بازی با دین و استفاده ابزاری از آن برای فریب عوام، هم در تاریخ اسلام و هم در تاریخ دیگر ملتها، تاریخچهای دراز دارد. از نخستین و مشهورترین شگردهای تاریخی در این زمینه بر سر نیزه کردن قرآن در عصر صحابه بود که یکی از طرفها در جنگی به نام صفین، برای اختلاف انداختن در صفوف طرف مقابل به کار برد و بسیار موثر واقع شد. در ادوار بعدی نیز شگردهایی مشابه از سوی برخی از خلفا و سلاطین به کار رفت. در عصر حاضر نیز در محیط ما گروههای مختلفی، دین را ابزار استفاده سیاسی کردهاند، اما طالبان در این زمینه از دیگران گوی سبقت را ربوده و همه امکانهای استفاده سیاسی و دنیوی از دین را، بدون هیچ حد و مرزی به کار گرفتهاند. در آخرین اقدام این گروه به خطبا دستور داده شده است تا نام امیرالمومنین طالبان را در پایان خطبههای نماز جمعه ذکر کنند. در نوبت نخست حاکمیت این گروه نیز چنین فرمانی صادر شده بود و آن تعداد از خطبایی که به دلیل شرعی از این عمل سر میپیچیدند، مجازات و از امامت و خطابت برکنار میشدند.
ذکر نام حاکم، چه اسمش خلیفه و امیرالمومنین باشد و چه سلطان و پادشاه، در خطبههای نمازهای جمعه و عید که بخشی از مناسک عبادی است، هیچ اصل و ریشهای در دین ندارد و از بدعتهای آشکاری است که به وضوح برای اهداف دنیوی پدید آمده است. در خطبههای نماز جمعه در زمان پیامبر اسلام و خلفای راشدین نیز هیچگاهی چنین کاری نشد و کسی اجازه نداشت دست به چنین کاری بزند.
اولین باری که خطبههای جمعه به شکل سیاسی مورد استفاده قرار گرفت، در آغاز حکومت امویها بود که لعن و نفرین فرستادن به حضرت علی را در خطبههای جمعه باب کردند. معلوم نیست که آیا این کار به زمان معاویه و به فرمان او صورت گرفته است یا بعداً، اما سیوطی نقل میکند که این امر در زمان امویان رایج بود تا آنکه عمر بن عبد العزیر به خلافت رسید و این بدعت را دور ساخت. او فرمان داد در پایان خطبه، در همان قسمتی که نفرین به علی فرستاده میشد، آیه 90 سوره نحل را بخوانند که توصیه به عدالت و محاسن اخلاق داشت.
پس از توقف این عمل، در ادوار بعدی، خلفای عباسی فرمان دادند که نام آنان در خطبههای جمعه ذکر شود. این عمل بخشی از دستگاه تبلیغاتی خلافت بود که به لحاظ سمبولیک مرجعیت دینی و سیاسی اعلا را در انحصار خلیفه قرار میداد. با چنین دلالتی بود که هرگاه روابط حکومتهای محلی با دستگاه خلافت تیره میشد و میخواستند خود را از فرمانبری آن برهانند، نام خلفا را از خطبههای جمعه میانداختند؛ چنانکه در منطقه ما نخستین بار طاهر فوشنجی نام خلیفه عباسی را از خطبهها انداخت تا استقلال خراسان از حاکمیت عباسیان به نمایش بگذارد.
پرسش از مشروعیت دینی نام بردن از خلفا در خطبههای جمعه، همیشه در میان فقها مطرح بوده است؛ از آن جمله سلطانالعلما عزالدین ابن عبد السلام (660هـ) یکی از فقیهان مشهور سدههای میانه و از صاحبنظران مبحث بدعت و سنت، در این باره به صراحت فتوا داد که ذکر نام خلفا و سلاطین بدعتی ناپسند است. حکم شرعی این موضوع واضح است و این کار همچنان بدعت باقی خواهد ماند. چنین بدعتی در افغانستان گام سمبولیک دیگر برای تحکیم استبداد دینی در کشور است.