که تحریک طالبان پاکستان، بهویژه در زمانی که پاکستان از نظر سیاسی ناپایدار و از نظر اقتصادی شکننده است، میتواند اهدافش را تحقق بخشد. این گروه همچنین میداند که جنگجویانش اکنون عملاً از امتیاز پناهندهگی در افغانستان برخوردارند و در میان ساکنان آن سرزمین بهآسانی پنهان شده میتوانند.
رژیم طالبان انگیزهای برای سرکوب تحریک طالبان پاکستان ندارد. آنها هرگز دوست ندارند برادران مسلح سابق خود را بیگانه و دشمن بسازند؛ زیرا از پیوستن آنان به گروه رقیبش داعش خراسان هراس دارند. در عین حال خصومت با تیتیپی در صفوف طالبان افغانستان شکاف ایجاد میکند و وابستهگی ایدیولوژیک و دوستی قومی آنها را با ساکنان مناطق قبایلی به خطر میاندازد. مناطق مرزی پاکستان همیشه برای طالبان افغانستان پناهگاه و حامی بوده است. رژیم طالبان که بهطور فزایندهای رفتار مشکوک از خود نشان میدهد، میداند که برای چانهزنی با پاکستان میتواند از اهرم تیتیپی استفاده کند.
رژیم طالبان تلویحاً تقاضای تیتیپی برای لغو ادغام مناطق قبایلی را تایید میکند و معتقد است که این تقاضا همسو با نگرانیهای افغانستان در مورد محدودیتهای وضعشده بر رفتوآمد آزاد ساکنان دو سوی خط دیورند است؛ خطی که توسط اردوی پاکستان حصارکشی شده است. تنشهای مرزی اخیراً به درگیریهای مرگبار بین نیروهای امنیتی دو کشور و حتا درگیری دیپلماتیک تبدیل شده است.
به نظر میرسد که طالبان در تلاشاند از طریق تامین روابط دوستانه با کشورهای دیگر، اتکای دیرینه خود به حمایت پاکستان را کاهش دهند. از زمان به قدرت رسیدن طالبان، تعداد کمی از مقامهای ارشد آن گروه از اسلامآباد دیدن کردهاند. در عوض، آنها ترجیح دادهاند که در دوحه با ایالات متحده تعامل دیپلماتیک داشته باشند. هند به محاسبات افغانستان بازگشته و با اعزام دیپلماتها به سفارتش در کابل، رژیم طالبان را به رسمیت شناخته است.
توماس وست، نماینده خاص ایالات متحده برای افغانستان، در هفته اول ماه دسامبر در دهلی نو با عبدالله عبدالله، رییس اجراییه دولت سابق افغانستان، دیدار کرد و در عین حال از «کمکهای بشردوستانه قابل توجه هند و تعهد آن کشور به حقوق اساسی افغانها قدردانی نمود.» آیا هدف اصلی پاکستان برای کاهش نفوذ سیاسی هند در افغانستان نتیجه عکس داده است؟ چنین به نظر میرسد.
دولت پاکستان چه گزینههایی در اختیار دارد؟
با توجه به تجربیات گذشته، گزینه مذاکره ممکن است کنار گذاشته شود. هر اقدامی در مسیر صلح مستلزم تایید قبلی پارلمان است و پارلمان باید از طریق گفتمان عمومی مزایا و معایب مذاکرات صلح را برای جامعه بسنجد. اما ممکن است اکثر پاکستانیهای غیرنظامی که سالها رنج اصلی اقدامات مرگبار تروریستی تیتیپی را متحمل شدهاند، از گزینه مذاکره حمایت نکنند. مردم پاکستان اصولاً باید مخالف ایده عفو تیتیپی به خاطر جنایات آن گروه علیه بشریت باشند و با ادغام آن بهعنوان یک گروه مشروع در جامعه، مخالفت کنند.
ازسرگیری خصومتها توسط تیتیپی، باعث شده است که دولت پاکستان استراتژی خود را در برخورد با آن گروه بازنگری کند. گفته میشود که دولت تصمیم دارد برای جلوگیری از موج تازه خشونت تیتیپی، به اقدام نظامی متوسل شود. بلاول بوتو زرداری، وزیر امور خارجه [رانا ثناالله، وزیر داخله، و کمیته امنیت ملی پاکستان] تاکنون از احتمال اقدام نظامی سخن گفتهاند.
بلاول در سفر اخیرش به امریکا به رسانهها گفت که پناهگاه امن تیتیپی «خط سرخ ما است. ما آن را تحمل نخواهیم کرد. ما حاضریم برای اطمینان از مصونیت و امنیت مردم خود، تکتک گزینهها را در نظر بگیریم.» بلاول نزاکتهای دیپلماتیک را رعایت کرد، اما رانا ثناالله، وزیر داخله پاکستان، بهطور صریح گفت که قوانین بینالمللی به پاکستان اجازه میدهد تا بیرون از مرز کشور اقدام نظامی کند.
ایالات متحده مدتی قبل برای مقابله با شورشیان تیتیپی و تامین امنیت مرزها به پاکستان پیشنهاد کمک داد. جنرال مایکل ای کوریلا، رییس ستاد فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام) گفته است که کشورش نگران تهدیدات تیتیپی برای امنیت و ثبات پاکستان است. او ماه گذشته در جریان سفر خود به اسلامآباد گفت: «در طول بازدید من از مرکز فرماندهی اردوی پاکستان درباره فرصتهای مقابله با این تهدید صحبت کردیم.»
با این حال، ماهیت عملیات نظامی احتمالی توسط پاکستان مشخص نیست؛ زیرا تحریک طالبان پاکستان در هیچ نقطهای از مناطق قبایلی که زمانی عملاً بر آنها حکومت میکرد، حضور سازمانیافتهای ندارد. به همین دلیل تروریستهای تیتیپی وقتی اخیراً در حمله بر ریاست مبارزه با تروریسم بنو تحت محاصره قرار گرفتند، خواهان «گذری امن» به افغانستان شدند. پناهگاه امن تیتیپی در آن سوی مرز است. آیا اردو با استفاده از طیارههای سرنشیندار یا بیسرنشین، علیه اهداف تیتیپی در آنسوی مرز اقداماتی خواهد کرد؟
اقدام نظامی بیرونمرزی، در گذشته نیز انجام یافته است. در اپریل 2022، پاکستان حملات هوایی را علیه اهداف تیتیپی در ولایات خوست و کنر انجام داد که باعث تلفات غیرنظامیان نیز شد. اما این گزینه مشکلات فاجعهباری در پی خواهد داشت و برای کشورهای دیگری که یکدیگر را به پناهدهی به تروریستان متهم میکنند، الگوی خطرناکی خواهد شد. در عین حال، چنین اقدامی میتواند روابط پاکستان و طالبان افغانستان را صدمه بزند و چنانکه شاهد بودیم، حمله هوایی قبلی با واکنش تند کابل مواجه شد. ذبیحالله مجاهد آن را «ظلمی» خواند که «راه را برای دشمنی بین افغانستان و پاکستان» هموار میکند. او هشدار داد که اسلامآباد «باید بداند اگر جنگی شروع شود به نفع هیچ طرفی نخواهد بود.»
حملات نظامی در آنسوی خط دیورند احساسات ضد پاکستانی را نیز نیروی تازه میبخشد، در صفوف طالبان عملگرایان را به حاشیه میراند و حمایت از تیتیپی را در افغانستان افزایش میدهد. پذیرش کمک ایالات متحده برای عملیات ضد تیتیپی در داخل افغانستان، ممکن است بیاعتمادی بین پاکستان و طالبان افغان را به حد بیبازگشت تشدید کند؛ زیرا رژیم مذهبی طالب آن را تکرار «خیانتی» خواهد دانست که پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، پاکستان «مرتکب» شد.
برای نسخه اصلی این مقاله اینجا کلیک کنید.