با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان همه بخشهای زندهگی شهروندان آسیب دیده و از حالت عادی بیرون شده است. در این میان هنرمندان محلی که در جریان نظام جمهوری و شرایط امن، بازار کارشان پررونق بود، اکنون موسیقی و هنرشان در زیر حاکمیت طالبان خریداری ندارد. این هنرمندان که شغلشان را از دست داده و جایگاه اجتماعی و محبوبیتشان نزد مردم از بین رفته است، اکنون نگران جانشان هستند.
بدخشان در زمینه هنر موسیقی محلی بهعنوان یکی از نمادهای بارز فرهنگی شهره عام و خاص بود و هنرمندان زیادی را در دل خود پرورانیده است. امروزه اما این ولایت زیر حاکمیت طالبان، به مرکز افراطیت دینی و میدان تهی از هنر، شادی و شادکامی بدل شده است.
طالبان پخش موسیقی در محفلهای شادی از جمله جشن عروسی، سالگرد عروسی، جشن تولد و مجلسهای خودمانی دیگری که در آن بیشتر هنرمندان محلی باعث شادی و سرور مردم میشدند را ممنوع اعلام کردهاند. در صورتی که شهروندان در چنین محافل هنرمندان را برای هنرنمایی و نواختن موسیقی دعوت کنند، مجازات میشوند.
این وضعیت در یک سال گذشته سبب شده، دهها هنرمند محلی شغلشان را از دست بدهند و احساس مصونیت نکنند. قربان (نام مستعار) یکی از هنرمندان بدخشانی است که سالهای بیشماری را جهت پیشرفت و رشد موسیقی محلی در بدخشان کار کرده است. او به روزنامه 8صبح میگوید که پیش از حاکمیت طالبان بر کشور زندهگی پر رونقی داشته و از طریق هنر موسیقی لبخند و سُرور را بر لبان محفلداران میآورده و همچنان مخارج خود و خانوادهاش را نیز از همین راه تأمین میکرده است.
این هنرمند محلی میافزاید که در یک سال گذشته که بدخشان زیر حاکمیت طالبان قرار دارد، جای شادمانی باشندهگان بدخشان را غم و اندوه گرفته و افراطیت دینی طالبان بر کار و زندهگی مردم این شهر سایه افکنده است.
قربان در یک سال گذشته هیچ درآمدی از رهگذر موسیقی نداشته و برای امرار معیشت، دست به کارهای شاقه زده تا لقمه نانی به دست بیاورد و مخارج شبانهروزی خانواده را بدون درد سر تأمین کند.
این هنرمند محلی خاطرنشان میسازد که رعب طالبان پیش از تصرف افغانستان در دل هنرمندان محلی و هنر موسیقی سایه افکنده بود. به سخن او، با آنکه طالبان یک سال پیش بر همه مناطق افغانستان حاکمیت نداشتند، اما طبل افراطیت و بدبختی هنرمندان محلی و موسیقی به دلیل افراطیت و تهدیدهایی که از سوی این گروه پخش میشد، از پیش نواخته شده بود. او توضیح میدهد که شماری از هنرمندان محلی از جمله فضل جویا و زلمی، هنرمندان توانای بدخشان به دلیل نگرانی از حالتی که اکنون حاکم است، از هنر موسیقی دست کشیدهاند.
تابش (مستعار) هنرمند دیگری است که در یکی از ولسوالیهای بدخشان زندهگی میکند. او پیش از سقوط نظام جمهوریت با هنر موسیقی بزم شوق را در مجالس و محافل برپا میکرد و با شادی و شادمانی شاد زیستن و شاد بودن را برای مردم به ارمغان میآورد تا رنج روزگار را مردم نفهمند و لحظاتی از زندهگی را با صدای دلنواز موسیقی، شاد بگذرانند.
این هنرمند محلی در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که با حاکمیت طالبان بر افغانستان، زندهگی تیره و تاری دارد و خبری از موسیقی، محافل بزم، شاد زیستن و زندهگی آزاد نیست. به سخن او، حقوق بشر آن چنانکه لازم است، رعایت نمیشود و آلههای موسیقی هنرمندان شبیه زندهگی آنها از سوی طالبان شکستانده شده و رنج زندهگی و روزگار بر خاطرات شاد هنرمندان تأثیر منفی گذاشته است.
در همین حال، باشندهگان بدخشان موسیقی محلی را یکی از سنتهای فرهنگی دیرپای حوزه جغرافیاییشان میدانند. آنان از وضع قیودات بر پخش موسیقی در این ولایت ابراز نارضایتی میکنند. موسا (مستعار) باشنده ولسوالی کشم بدخشان است. او میگوید: «با توجه به جامعهپسند بودن این مهارت فرهنگی و هنری که رونق زیادی در گذشته داشت، در مجالس، شور و شادی میآورد.» موسا میافزاید: «با آمدن طالبان این هنر نابود شده است. هنرمندان فرار کردند. امروزه هنرمندان از فعالیتهایشان ماندهاند.»
همچنان میرویس (مستعار) باشنده شهر فیضآباد، مرکز ولایت بدخشان است. او میگوید که موسیقی محلی جزو فرهنگ مردم تاجیک است، اما فشارهای طالبان سبب شده گلیم موسیقی محلی جمع شود. میرویس میافزاید: «از وقتی که طالبان آمدهاند، خبری از موسیقی نیست، خبری از تغه عبدالرحیم چاهآبی، از ولی چاهآبی، از سهیل فرخاری در تخار نیست. در بدخشان صدای مفتون خاموش شده و نمیتواند کنسرت برگزار کند و در محافل بخواند. طالبان محدودیت وضع کردهاند. طالبان با خوشی، با موسیقی با آواز دشمن هستند. زندهگی مردم را به جهنم مبدل کردهاند.»
این در حالی است که با حاکمیت دوباره طالبان بر کشور، اکثر هنرمندان محلی بدخشان افغانستان را ترک کرده و به کشورهای دیگر از جمله پاکستان، ایران و ترکیه پناه بردهاند. این هنرمندان در کشورهای همسایه نیز آسایش چندانی ندارد. عده دیگری که به امریکا و اروپا رسیدهاند، ممکن وضعیت بهتری داشته باشند، اما هیچ جایی برای آنان وطن نمیشود.
از دید جامعهشناسان، این هنرمندان هستند که افراطیت یک جامعه را می شکنند، اندیشههای دگم و جزم را با دوتار و غیچک صیقل میدهند و مردم را ساعتی به سوی آرامش و خرسندی دعوت میکنند؛ اما اکنون که طالبان بر مسند قدرت تکیه زدهاند و همه رفتارهای اخلاقی مردم را سبک و سنگین میکنند، نگرانی از رکود هنر موسیقی جایش را به نگرانی از دست دادن جان هنرمندان داده است.
بدخشان از ولایتهایی دوردست کشور است که غنامندی ویژهای در تربیت هنرمندان محلی دارد. عزیزالله دروازی، میر مفتون، بازگل بدخشی، درمحمد کشمی و دهها نوازنده و آوازخوان محلی دیگر از هنرمندانی شمرده میشوند که هزاران علاقهمند در گوشه و کنار کشور دارند.