هرچند طالبان ادعا میکردند که با رویکارآمدن رژیم آنها و وضع قیود سختگیرانه بر خلافکاریهای کوچک، دزدیهای مسلحانه در بزرگشهرها کاهش یافته، اما رهزنیها به قوت خود باقی مانده است. بزرگشهرهای کشور بهویژه کابل، بلخ، هرات، ننگرهار و شماری از ولایتهای دیگر همهروزه گواه سرقتهای مسلحانه است؛ سرقتهایی که در مواردی به قتل نیز میانجامد. دزدان مسلح بهتازهگی یک دختر جوان را برای دزدیدن تلفن هوشمندش در شهر مزارشریف کشتهاند. خانواده قربانی این رهزنی، خواهان بازداشت و مجازات عاملان قتل دختر خود است. طالبان تاکنون هیچ فردی را در پیوند به قتل این دختر جوان بازداشت نکردهاند.
آنچنان که بستهگان این دختر جوان توضیح میدهند، نام او حبیبه بوده و 24 سال سن داشته است. حبیبه رحیمی حدود سه سال پیش از رشته قابلهگی فارغ شده و برای مدت دو سال بهعنوان قابله در شفاخانه رهنورد ولایت بلخ کار کرده بود، اما با تسلط دوباره طالبان بر کشور و وضع محدودیت بر فعالیتهای زنان، شغلش را از دست داد. نامزد حبیبه میگوید که با تسلط طالبان بر بلخ، او در یکی از آرایشگاههای شهر بهعنوان کارمند روزمزد وظیفه اجرا میکرد و از این رهگذر مزدی اندک به دست میآورد.
حبیبه دو سال پیش با محمدشریف نامزد شده بود. این زوج جوان دهها آرمان و آرزو برای زندهگی مشترک داشتند که همه نقش بر آب شده است. محمدشریف، نامزد حبیبه، در صحبت با روزنامه 8صبح میگوید که این دختر جوان حوالی ساعت 8:00 صبح دوشنبه، 7 قوس، در مربوطات ناحیه نهم شهر مزارشریف هنگام رفتن به سوی محل کارش توسط دزدان مسلح کشته شد. محمدشریف میافزاید که نامزدش در برابر دزدان مقاومت کرده و این دزدان با شلیک گلوله به قسمت گوش راست، او را به قتل رساندهاند. به گفته او، دزدان پس از گرفتن موبایل هوشمند حبیبه، ساحه را ترک کردهاند.
سلما و زهرا، همکاران حبیبه، هنگام قتل او یکجا به سوی محل کار در حرکت بودهاند. سلما در گفتوگو با روزنامه 8صبح میگوید: «دو فردی که سوار بر موترسایکل بودند، در نخست خواستند که از کنار ما با سرعت زیاد و فاصله نزدیک عبور کنند؛ اما همین که صدای ماشین موترسایکل را شنیدیم، من با حبیبه و زهرا از سرک فرعی به پیادهرو رفتیم. لحظاتی بعد همین موترسایکل مشکوک دوباره در مقابل ما آمد. با سرعت زیاد به سوی ما در حرکت بود. در دست فرد دومی سوار بر موترسایکل تفنگچه را دیدیم. من و زهرا با صدای بلند فریاد زدیم که ما را نجات بدهید.» سلما میافزاید: «همین که تفنگچه را در دست فرد موترسایکلسوار دیدیم، با ناله و فریاد پای به فرار گذاشتیم، اما حبیبه از دیدن این حالت وحشتزده شده بود و نتوانست فرار کند.»
سلما علاوه میکند که دزدان مسلح موترسایکل خود را متوقف و بالای حبیبه حمله کردند تا تلفن و دستکول او را بربایند، اما حبیبه در برابر آنها مقاومت کرد. به گفته این شاهد عینی، دزدان مسلح با شلیک گلوله بر قسمت گوش راستش، حبیبه را کشتند و از محل فرار کردند. سلما همچنان توضیح میدهد، هنگامی که یکی از دزدان مسلح یح میدهد که ان ین حالت وحشت داشتن گوشی هوشمند کشته شدبالای حبیبه شلیک کرد، او در کنار سرک ضعف کرده و وضعیت صحیاش کاملاً خراب شده بوده است. مردم به محل رویداد جمع شده و لحظاتی بعد نیروهای طالبان ساحه را تحت کنترل گرفتهاند.
محمدشریف، نامزد حبیبه، خاطرنشان میسازد که هنگام قتل حبیبه او مشغول وظیفه در حیرتان بوده و از مرگ نامزدش توسط همکارانش آگاه شده است. محمدشریف علاوه میکند: «وقتی خبر مرگ نامزدم را شنیدم، از همان لحظه شوکه شدهام و زندهگیام کاملاً تاریک شده است.»
بستهگان حبیبه از مسوولان امنیتی طالبان میخواهند تا عاملان قتل این دختر جوان را هرچه زودتر شناسایی و بازداشت کنند و همچنان برای جلوگیری از گشتزنی دزدان موترسایکلسوار اقدام جدی روی دست بگیرند. نیروهای طالبان هرچند از ادامه تحقیقات خبر میدهند، اما تاکنون هیچ فردی را در پیوند به قتل حبیبه بازداشت نکردهاند.
تنها بلخ گواه سرقتهای مسلحانه نیست، بلکه بزرگشهرهای دیگر کشور نیز همهروزه دستکم گواه یک رویداد رهزنی هستند. باشندهگان هرات نیز از افزایش دزدیهای مسلحانه شکایت دارند و میگویند که موترسایکل، تلفن هوشمند و دستکول دختران و زنان از شر رهزنان در امان نیست. افزون بر این، نظم شهری در پایتخت کشور نیز آنچنان که لازم است، وجود ندارد. دزدی خانهها زیر عنوان تلاشی، ربودن تلفن و پول نقد از مسافران در موترهای مسافربری و رهزنیهای مسلحانه از مواردیاند که شکایت شهروندان را به همراه دارد.