جای خالی «پسر پا طلایی» فوتبال افغانستان در تیم ملی فوتبال

حسیب بهش

یک روز پیش از آن‌که با او گفت‌وگو کنم در بازی تیمش با سپین‌غربازان، دو گول به ثمر رسانده بود، هوادارن‌اش به او لقب «پسر پا طلایی فوتبال افغانستان» را داده‌اند، جوان ۲۶ ساله‌ای که حالا با به ثمر رساندن سه گول در چهار بازی تیمش، امید حفاظت از کپ قهرمانی را به اردوی طوفان هریرود، بازگردانده است.

معروف محمدی با همه پیش‌رفت‌هایی که داشته، نام او حتا در فهرست یاران ذخیره انوش دستگیر، سرمربی تیم ملی فوتبال افغانستان دیده نمی‌شود. بازیکنی که وقتی پا به توپ می‌شود، تیم حریف را نگران می‌کند. تماشاگران و حامیان تیمش نیم‌خیز می‌شوند و در نهایت او گاهی یک‌‍‌تنه تا قلب خط دفاعی تیم حریفش می‌تازد.

بی‌تردید، جای مردی با این ویژه‌گی‌ها و ظرافت‌ها در تیم ملی فوتبال افغانستان خالی است، او در آخرین بازی‌ تیمش، روز پنج‌شنبه در مقابل سپین‌غر بازان، چند شهکار منحصر به خودش را داشت، به سمت محوطه جزا حرکت کرد و در همان دقایق ابتدایی از حریفش پنالتی گرفت، خودش پشت ضربه پنالتی ایستاد و آن را بدل به گول کرد. در آخرین دقایق نیمه نخست پشت یک ضربه ایستگاهی ایستاد و از زاویه‌ای کاملاً بسته  توپ را به زیبایی وارد دروازه حریفش کرد تا این گول او تا این‎جای کار، بهترین گول دور تازه رقابت‌های لیگ برتر افغانستان لقب بگیرد. دست کم دو بار با دریبل‌هایش دو – سه بازیکن را جا گذاشت و حملات زهردارش چند بار تا فروریزی مجدد دروازه تیم سپین‌غربازان پیش رفت.

پنج‌شنبه خوب معروف

مردمان خسته از جنگ، برای دیدن بازی فوتبال به ورزشگاه آمده‌اند. بازی در میان هیاهوی تماشاگران آغاز می‌شود. دیدار حساس است و دو تیم تلاش می‌کنند تا نتیجه را به نفع خود تغییر دهند. در این میان اما بازیکنی با جثه کوچکش پا به توپ از سمت راست میدان با عبور دیدنی از میان چندین بازیکن، وارد محوطه می‌شود، اما او را با خطا متوقف می‌کنند؛ خطا پس از خطا. او امید هواداران تیمش است؛ مردی که با زدن دو گول، طوفان هریرود را روانه دیدار نهایی می‌کند.

معروف محمدی که در پُست هافبک بازی می‌کند، از ستون‌های اصلی طوفان هریرود در لیگ برتر افغانستان است. او که به تازه‌گی ۲۶ ساله شده، با کوله‌باری از تجربه به نبرد نهایی لیگ می‌رود. معروف اما سبک جالبی دارد؛ مردی که با پای چپش همه کار می‌کند و نبض حملات طوفان را در دست می‌گیرد. به محض این که توپ زیر پایش قرار می‌گیرد، با سرعت به سمت دروازه هجوم می‌برد و با دریبل‌های زیبایش، نظم خط دفاع حریف را به هم می‌زند.

معروف در دیار مهاجرت به دنیا آمده و زنده‌گی‌اش را در تهران آغاز کرده است. او با عشق به فوتبال بزرگ شده و سرانجام، پس از بازگشتن خانواده وی به هرات، در تیم نوجوانان اتفاق به فوتبال آغاز می‌کرد. وی الف‌بای فوتبال را در همان‌جا می‌آموزد و سختی‌های افتادن و صدمه دیدن را تجربه می‌کند. او با مهارت‌هایش همه را شگفت‌زده می‌کند و سرانجام پایش به لیگ دسته یک در تیم «جامی» هرات باز می‌شود.

معروف پس از درخشش پی هم، به تیم کابل‌بانک می‌‌پیوندد. در همان روزهایی که معروف با فوتبالش هواداران تیم کابل‌بانک را شاد می‌کرد، سروصداهایی از ایجاد لیگ برتر به گوش می‌رسد. محمدی شانسش برای حضور در لیگ برتر فوتبال کشور را امتحان می‌کند. او هرچند نحیف به نظر می‌آید اما جادوی دریبل‌های ویران‌گرش چشم همه‌گان را افسون می‌کند و از میان جمعی از بازیکنان، معروف به تیم طوفان هریرود می‌پیوندد.

در آغازین روزهای لیگ، هواداران از درخشش معروف شگفت‌زده می‌شوند. او بارها از خط هافبک توپ را بر می‌دارد و سریع به سمت دروازه حریف حرکت می‌کند. معروف با این کارش، نظم تیم حریف را به هم‌ می‌زند و فضا را برای سایر هم‌تیمی‌هایش باز می‌کند. سرانجام طوفان هریرود با درخشش معروف جوان جام قهرمانی را در نخستین دور مسابقات لیگ برتر را با خود به دیار جامی می‌برد؛ همان جایی که مردمانش شاید از معروف کم‌تر از این انتظار نداشتند.

طوفان هریرود دومین قهرمانی‌اش را سال گذشته با نقش پررنگ معروف به دست آورد. وی این‌بار چشم دوخته که جام هشتمین دور این رقابت‌ها را نیز با خود به هرات ببرد. معروف اما می‌گوید که کیفیت لیگ برتر با ایجاد توازن در تیم‌ها، خیلی بهتر شده و آنان به سختی می‌توانند بازی‌ها را از حریفان‌شان برنده شوند.

او هر چند سه گول در این دور از رقابت‌ها به ثمر رسانده و می‌تواند آقای گول این دور لقب بگیرد، اما می‌گوید که برای شکفتن لبخند بر لبان مردمش، ترجیح می‌دهد که جام را با خود به دیار مولانای جام ببرد.

معروف با وجود قد و قامت ریزه‌ای که دارد، همواره برای حضور در لیگ‌های معتبر کوشش کرده است. هرچند بارها از لیگ هند و ایران پیشنهاد داشت، اما بنا بر مشکلاتی،‌ آن‌ها را رد کرد. وی ‌باری قرار بود برای آزمایش پزشکی در اردوگاه تیم پدیده مشهد، به ایران برود، اما نتوانست. هرچند حس پیش‌رفت در او شعله‌ور است، اما هنوز در کشورش مانده و برای مردمش توپ می‌زند.

جای معروف اما این روزهای در تیم ملی به شدت خالی است. مردی که می‌تواند با دریبل ریزش گره‌گشای تیم انوش دستگیر باشد، این روزهای به دور از تیم ملی، مصروف بازی در لیگ برتر افغانستان است. وی به دلیل این که سرمربی‌ تیم ملی احتمالا به بازیکنان داخلی اعتقاد چندانی ندارد، نتوانسته درخشش‌اش را در تیم ملی تکرار کند. اما این روزها در چارچوب تیم طوفان هریرود چنان می‌درخشد تا مربی را مجبور سازد که وی را به تیم ملی فرا بخواند.

معروف پس از استعفای یوسف کارگر، هنوز به تیم ملی دعوت نشده است؛ تیم ملی‌ای که این روزهای حال خوشی در رقابت‌های راه‌یابی به مقدماتی جام جهانی و جام ملت‌های آسیا ندارد. شاگردان انوش بازی برای قطر را با نتیجه سنگین ۶ بر ۰ واگذار کردند و در دیدار دوم برابر بنگله‌دیش، با نتیجه خفیف ۱ – ۰ به پیروزی رسیدند. او برای تیم کشورش با دیده باز و لبخند ملیح، آرزوی موفقیت می‌کند.

معروف با وجود بی‌میلی سرمربی تیم ملی، هنوز هوادار سرسخت تیم است و می‌گوید که پیش‌رفت‌هایی را به وضوح در تیم ملی می‌بیند. به گفته او، تیمی که در سه روز تشکیل و بدون در نظر گرفتن اردوگاه به مصاف قهرمان آسیا می‌رود، شایسته تحسین است. با این وجود، او افزود که اعتماد نکردن سرمربی تیم ملی به بازیکنان داخلی، امید و انگیزه آنان را با خاک یک‌سان می‌سازد. او حتا می‌گوید که با توجه به دعوت نشدن او به تیم ملی، انگیزه‌‌ای برای کار روی ضعف فیزیک بدنش ندارد.

با جان و دل برای تیم ملی بازی می‌کنم

معروف اما حاضر است با بازیکنان در تیم ملی رقابت کند. او می‌گوید که در صورت حضور پی هم در میدان، می‌تواند که بهترین بازیکنان را به چالش بکشد. وی در حال حاضر علاوه بر تیم طوفان هریرود، در تیم اتک انرژی هرات بازی می‌کند و درخشش طوفان هریرود در لیگ برتر را حاصل کیفیت بالای لیگ هرات می‌داند.

معروف اما با عشق به درخشش لیونل مسی، روزهایی را با دیدن بازی‌های بارسلونا سر می‌کند. او هوادار سرسخت سبک تیکی‌تاکا و حملات انفجاری ستاره آرژانتینی این تیم است. از قضا،‌ معروف نیز چپ‌پا است و با دربیل‌های ریز و حرکات انفجاری‌اش، از سمت راست بازی، رشته نظم تیم حریف را می‌گسلد و با شوت‌های آرام و دقیقش، آخرین هدف را نشانه می‌گیرد.

دو روز پیش، در دقایق اضافه نیمه نخست دیدار با د سپین‌غر بازان، معروف پس از دریافت توپ، آن را به سمت راست میدان پیش می‌برد تا به محوطه بفرستد اما در جا سرنگون می‌شود. کم‌تر کسی در ورزشگاه فکر می‌کرد که شلیک معروف از کنج محوطه جزا، درون دروازه د سپین‌غربازارن جا بگیرد، اما معروف با شوت سرکش و دیدنی‌اش گول دوم و سرنوشت‌ساز طوفان هریرود را به ثمر رساند،‌ طوفانی که هفته بعد می‌خواهد با دریبل‌های ریز و شوت‌های دقیق معروف طوفان برپا کند.

آیا با بی‌اعتمادی دستگیر به بازیکنان داخلی، معروف به کابل و هرات محدود خواهد ماند؟ مرور زمان پاسخ خواهد داد.