سفر سرنوشت ساز به امریکا

زمان سفر محمداشرف غنی رییسجمهور به ایالات متحده هنوز مشخص نشده است، ولی به نظر میآید که در همین سفر سرنوشت سیاسی او تعیین میشود. در این سفر یا مقامهای امریکایی او را قانع میسازند و یا هم او مقامهای امریکایی را قناعت میدهد. آقای غنی ملاحظات جدی دربارهی سندی دارد که قرار است طالبان و امریکا آن را امضا کنند. بحث بسیار مهم این است که طالبان در بدل جدول زمانی خروج نیروهای امریکایی امتیاز آتشبس سراسری را ندادهاند و آن را موکول به مذاکرات میانافغانی کردهاند. طالبان همچنان تضمین ندادهاند که با امضای توافقنامهی پایان جنگ با امریکا، دست از جنگ بر میدارند. ملاحظهی دیگر این است که طالبان پای سند توافق با امریکا، به نام «امارت اسلامی افغانستان» امضا میکنند. امریکا به دلیل عجلهای که دارد نخواست روی کشورهای حامی طالبان فشار وارد کند تا این گروه را وادار به پذیرش برخی از خواستهای جانب افغانستان بکنند. از ملاحظات آقای غنی بر میآید که سفیر خلیلزاد با شتاب بسیار چیزی سرهم کرده است تا ضرورتهای انتخاباتی ترمپ را برآورده کند. اگر ملاحظات آقای غنی در نظر گرفته نشود و امریکاییها در سفرش به واشنگتن قناعتش را حاصل نکنند، احتمال آن زیاد است که ارگ موافقتنامهی امریکا و طالبان به صورت رسمی نامشروع و خطرناک اعلام کند.
این وضعیت تا حدی شبیه به رویدادهایی است که در نیمهی دوم دههی هشتاد واقع شد. پس از روی کارآمدن گورباچف در شوروی، مسکو تصمیم گرفت که نیروهایش را از افغانستان بیرون کند. اما کارمل به دلایل مختلف از جمله ملاحظات امنیتی و باورهای ایدیولوژیک، حاضر نبود با گورباچف همکاری کند. گورباچف هم مثل ترمپ ضرورتهای سیاسی در داخل کشورش داشت. او باید روابط شوروی را با دنیای غرب بهبود میبخشید و برنامهی اصلاحات خودش را اجرا میکرد. خروج نیروهای شوروی از افغانستان به بهبود روابط مسکو و دنیای غرب کمک میکرد. به همین دلیل بود که گورباچف تصمیم گرفته بود تا هرچه زودتر نیروهایش را از افغانستان بیرون کند. گورباچف تصمیم داشت که در کنار خروج قشون سرخ، حل سیاسی جنگ افغانستان را هم کلید بزند. انتظار او این بود که تنظیمهای میانهرَو، بخشی از حزب دموکراتیک خلق و طرفداران محمدظاهر شاه سابق، یک حکومت مشترک تشکیل دهند و نظام سیاسی جدید بسازند. اما حل سیاسی جنگ کلید نخورد و گورباچف نتوانست انتظار بکشد. او تصمیم گرفت که توافقات ژنیو را به امضا برساند و نیروهای روسی را خارج کند. گورباچف تصمیم خودش را به کارمل ابلاغ کرده بود، اما او با خروج کامل نیروهای شوروی به آن سرعتی که گورباچف میخواست، مخالفت کرد.
گورباچف متوجه شد که به یک متحد دیگر در کابل نیاز دارد تا با او در امر خروج نیروهای شوروی همکاری کند. در آخرین سفر کارمل به مسکو به او گفته شد که باید از سمت رهبری حزب و دولت وقت کنار برود. او در آغاز مقاومت و مخالفت کرد، ولی بعد زیر فشار مسکو تصمیم گرفت که از قدرت کنار برود و اجازه بدهد که داکتر نجیب زمام امور را به دست گیرد. امروز ترمپ هم میخواهد که مجموع نیروهای خودش را از افغانستان بیرون کند. سفیر خلیلزاد در آغاز تاکید میکرد که تا روی همهی موارد موافقت نشود، روی هیچ چیزی موافقت نمیشود. داکتر خلیلزاد مذاکرهکنندهی ارشد ایالات متحده در آغاز این طور انتباه داده بود که در برابر اعلام جدول زمانی خروج نیروهای امریکایی طالبان به آتشبس سراسری جامع و طولانی تن میدهند و وارد دیالوگ میانافغانی میشوند؛ ولی دیده میشود که چنین نشده است. حتا سفیر خلیلزاد پذیرفته است که طالبان به عنوان «امارت اسلامی افغانستان» پای سند توافق با امریکا امضا کنند. این امر نشاندهندهی آن است که ایالات متحده زیاد عجله دارد. پیش از این آقای خلیلزاد گفته بود که واشنگتن به دنبال حل سیاسی جنگ افغانستان است تا زمینهی خروج نیروهای امریکایی را فراهم سازد، نه صرف یک توافق خروج. ولی به نظر میرسد که حال اولویت برای ادارهی بر سر اقتدار در واشنگتن خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است تا به عنوان پایان طولانیترین جنگ تاریخ امریکا در انتخابات آن کشور از آن یاد شود. به همین دلیل است که اختلافهای جدی بین غنی و واشنگتن بروز کرده است. موضوع انتخابات هم اختلافی است. برای واشنگتن انتخابات اولویت نیست، ولی محمداشرف غنی رییسجمهور به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در شش میزان تاکید دارد و آن را تغییرناپذیر میداند.
به نظر میآید که سفر آتی رییس جمهور به واشنگتن مثل آخرین سفر کارمل به عنوان رهبر حزب حاکم وقت و رییس دولت آن زمان به مسکو، سرنوشتساز خواهد بود. این سفر سرنوشت سیاسی آقای غنی را تعیین خواهد کرد. در این سفر یکی از دو طرف، باید جانب دیگر را قانع بسازد. راه سومی وجود ندارد. یک احتمال بسیار بعید هم این است که امریکا سندی را که با طالبان روی آن مذاکره کرده است، امضا نکند و با آقای غنی روی خروج نظامیان امریکایی بدون توافق با طالبان مذاکره کند و سناریوی سال ۱۹۸۹ تطبیق شود. در آن سال نیروهای شوروی از افغانستان خارج شدند، بدون اینکه روند حل سیاسی جنگ به راه بیافتد و نیروهای ضد روسی از جنگ دست بردارند. پس از خروج نیروهای شوروی کمکهای مالی و نظامی مسکو به حکومت داکتر نجیب ادامه یافت.