بدون نظم جمهوری صلح امکان ندارد
تردیدی نیست که بنبست خونینی که در حال حاضر مردم افغانستان از آن رنج میبرند، بدون مذاکره و حل سیاسی به پایان نمیرسد،اما صلح زمانی به افغانستان میآید که همهی نیروها یک نظم جمهوری را قبول کنند. روشن است که نظم جمهوری الگوهای مختلف دارد و قابل مذاکره است،اما قبول اصل یک نظم جمهوری است که میتواند به افغانستان صلح بیاورد. افغانستان انواع نظامهای سیاسی را در ۴ دههی گذشته تجربه کرده است. هیچ کدام این نظامها نتوانستند که مشروعیت عمومی و اجتماعی به دست بیاورند. اگر مشروعیت سیاسی که در کشورهای دیگر یک بحث سیاسی و نظری است،در افغانستان به یک مشکل روزمره بدل شده است. علت آن این است که پس از سقوط سلطنت، مشروعیت فراگیر و عام نداشتیم، به همین دلیل است که جنگ ادامه دارد.
پس از سال ۲۰۰۱ هم گروه طالبان مشروعیت روند پس از بن را نپذیرفت. در آن زمان طالبان با درخواست عفو نزد سران ادارهی موقت آمدند،اما موضع حکومت وقت ایالات متحده بسیار سختگیرانه بود. این وضعیت به اردوی پاکستان زمینهی آن را فراهم کرد تا گروه طالبان را باردیگر تا سطح متحد خودش ارتقا دهد و با آن توهم مهار نفوذ هند در افغانستان را دنبال کند. دشمنی پاکستان با هند، علت منطقهای جنگ افغانستان تلقی شده میتواند. جنگ جهادیسم جهانی با ایالات متحده بعد بینالمللی جنگ افغانستان است. با تشدید اختلاف نظر میان قدرتهای بزرگ، بعد بینالمللی وجهانی جنگ افغانستان پیچیده شده است. در حال حاضر سه قدرت بزرگ چین،روسیه و ایالات متحده میگویند که در موضوع حل سیاسی جنگ افغانستان همنظر اند.
ولی حل سیاسی زمانی تحقق خواهد یافت که در قدم اول شاهد خاموشی تفنگها باشیم و در قدم بعدی تمام نیروها نظم جمهوری را قبول کنند. اگر نظم جمهوری و دمکراسی نمایندهگی مورد قبول تمام نیروها قرار نگیرد، عامل داخلی جنگ که منازعهی قدرت است،از میان برداشته نخواهد شد. وقتی جنگ عامل داخلی داشته باشد، روشن است که نیروهای طرفدار جنگ،صاحب حمایت منطقهای و بعد جهانی میشوند. غیر از طالبان هیچ نیروی سیاسی دیگر مخالف نظم جمهوری نیست. همه نیروهای سیاسی درک کرده اند که در نبود نظم جمهوری و مشروعیت انتخاباتی جنگ باردیگر تشدید میشود. علاوه بر این افغانستان کشور فقیری است و نمیتواند بدون کمکهای جهانی دوام بیاورد. در زمان حکومت طالبان نان یارانهی موسسات امداد جمعیت کوچک شهرنشین را زنده نگهداشته بود. کمکهای جهانی هم در صورتی ادامه مییابد که ارزشهای جهانی در افغانستان احترام شود. وقتی طالبان به یک نظم عقبماندهی سیاسی که مخالف ارزشهای جهانشمول است،تاکید کنند،مشکل کشور بیشتر میشود و دیگر جامعهی جهانی فرصت کمک به افغانستان نخواهد داشت. به همین دلیل است که میگوییم باید نظم جمهوری اساس توافق جامع صلح قرار بگیرد.
حکومت هم باید موضع خودش را روشن کند. رییسجمهور کنونی که به برگزاری به موقع انتخابات تاکید میکرد،دیروز چند پهلو صحبت کرد که از آن میشود این طور فهمید که ایشان تاخیر چند ساله در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را قبول دارد. چنین چیزی در قانون اساسی اجازه داده نشده است. اگر این امر یک اشتباه لفظی است،باید دفتر ریاست جمهوری در مورد آن توضیح بدهد. اگر اشتباه لفظی نیست شخص رییسجمهور باید توضیح بدهد که منظورش چیست و چطوری میتواند تاخیر چندسالهی انتخابات را با نظم مبتنی بر قانون اساسی توجیه کند. بهتر است که موضع حکومت در شرایط کنونی بسیار واحد و در جهت دفاع از ارزشهای جمهوری باشد. جمع شدن همهی نیروها حول ارزشهای جمهوری میتواند منازعهی قدرت را در افغانستان مهار کند. اگر این ارزشها مبنای حل سیاسی نباشد، توافق صلح پایدار نمیماند و باردیگر جنگ آغاز میشود. توافق صلحی باید امضا شود که پایدار بماند، خاموشی موقتی تفنگها به هیچ وجه درد افغانستان را دوا نمیکند و به سود امنیت جهانی تمام نمیشود.