فروپاشی نهادهای تحصیلی؛ دانشگاههای خصوصی یکی پی دیگر سقوط میکنند

رشد نهادهای تحصیلی خصوصی از لحاظ کیفی و کمی، از دستاوردهای مهم دو دهه گذشته شمرده میشود. این نهادها بستر تحصیل و آشنایی با علوم عصری را برای هزاران مشتاق علم و دانش فراهم ساختهاند که با تسلط طالبان بر کشور و وضع محدودیتهای سختگیرانه بر دختران و زنان، در حال فروپاشی کامل قرار دارند. براساس اظهارات مسوولان اتحادیه دانشگاهها و نهادهای تحصیلات عالی خصوصی، بیش از ۳۰ دانشگاه و نهاد تحصیلی خصوصی قرار است به دلایل مشکلات اقتصادی فعالیتهای خود را توقف دهند. شماری از استادان دانشگاهها اما افت نظام اخلاقی و کاهش مضمونهای تخصصی را از دلایل عمده توقف فعالیت دانشگاههای خصوصی میدانند و تاکید میورزند که مداخله طالبان در نصاب آموزشی و بها دادن به مضامین غیرضروری، از چالشهایی است که سرمایهگذاران در بخش تحصیلات عالی خصوصی را نسبت به آینده بیباور ساخته است.
دانشگاههای خصوصی در افغانستان پس از برگشت دوباره طالبان به قدرت، با وضعیت نامساعدی روبهرو شدهاند. مداخله گسترده طالبان در همه امور دانشگاهها، کاهش چشمگیر شمار دانشجویان بهویژه پس از تعلیق تحصیل دختران و زنان و سیاستهای تبعیضآمیز این گروه بر شناخت دانش مدرن، از عوامل مهم فروپاشی نهادهای تحصیلی خصوصی دانسته میشود. در این گزارش با شماری از استادان دانشگاهها و منابع در نهادهای تحصیلی خصوصی صحبت شده که همه از سیاستهای افراطگرایانه طالبان در قبال نصاب آموزشی دانشگاهها شکایت دارند. این در حالی است که پیش از این روزنامه ۸صبح به سندی دست یافته بود که بربنیاد آن طالبان نصاب آموزشی معارف را نیز تغییر دادهاند.
در تازهترین مورد «دانشگاه افغانستان» با نشر اعلامیهای گفته است که به دلیل مشکلات اقتصادی، فعالیتهایش را متوقف میکند. این نهاد تحصیلی خصوصی روز چهارشنبه، ۱۹ دلو، اعلام کرد که بنا بر مشکلات اقتصادی ناشی از ترک تحصیل دانشجویان و منع تحصیل دختران، تصمیم به فروش این نهاد تحصیلی گرفته است و در صورت عدم فروش، به تعلیق فعالیت این دانشگاه اقدام خواهد شد. در اعلامیه این نهاد تحصیلی آمده است: «خاطرنشان میسازیم که بنا بر مشکلات عدیده اقتصادی ناشی از ترک تحصیل محصلان و منع آموزش دختران، هیأت موسس دانشگاه افغانستان تصمیم به فروش و یا در صورت عدم فروش، تعلیق دانشگاه گرفته است. به این لحاظ دانشگاه از ابتدای سمستر بهاری سال ۱۴۰۲ فعالیت نخواهد داشت.» این دانشگاه اما روشن نساخته که چه تعداد دانشجو داشته است و سرنوشت آنها چه خواهد شد.
در کنار این، اتحادیه دانشگاهها و نهادهای تحصیلات عالی خصوصی از بسته شدن بیش از ۳۰ نهاد تحصیلی خصوصی در کشور خبر داده و گفته است که این نهادها بنا بر مشکلات اقتصادی فعالیتهایشان را متوقف میسازند. مسوولان اتحادیه توضیح دادهاند در صورتی که طالبان در سیاست ممنوعیت تحصیل دختران و زنان تجدید نظر نکنند، همه نهادهای تحصیلی خصوصی یکی پس از دیگر بسته خواهند شد.
واکنش دانشجویان به بسته شدن دانشگاههای خصوصی
شماری از دانشجویان دختر در صحبت با روزنامه ۸صبح میگویند که حداقل نیمی از دانشجویان دانشگاههای خصوصی را زنان تشکیل میدادند و در نبود این دانشجویان، بخش بزرگی از منابع مالی و فکری این نهادها از دست رفته است و آنها یکی پی دیگری سقوط خواهند کرد.
فرشته نوری (نام مستعار) یکی از دانشجویان دانشگاه افغانستان است. این دانشجو در اعتراض به بسته شدن این دانشگاه میگوید: «یک سوی بدبختی ما طالب و سوی دیگر نهادهایی که هیچ ارزشی به سرنوشت دانشجویان نمیدهند. وقتی پول بود، کار میکردند و حالا که فشار اقتصادی آمده است، همه را بیسرنوشت رها میکنند و میروند. سرنوشت زنان سیاه شده، سرنوشت دانشجویان پسر چه میشود؟ پسران که حداقل صنف سوم دانشگاه را ختم کردهاند. کی در برابر بیسرنوشتی اینها مسوول است؟ چرا سرنوشت مردم برای سرمایهگذاران اهمیت ندارد؟»
این دانشجو تاکید میورزد که نهادهای تحصیلی خصوصی در کنار سرمایهگذاری و منفعتهای اقتصادی، باید تعهد اخلاقی و قانونی نیز در قبال سرنوشت دانشجویان داشته باشند. به گفته دانشجویانی که با حضور و منابع مالیشان در رونق این دانشگاهها نقش ایفا کردهاند، باید فکری برای سرنوشت آنها نیز صورت بگیرد.
گیتی صدیقی، دانشجوی صنف سوم رشته حقوق و علوم سیاسی یکی از دانشگاههای خصوصی در کابل است. او به دلیل امیدوار بودن به ادامه تحصیل، هنوز هم نمیخواهد نام دانشگاهی که درس میخوانده را فاش کند؛ زیرا آرزو دارد روزی به صنفش برگردد و خاطر کارمندان این نهاد تحصیلی آزرده نشود. خانم صدیقی میگوید: «میبینیم که با آمدن طالبها نهتنها آرزوهای ما با خاک یکسان شده، بلکه همه دستاوردها و فداکاریهای بیستساله مردم افغانستان در حال نابودی کامل قرار دارد. تداوم این وضعیت کشنده است. امیدوارم نهادهای تحصیلی خصوصی اندکی قربانی بدهند، تاب بیاورند و نگذارند مشعلی را که برافروختهاند، خاموش شود.»
احمد مبشر، دانشجوی دوره لیسانس یکی از دانشگاههای خصوصی است. او در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید: «فعلاً وضعیت دانشگاه ما تاسفبار است. امید نیست، انگیزه نیست، همه میترسند. شاگرد از استاد میترسد، استاد از شاگرد میترسد. یک رقم فضا پولیسی است. این حالت در مکان اکادمیک واقعاً خستهکننده است. همه میترسند. کسی درست صحبت کرده نمیتواند. آزادی بیان و اندیشه وجود ندارد. در هر صنف مخبرهای طالبان هستند. وضعیت برایم خیلی خستهکن است. در این وضعیت اگر دانشگاه باز هم باشد، آدم از ترس چیزهایی را یاد میگیرد که به درد دانش مدرن نمیخورد.»
شماری از دانشجویان و استادان دانشگاههای خصوصی به این باورند که در کنار مشکلات مالی، عدم استقلال فکری و وضع محدودیتهای دستوپاگیر از سوی طالبان، افزایش مضامین اجباری و مداخله بیش از حد این گروه در امور دانشگاهها، امید و انگیزه را از دستاندرکاران نهادهای تحصیلی خصوصی و دانشجویان گرفته است.
واکنش استادان در قبال فروپاشی نهادهای تحصیلی خصوصی
شاکر حیات (نام مستعار) استاد یکی از دانشگاههای خصوصی است که همزمان در چندین دانشگاه دیگر نیز تدریس میکند. او در صحبت با روزنامه ۸صبح، نبود «سیاست دولتی» در قبال دانشگاهها، افت مضامین اکادمیک و گستردهگی فقر را از عوامل عمده فروپاشی نظام تحصیلی خصوصی در کشور میداند.
آقای حیات معتقد است که نبود سیاست دولتی در عقبه دانشگاهها، موسسان دانشگاهها را نسبت به آینده سرمایهگذاریشان در این عرصه بیباور ساخته است. به گفته او، حمایت دولتی زمانی صورت میگیرد که در کشور دولت مشروع وجود داشته باشد و قوانینی را وضع کند که بربنیاد آن دانشگاهها بتوانند بهصورت مستقل عمل کنند و نسبت به آینده امیدوار باشند. او میافزاید: «وزیر تحصیلات عالی طالبان [میگوید] به نام علم و امثالهم مورد اعتبار ما نیست. کسانی که بمگذاری کردند، نزد ما چندین مرتبه باارزشتر نسبت به کسانی هستند که در دانشگاهها تدریس میکنند.»
این استاد دانشگاه عمدهترین دلیل سقوط دانشگاهها را «نبود مضامین اکادمیک» میداند و تاکید میورزد که جوهر وجودی دانشگاهها را مضامین اساسی و اکادمیک تشکیل میدهند؛ زیرا به سخن او، نهادهای تحصیلی از این طریق میتوانند به رشد استعدادها بپردازند، ذهنیتسازی کنند و به اهداف تعیینشده دست یابند. به گفته او، در حال حاضر مضمون فلسفه و برخی از مضامین حقوقی دیگر در دانشگاهها تدریس نمیشود. او دلیل عدم تدریس مضامین حقوقی را جرمانگاری اعمال تروریستی میداند.
آقای حیات تاکید میورزد: «بعضی از مضامین حقوقی دیگر تدریس شده نمیتوانند؛ چون در آنها جرایم تروریستی جرمانگاری شدهاند. هیچ استادی این مضامین را تدریس کرده نمیتواند؛ چرا که در آنها انفجار، انتحاری و سایر اعمال تروریستی جرمانگاری شدهاند. در این مضامین گفته شده که هرگاه کسی مرتکب اعمال تررویستی شود، به چهقدر زندان محکوم میشود و استاد جرئت نمیتواند این مضامین را تدریس کند.»
این استاد دانشگاه دلیل دیگر ورشکستهگی دانشگاههای خصوصی را گستردهگی فقر میداند. او میافزاید: «اکثریت مردم زیر خط فقر قرار دارند. اقتصاد سیر نزولی پیدا کرده است و مردم نمیتوانند فیس بپردازند. فیس که نباشد، استاد تدریس نمیکند، بناءً دانشگاهها نمیتوانند به فعالیت ادامه بدهند؛ چون هزینهها و مصارف خود را پره کرده نمیتوانند.»
به گفته آقای حیات، شمار دانشگاههای خصوصی که در حال فروپاشی و سقوط قرار دارند، بیشتر از ۳۵ دانشگاه از سوی اتحادیه دانشگاههای خصوصی اعلام شده است. او تاکید میورزد: «از ۱۱۰ دانشگاه که فعالیت میکردند، در آینده هم منجر به شکست خواهند شد.»
با این حال باسط قانت، یکی از استادان دانشگاه، به این نظر است که «نظام اخلاقی در دانشگاهها» افت کرده است. او در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که بعد از آمدن طالبان «نظام اخلاقی حتا در دانشگاهها افت کرد و ما هم نتوانستیم تحمل کنیم، ترک کردیم.» آقای قانت میافزاید که در حال حاضر چندین دانشگاه را سراغ دارد که فعالیتهایشان را متوقف میکنند. به گفته او، شرکای چندین دانشگاه سهم خود را فروخته و دروازهشان را بستهاند.» این استاد دانشگاه نیز متعقد است: «شماری از دانشگاههایی که فعالیتهایشان متمرکز به رشتههای دیگر بود، امروز مفعول مانده و به آنها توجه نمیشود. وقتی وضعیت قسمی بیاید که دیگر رشتهها به غیر از علوم شرعی و دینی، علم دانسته نشود و به آنها بها داده نشود، طبیعی است که وضعیت بحرانی است.»
آقای قانت وضع ممنوعیت بر ادامه تحصیل دختران و زنان را که نزدیک به نیمی از دانشجویان دانشگاههای خصوصی را تشکیل میدادند، از عوامل دیگر ورشکستهگی دانشگاههای خصوصی در کشور میداند. او تصریح میکند که حداقل ۴۰ درصد دانشجویان این نهادها را دختران تشکیل میدادند که در حال حاضر خانهنشین هستند. به سخن او، استادان زن نیز بیکار شدهاند و دانشگاههای خصوصی نمیتوانند مصارفشان را تکمیل کنند، بناءً ناگزیرند دروازههای خود را بسته کنند.
نهادهای تحصیلی خصوصی در حالی از وضع محدودیتهای گسترده در این نهادها شکایت دارند که پیش از این وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان گفته بود که نظارت بر موسسههای تحصیلات عالی خصوصی را افزایش میدهد. این وزارت روز پنجشنبه، ۳۱ سنبله، در خبرنامهای گفت که نهادهای تحصیلی خصوصی باید فعالیتشان را با شریعت و ارزشهای اسلامی برابر کنند؛ اقدامی که از سوی استادان و دانشجویان، مداخله مستقیم در امور دانشگاهها و زیر سوال بردن استقلال فکری و کاری این نهادها خوانده شده است.
براساس معلومات وبسایت وزارت تحصیلات عالی در زمان جمهوریت، ۱۴۰ موسسه تحصیلات عالی خصوصی در کشور جواز فعالیت گرفتهاند. این در حالی است که براساس معلومات اتحادیه دانشگاههای خصوصی بیش از ۳۰ نهاد تحصیلی مسدود شدهاند. از سوی دیگر، نهادهای تحصیلی خصوصی در حالی از کمبود منابع مالی، کاهش دانشجو و وضع محدودیت شکایت دارند که با تسلط طالبان بر افغانستان، صدها استاد و دانشجو کشور را ترک کردهاند. همچنان بربنیاد آمارهای ارایهشده از سوی اتحادیه دانشگاهها و نهادهای تحصیلات عالی خصوصی، در کنار دانشجویان شش هزار کارمند این نهادها نیز برکنار شده و یا ترک وظیفه کردهاند.