وقت اجماع است، ‌نه تقابل

دیروز آقای صدیق صدیقی، سخنگوی ریاست جمهوری، گفت که حکومت از موقف جمهوری با طالبان وارد گفت‌وگو خواهد شد. در این هیچ تردیدی نیست که حکومت نهاد مشروع جمهوری است و باید در گفت‌وگوهایی که آینده‌ی سیاسی کشور را تعیین می‌کند نقش اصلی و اساسی داشته باشد. دولت افغانستان از نظر حقوق‌ بین‌المللی مشروعیت دارد و هیچ توافقی بدون حضور و نقش مهم و اساسی حکومت شکل گرفته نمی‌تواند. بنابراین حکومت افغانستان باید نقش اصلی را در گفت‌وگو‌هایی که هدف از آن تصمیم‌گیری روی آینده‌ی سیاسی کشور است،‌ داشته باشد. هیچ نهاد، ‌سازمان، ‌کشور و نیرویی حق ندارد که دولت افغانستان را به حاشیه براند. این امر نه به سود مردم افغانستان است و نه به سود جهان. اما رییس ‌جمهور کنونی باید بداند که در موضوع آینده‌ی سیاسی کشور و گفت‌وگو با طالبان، به اجماع نیاز است. حوزه‌ی جمهوری یا ساحه‌ی قانون اساسی نیاز به هم‌بسته‌گی و اجماع دارد. این حوزه باید منافع  و ارزش‌های خود را به صورت روشن تعریف کند و از همان موضع به صورت واحد با طالبان وارد گفت‌وگو شود. از آن‌جایی که گفت‌وگو با طالبان با انتخابات ریاست جمهوری هم‌زمان شده است،‌ ایجاد اجماع سیاسی سخت است.

انتخابات عرصه‌ی رقابت،‌ بحث و مسابقه‌ی سیاسی است، ‌اما گفت‌وگو با طالبان که آینده‌ی سیاسی کشور را تعیین می‌کند، نیاز به اجماع سیاسی دارد. ارزش‌های طالبان با ارزش‌های حوزه‌ی جمهوری تفاوت بنیادین دارد. طالبان به یک حکومت انتخابی که مشروعیتش را از رأی شهروندان جمهوری می‌گیرد، ‌باور ندارند. آنان به یک حکومت غیرانتخابی باور دارند که مدعی مشروعیت دینی و ایدیولوژِیک است. تمام تفاوت‌های ارزشی دو طرف هم از همین نکته ناشی می‌شود. بنابراین بسیار ضروری است که حوزه‌ی نظم جمهوری و قانون اساسی، صف واحد تشکیل دهند. این حوزه باید از تفرقه پرهیز کند. در عرصه‌ی مذاکره با طالبان و تلاش برای رقم زدن آینده‌ی سیاسی کشور، همه‌ی نیروهای سیاسی باید موضع واحد داشته باشند. رییس‌ جمهور کنونی باید خودش ابتکار را به دست گیرد و یک‌جهتی سیاسی به وجود بیاورد.

اگر هم‌بسته‌گی سیاسی و اجماع نداشته باشیم،‌ آن‌چه که در فبروری سال جاری میلادی در مسکو اتفاق افتاد، تکرار می‌شود. در آن زمان در روسیه شماری از نماینده‌گان احزاب و چهره‌های سیاسی با طالبان نشستند و حکومت در آن دور زده شد. تضمینی وجود ندارد که بازهم در نشست اسلو برخی از سیاسیون با طالبان روی برخی از نکات به توافق برسند و بعد قدرت‌های بزرگ و مجموع کشورهایی که در تلاش‌های صلح دخیل‌اند،‌ از آن توافق حمایت کنند. چنین چیزی مصداق روشن دور زدن حکومت خواهد بود. اگر قدرت‌های بزرگ و کشورهای دخیل در غیاب حکومت افغانستان از یک توافق احتمالی میان طالبان و چهره‌های سیاسی مشهور حمایت کنند،‌ حکومت در منطقه،‌ جهان و داخل کشور، منزوی می‌شود. شاید برخی از کشورها به همین باور باشند که تضعیف دولت در افغانستان،‌ به سودشان است. در پاکستان حلقات نظامی به این باور اند که به جای چانه‌زنی با کابل روی موضوع دیورند، ‌بهتر است که از ضعف‌های تاریخی نهاد دولت در افغانستان بهره‌برداری کنند و آن را متلاشی بسازند. همان حلقات تلاش می‌کنند که بار دیگر دولت را در افغانستان متلاشی کنند.

برای جلوگیری از متلاشی کردن دولت و قانع‌سازی همه‌ی نیروها به حمایت از نهادها و روند دولت‌سازی، بسیار ضروری است که اجماع سیاسی به میان بیاید. در حال حاضر در افغانستان صلح حاکم نیست. رقابت‌های جدی سیاسی و اختلاف در هر عرصه در دوران ثبات و صلح مشکلی ندارد؛ ولی فعلاً وضعیت به گونه‌ای است که ایجاب می‌کند اجماع جدی سیاسی به وجود بیاید و تمام نیروهایی که خودشان را متعلق به حوزه‌ی نظم جمهوری و قانون اساسی می‌دانند،‌ یک‌جا شوند. تمام این نیروها باید خطر را درک کنند. از همین حالا باید گفت‌وگوهای جدی در مورد انتخابات هم آغاز شود. در صورتی که برگزاری انتخابات به مشکل نخورد، باید به این فکر باشیم که فردای آن بحران احتمالی سیاسی چگونه مدیریت خواهد شد و چه کسی آن را میان‌جی‌گری خواهد کرد. وقت اجماع و تفاهم است،‌ نه افتراق. افتراق سبب نابودی همه است.

دکمه بازگشت به بالا