نظرمحمد مطمین و سرنوشت نامطمین ادارات ورزشی افغانستان

سپین‌گل

با تسلط مجدد طالبان، زمانی که ادارات و نهادها میان ملاها، نیروهای جنگی و سایر وابسته‌گان طالب تقسیم می‌شد، کمیته ملی المپیک و ریاست عمومی تربیت بدنی با‌هم مدغم شد و نظرمحمد مطمین، یکی از مبلغان سرشناس مطبوعاتی طالبان، رییس آن تعیین گردید.

مطمین باشنده ولایت هلمند است و در دور نخست حاکمیت طالبان مسوول رادیو «صدای شریعت» بود. او در آن زمان سند فراغت از پوهنزی انجنیری پوهنتون کابل را نیز به دست آورده بود.

وی از اعضای فراکسیون ملا عبدالسلام ضعیف، سفیر دور نخست حاکمیت طالبان در پاکستان بود که پس از فروپاشی رژیم نخست طالبان، با ظاهر شدن مجدد ملا عبدالسلام ضعیف در کابل، نقش فرد مهم ارتباطی وی را بازی می‌کرد.

در سال‌های نخست نظام جمهوری، که طالبان دوباره از جنوب افغانستان سربلند می‌کردند، موسسات و انجوها در انجام فعالیت‌های‌شان در این ولایات دچار مشکل بودند. بیشتر آن موسسات برای تامین امنیت فعالیت‌های خویش، از طریق افراد ارتباطی به ملا عبدالسلام ضعیف در کابل متوسل می‌شدند. ضعیف آنان را به نظرمحمد مطمین واگذار می‌کرد.

گفته می‌شود که مطمین در ولایات جنوبی از طریق شبکه ارتباطی خویش، برای موسسات و انجوها در مقابل یک درصدی معلوم‌شده پروژه‌ها، اجازه فعالیت و همکاری را مساعد می‌ساخت.

نظرمحمد مطمین در کنار این در خصوص انتقال افراد آموزش‌دیده حملات انتحاری به دارالعلوم افغان، مدرسه ملا ضعیف، واقع ولسوالی بگرامی کابل، نقش مهم داشت. نام‌برده پس از سال ۲۰۱۰ میلادی، زمانی که طالبان افراد دیگری را در آن نقش به ‌جای وی گماشتند، به بخش تبلیغات مطبوعاتی طالبان توظیف شد. وی در کنار همکاری در نوشتن و چاپ کتاب‌های ملا ضعیف، به ایجاد مراکز تبلیغاتی طالبان نقش مهم داشت. برای معلومات بیشتر در مورد پروژه کتاب‌نویسی ملا ضعیف، مقاله طالبی که میگوید حکومت طالبانی عواقب خطرناک دارد، را در ۸صبح بخوانید.

مطمین فارغ رشته انجنیری، با حمایت احمد‌وحید مژده، محمد‌حسن حق‌یار و سایر فعالان مطبوعاتی پیشین طالب توانست در کابل هسته و شبکه تبلیغاتی طالبان را ایجاد کند و به‌صورت منظم در رسانه‌ها به ‌سود طالبان مشغول تبلیغ گردد.

مطمین و دوستانش را حلقه‌هایی از داخل نظام و نیز استخبارات خارجی همکاری می‌کردند. از جمله همکاری افرادی چون انجنیر احمدشاه احمدزی، شماری از کادرهای گروه حزب اسلامی حکمتیار و جمعیت اصلاح را می‌توان برشمرد.

 انجنیر احمدشاه احمدزی که پس از سقوط امارت اول طالبان و حمله نیروهای امریکا و ناتو، با ایران نیز روابط نزدیک تامین کرده بود، پس از سال ۲۰۱۲ با حمایت مالی آن کشور علیه استقرار پایگاه‌های نظامی نیروهای خارجی در افغانستان، حرکتی را ایجاد کرد. در آن حرکت، شماری از فعالان پیشین گروه حزب اسلامی حکمتیار، جمعیت اصلاح و سایر گروه‌های افراطی با وی همگام بودند.

گروه تبلیغاتی طالبان در کابل، با آن حرکت تحت حمایت ایران روابط نزدیک داشت. حاجی فرید، محمد‌زمان مزمل از حزب اسلامی حکمتیار، وحید مژده و نظرمحمد مطمین از جمله چهره‌های مشهور فعال در آن حرکت بودند.

حالا که طالبان قدرت را در اختیار دارند و اداره ادغام‌شده المپیک و تربیت بدنی افغانستان به نظرمحمد مطمین سپرده شده، وی این اداره ملی را به مرکز تجمع فعالان سابق آن حرکت نزدیک به ایران بدل کرده است.

مطمین افرادی با سوابق کار تبلیغاتی به‌ سود جریان‌های افراطی را در بخش‌های مختلف آن اداره گماشته است. در واقع مثل سایر ادارات طالب، در ادارات ورزشی افغانستان نیز تعهد به طالبیسم و افراطیت، بر تخصص و ظرفیت کاری برتری دارد. به‌گونه مثال، مطمین فردی به ‌نام دادمحمد ناوک، از تبلیغات‌چی‌های پیشین طالبان را رییس برنامه‌های کمیته ملی المپیک گماشته است. ناوک که مانند مطمین سابقه کار در بخش ورزشی ندارد، شاید از حداقل توانایی مدیریتی و اطلاعات ورزشی نیز برخوردار نباشد.

عبدالسلام وزیروال، یکی دیگر از تبلیغات‌چیان طالب را که در کشورهای عربی مشغول کار بود، به افغانستان آورده و رییس المپیک و تربیت بدنی در ننگرهار گماشته است. او، محمد‌زمان مزمل، عضو حرکت فوق‌الذکر را که به حمایت ایران ساخته شده بود، بی‌آن‌که هنوز در آن اداره هیچ مسوولیتی داشته باشد، با خود در سفرهای ولایتی و دیدار با دفاتر محلی ریاست المپیک همراه می‌برد.

ادارات ورزشی افغانستان در حاکمیت طالبان نه‌تنها از پیش‌رفت محروم‌اند، بلکه به عقب‌گرد و منبع تباهی اجتماع مبدل گشته‌اند. طالبان و در رأس نظرمحمد مطمین، از این امکانات ملی برای طالب‌سازی جوانان و پخش افراطیت، استفاده می‌کنند.

در ریاست‌های ولایتی و شعبات دیگر ریاست المپیک و تربیت بدنی نیز افرادی مسوول تعیین شده‌اند که سوابق تروریستی دارند و با واسکت‌های انتحاری و بشکه‌های انفجاری سروکار داشته‌اند. آنان ورزشکاران، به‌ویژه نوجوانان را به طالب ‌شدن ترغیب و خلاف مدنیت و زنده‌گی مدرن تبلیغ می‌کنند. آنان اذهان جوانان را تخریب و آن سرمایه‌های بشری ما را به ابزار تباهی و بربادی کشور بدل می‌کنند.

امیدواریم آگاهان ورزشی، چهره‌های شاخصی که از وضعیت کنونی ادارات ورزشی اطلاع دارند، در نقد وضعیت جاری و مسیر ویرانگری که پیش‌روی ورزشکاران کشور قرار داده شده، زبان بگشایند.

دکمه بازگشت به بالا