تبلیغات

حکایت امیری که از خروس‌ها بیعت گرفت

و اما راویان اخبار و خروسان خوش‌منقار و اندیوالان بی‌مقدار و طالبان خشتک‌مردار چنین روایت کنند که اندر بلاد جابلقا همزمان که طاعون شیوع پیدا کرد و آخوندی نیز علم طغیان بر‌افراشت. مورخان در مورد اثرات طاعون و فجایع آخوند اختلاف نظر دارند. برخی گویند...

نبرد جابلقا و جابلسا بر سر آب

ای خردمند زیرک و دانا قصه‌ی جنگ آب برخوانا قصه‌ی پاره گشتن خشتک کنده شدن بند تنبانا قصه‌ی خشک گشتن هامون تشنه ماندن اهل سیستانا قصه‌ی بشکه‌‌ی مبین‌خان را که ببرد آب سوی ایرانا روایت است که در روزگاران ماضیه، زمانی که در ملک جابلقا...

روایت پلورالیسم سیاسی طالبانی

گویند شبی از شب‌ها شیخ سراج‌الدین حقانی سرسلسله مستشهدین، در خواب ناز بود که پیرمرد خوش‌چهره و خوش‌سیما بر خوابش نازل گردید. سراج‌الدین چون در وی نگریست پنداشت که از کراماتیان باشد. پس دست در دامنش آویخت و گفت: ای نور بصر، ای جلای جگر...

روایت مدرسه‌سازی ملا هبت‌الله

گویند چون بلاد جابلقا به دست با‌کفایت و پر‌جنایت شیخ ابو ‌طالب هبت‌الله نهان‌الوجود مسخر شد، روزی بر فرازی شد و ندا داد که ای رعیت، بدانید که این‌همه رنج و جنگ و غم همه از بهر نادانی شما می‌باشد. من که شیخ‌الحدیثم، غم شما...

در باب اوصاف و محسنات شیخنا امیر‌خان متقی

آن عاشق و شیفته سیر و سفر، آن عزیز دردانه رهبر، آن چشنده شیرینی و تلخی، آن دارنده سخنگویی به نام عبدالقهار بلخی، آن شیفته سیب میدانی، آن واله چلو کوبیده ایرانی، آن وابسته به اعصار کهن، آن دارنده تن و بدن پهن، الرییس الدیفلوماتان،...

حکایت توفیت‌های مبینک گریانوک

از ابوالبلدیه کابلی روایت شده که در سنه ألف و أربعمائة و اثنان و أربعون قمرية در بلاد جابلقا مجذوبی زیستن کردی که میلی فراوان به گریستن داشتی. او را شیخ مبین گریانوک گفتندی. شیخ گریانوک در صفحه توفیتر از برای خویشتن به زبان فرنگیان...

روایت شاهی که شد فراری بابا

اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین‌گفتار و خوشه‌چینان خرمن سخن‌دانی و صرافان سر بازار معانی و چابک‌سواران میدان دانش (سرور نه) توسن خوش‌خرام سخن را بدین‌گونه به جولان در‌آورده‌اند که در بلاد جابلقا شاهی بود بسی دادبخش و سخاوت‌مند که او...

نامه امیر‌المومنین هبت‌الله اعظم به ولی‌امر مسلمین علی جان خامنه‌ای

نخست به نام آن‌که ما را در جنگ پیروزی داد و زمانی که گرسنه بودیم برای ما گوسفند بریان فرستاد، بدون آن‌که جای پایش را در برف یابیم و ما را نصرت داد بر چهل بلاد کافران، بدون آن‌که کمکی از جانب بلاد دیگر به...

ذکر اوصاف و کمالات شیخنا مولانا ندیم بحر‌العلم

آن گوینده سخن‌های بکر و ناب، آن گریزنده از اندیولان ناباب، آن اجرا‌کننده اوامر رهبر مو‌به‌مو، آن دارنده سی سال قضای وضو، آن فراری‌دهنده دختران از پوهنتون، آن خیر واژگون، الشیخ المشایخ و تغییر‌دهنده تاریخ، آگاه به علوم جدید و قدیم، شیخنا مولانا ندا‌محمد ندیم،...

در بیان آن‌که گفت «ما دریشی مارشالی دوستم را از جانش کشیدیم»

گویند در دربار شیخ مستور الصورت دلقکی بود که او را حاجی مبین گفتندی. کار او این بود که خلایق را بخنداندی و از بهر خنداندن خلایق از امیر صله و خلعت به دست آوردی. باری خبرچینی او را مستخدم کردی تا در صندوق صورت...

Welcome Back!

Login to your account below

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Add New Playlist