هرچند محروم ساختن زنان از آموزش یکی از زیانبارترین اقدامهای طالبان در افغانستان است و همه کشورهای دنیا علاوه بر نهادهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی آن را محکوم کردهاند و باید جلو این ستم در حق میلیونها دختر افغانستان گرفته شود، اما تقلیل دادن همه مشکلات افغانستان به مساله آموزش دختران غلط است و کسانی که به سود طالبان لابیگری میکنند، بهشکل مغرضانه این جنبه را برجستهتر میگردانند. برجسته کردن این موضوع به قیمت کمرنگ ساختن سایر مصیبتهایی که طالبان برای شهروندان افغانستان به ارمغان آورده و منطقه را در آستانه تهدیدات جدیدی قرار دادهاند، برساختن روایتی نادرست از مشکلات بیشماری است که گریبانگیر مردم افغانستان است. سرمنشی ملل متحد، انتونیو گوترش پس از نشست اخیر دوحه، به شماری از مشکلات کنونی افغانستان اشاره داشت، اما وی نیز بر مساله آموزش تاکید کرد و از طالبان خواست که به سیاست محروم ساختن زنان از آموزش و کار پایان بدهند.
مشکل افغانستان ناشی از فقدان نظام مشروع و برآمده از رای مردم است. گروهی مسلح با تاریخچهای آکنده از کشتار و خشونت بر این کشور مسلط شده است و با سرکوب همه نیروهای سیاسی و اجتماعی به تحکیم پایههای حاکمیت خود میکوشد. این گروه نه به خواست و اراده مردم احترامی دارد، نه تنوع موجود فکری، فرهنگی، زبانی، مذهبی و تباری را به رسمیت میشناسد، نه به حاکمیت قانون و نقش قانون اساسی بهایی میدهد، نه تفکیک قوا را قبول دارد، نه قوه قضاییه مستقل را میپذیرد، نه به چیزی به نام شورا و پارلمان تن میدهد، نه به حقوق شهروندی باور دارد و نه به الزامات زندهگی در جهان جدید و کنوانسیونهای بینالمللی توجهی نشان میدهد.
هر نشست بینالمللی درباره افغانستان باید معطوف به اعاده نقش مردم بهعنوان منبع مشروعیت باشد، چه در مشارکت با طالبان و چه بدون مشارکت با این گروه. اگر این گروه تصمیم بگیرد از نظامیگری دست بکشد، خشونت را کنار بگذارد و به یکی از احزاب سیاسی تبدیل شود که بهشکل قانونی در کنار سایر احزاب و گروهها فعالیت داشته باشد، آنگاه مردم آماده خواهند بود که از گذشته آن چشم بپوشند تا راه به صلح و ثبات پایدار گشوده شود.
اگر قرار است روی نقشه راه برای آینده افغانستان بحث و گفتوگو صورت بگیرد، باید بستهای جامع روی دست گرفته شود که حق آموزش و کار برای زنان افغانستان بخشی از آن باشد، نه مهمترین آن؛ زیرا مهمترین آن حق مردم در تعیین سرنوششان است. تمام تصامیم نادرست و تبهکارانه طالبان در افغانستان ناشی از این است که این گروه به مردم پاسخگو نیست و مشروعیت خود را از اسلحه و کشتار میگیرد نه از خواست و اراده مردم. اساسا ممکن نیست که با تحمیل حاکمیت یک گروه شبهنظامی و با انکار اراده مردم اصلاحی در وضعیت پیچیده و بحرانی کشور پدید بیاید. اگر به ریشه مشکلات افغانستان پرداخته نشود، درس خواندن دختران براساس نصاب تعلیمی طالبان که افکار ایدیولوژیک خود را بر آنان تحمیل کنند، بر مشکلات این کشور خواهد افزود و این کار نه خدمتی به حال دختران است و نه کمکی به رشد فرهنگ و دانش.