بعد از ختم جنگ سرد میان امریکا و اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، اتحاد جماهیر شوروی از هم فرو پاشید. جنگ سرد میان این دو کشور زیانهای مادی و معنوی را در کشورهای شرقی و جنوبشرقی آسیا، به خصوص کوریای شمالی، کوریای جنوبی و ویتنام به بار آورد.
متاسفانه در جریان جنگ سرد، افغانستان نیز صدمههای مالی، جانی و فرهنگی را بعد از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی متحمل شد. با اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ میلادی، افغانستان وارد یک مرحله جدید جنگ شد. در حقیقت افغانستان نیز مانند کوریای جنوبی، کوریای شمالی و ویتنام به میدان جنگ بین دو ابرقدرت جهان یعنی ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی مبدل شد. اتحاد جماهیر شوروی با حمایت از حزب دموکراتیک خلق افغانستان و ایالات متحده با حمایت از مجاهدین در برابر یکدیگر جنگیدند. دلیل حمایت و پیشتیبانی ایالات متحده امریکا از مجاهدین، شکست دادن اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان بود تا بتواند انتقام شکست خود در جنگ ویتنام در مقابل شوروی را بگیرد. بالاخره در سال ۱۹۸۹ میلادی اتحاد جماهیر شوروی نیروهای خود را از افغانستان بیرون کرد. دلیل عمده خارج شدن شورویها، مصارف نظامی اتحاد جماهیر شوروی و مشکلات فنی جنگ از قبیل جنگهای چریکی با مجاهدین بود.
بعد از ختم جنگ سرد و شکست اتحاد جماهیر شوروی، جنگ جیوپولیتیکی از میان رفت و به جای آن جنگ اقتصادی یا جیوایکونومیک به میان آمد.
اکنون چین دومین بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است و سیاست خارجیاش بیشترین تمرکز را روی نفوذ در خاور میانه دارد تا بتواند از منابع طبیعی این منطقه برای بلند بردن اقتصاد و ظرفیتهای نظامی خود استفاده کند، ولی تسلط امریکا و موجودیت همپیمانانش مخصوصاً اسراییل در منطقه این هدف استراتژیک چین را برای دستیابی به منابع خاورمیانه مشکلتر ساخته است. چین نه تنها خواستار تسلط و نفوذ در خاور میانه است، بل میخواهد بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی در آسیا، اروپا و خاورمیانه باشد؛ ولی موجودیت امریکا و قدرتهای منطقهای همچون جاپان در آسیای شرقی و در جنوب آسیا هند، تطبیق این استراتژی چین را با مشکل مواجه ساخته است. بالاخره باد جنگ سرد بین دو کشور در حال وزیدن است و سرانجام شاهد یک جنگ سرد میان ایالات متحده و چین خواهیم بود. تفاوت این جنگ سرد با جنگ سردی که میان ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود، زیاد خواهد بود؛ به این دلیل که در زمان جنگ سرد میان امریکا و شوروی تکنولوژی و جهانی شدن به حد قابل توجه آن نبود، اما امروز شاهد بیشترین پیشرفتها در زمینههای تکنولوژی، جهانی شدن و روابط دیپلماتیک بین کشورها هستیم. پس جنگ سرد میان امریکا و چین باعث تلفات جانی و مالی بیشتری خواهد شد.
اخیرا چین و روسیه که مخالف نظم لیبرال امریکا در منطقه و جهان هستند، روابط دیپلماتیک و نظامی خود را بیشتر از قبل ساختهاند.
نظرسنجیها و ایدههای اخیر جمهوریخواهان و دموکراتهای ایالات متحده امریکا، چین را به حیث یک تهدید بزرگ در برابر امنیت ملی و منافع ایالات در منطقه و جهان خواندهاند. همچنان عملکرد موفقانه چین در جریان همهگیری ویروس کرونا و مهار این ویروس، باعث نگرانیهای امریکا شده است. چین ایالات متحده امریکا را به بیمسوولیتی در مهار ویروس در امریکا و جهان خوانده است و این ادعای چین یک زنگ خطر برای نفوذ و سیاستهای خارجی امریکا در منطقه و جهان است.
هر دو کشور چین و امریکا اکنون برای جذب هرچه بیشتر پیروان در سراسر جهان با یکدیگر رقابت میکنند. اروپا، آسیای میانه، آفریقا، امریکای لاتین و آسیای جنوبشرقی به طور فزایندهای به زمین بازی این دو کشور تبدیل شده است. در حال حاضر هر دو کشور تواناییهای نظامی، اقتصادی و ایدهآل خود را به منظور به ثمر رساندن گول در برابر یکدیگر مسلح کردهاند.
ارزشهای سیاسی، سیاستهای اقتصادی، الگوهای حاکمیتی و سنتهای فرهنگی به طور فزایندهای در این رقابت ژیوپولیتیک به مهمات تبدیل میشوند. برخلاف جنگ سرد اولیه بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین عواقب فاجعهبار بشری به همراه خواهد داشت، زیرا بشریت در دنیای کوچکتر زندهگی میکنند و تحولات صنعتی، تکنولوژی و فناوری تأثیر این جنگ را چند برابر میسازد.