جنوبشرق افغانستان و مناطق قبایلی پاکستان در نقشه پولیو به منطقه ممنوعهای میماند که دیو آدمخواری آنجا در آغوش طالبان پناه گرفته است. آن دیو که جهان سالها پیش شکستش را اعلام کرده بود، در اینجا دوباره نیرو میگیرد. پارسال در کل دنیا دو قضیه پولیو ثبت شده بود. هر دوی آن دو قربانی در مناطق زیرنفوذ طالبان زندهگی میکنند؛ یکی در مناطق قبایلی پاکستان و دیگری در جنوبشرق افغانستان.
حالا که تازه به نیمه سال 2023 رسیدهایم، خبر چهارمین قضیه پولیو از ننگرهار نشر شده است. در خبر آمده که قربانی کودک چهارسالهای است که بخشی از بدنش برای همیشه فلج گردیده است. احتمالاً در سراسر افغانستان و دو سوی مرز این رقم بیشتر است و ترس از افزایش قربانیان تا پایان سال وجود دارد. طالبان رسماً مانع کمپین مبارزه با پولیو نمیشوند و ظاهراً سازمانهای صحی میتوانند در کل کشور واکسینهای پولیو را تطبیق کنند؛ اما آن گروه با اعمال محدودیت بر فعالان زن و برهم زدن نظامهای صحی و تعلیمی، دسترسی مردم به واکسین و دیگر خدمات صحی را کاهش داده است. مهمتر از آن، طالبان با سالها تبلیغ ضد تعلیم، مکتب و نشانههای زندهگی غیرطالبانی، ذهنیت مردم را تخریب کردهاند. کاری را که طالبان و همتایانشان با ذهن مردم میکنند، بسیار خطرناکتر از بشکههای زرد و واسکتهای انتحاری است. آنان جامعه را در برابر علمباوری و تلاش برای رهایی از جهالت واکسین میکنند. از مدارس و مساجد محل تبلیغ جهالت ساختهاند و تمام وقت در مذمت مکتب، دانشگاه، کتابهای غیرمدرسهای و عقلباوری سخن میگویند. در نتیجه آن، جامعه دچار فقر و بیماریهایی شده است که دیگران تنها در کتابها میخوانند.
افزایش قربانیان پولیو نشانه روشن عقبگرد جامعه است. طالبان با جنگی که علیه روشنایی راه انداختهاند، ناامنی و خطر را در تمام بخشهای زندهگی ساکنان کشور تکثیر میکنند. مردم به دهان تروریسم و عقبماندهگی رها شدهاند و به مسیر بربادی و مرگ برده میشوند. اگر حاکمیت طالبانی دوام کند، احتمال دارد چیچک، سرخکان، سل و سینهوبغل مثل گذشتههای دور بر سراسر کشور سایه اندازد و هر سال دهها هزار تن قربانی بگیرد. البته خطر اصلی این بیماریها آشکار نیست. خطر اصلی ویروسهای ذهنی است که جامعه را فرا میگیرد، مانع رشد استعدادهای کودکان میشود، نیروهای بیکار و عاطل بار میآورد و فرزندان وطن را به آدمهای نادان اما پر از «ایمان» خصمانه بدل میکند.
با اطلاع از اینکه هیچ جای دنیا چون افغانستان و شمال پاکستان گرفتار عقبماندهگی و محرومیت نیست و امسال غیر آن دو منطقه هیچ جای دنیا پولیو نداشته است، شاید این امید زنده شود که نور ترقی و رفاه بهزودی اینجا را نیز فرا خواهد گرفت. اما تاریخ معاصر ما میگوید که گذشتن از این مرحله خودکار و بدون تلاش داخلی ممکن نخواهد بود و شاید دهها و صدها سال گوشهای از زمین چون منطقه ممنوعه و سرزمین بلاها «دستنخورده» باقی بماند و نسلها در تنور بیمکتبی، بیدارویی و بینانی بسوزند. برای نجات از این وضعیت باید تلاش کنیم. برای حمایت از تعلیم و کار و آزادی، متحد شویم و از چسبیدن به مسایل فرعی و ایجاد تنشهایی که اولویتهای اصلی زندهگی ما را مخدوش میسازند، اجتناب نماییم.