برخی از منابع گزارش دادهاند که در نشست سهجانبه لندن، مقامهای نظامی و سیاسی پاکستان، به آقای کرزی گفتهاند که گروهها و شخصیتهای سیاسی افغانستان باید با طالبان صلح کنند و با این گروه در مورد یک نظام سیاسی جدید، به توافق برسند. همچنین گفته شده است که پاکستانیها به آقای کرزی گفتهاند طالبان، دولت افغانستان و قانون اساسی این کشور را بهرسیمت نمیشاسند و حاضر نیستند که با دولت افغانستان وارد مذاکره شوند؛ به همین دلیل باید گروهها و جریانهای سیاسی و قومی افغانستان، با طالبان صلح کنند نه دولت.
گفته شده است که در نشست لندن، هیات پاکستانی به آقای کرزی گفته است باید از جایگاه یک سیاستمدار افغان، در کنار دیگر سیاستمداران و جریانهای سیاسی افغانستان، با طالبان صلح کند، نه از جایگاه رییسجمهور کشور. بهگفته پاکستانیها، طالبان مشروعیت دولت و قانون اساسی افغانستان را نمیپذیرند. بنابراین لازم است، جناحهای تشکیلدهنده دولت افغانستان و جناحهای بیرون از آن، با طالبان در مورد تشکیل یک نظام سیاسی جدید به توافق برسند و همهچیز را از صفر آغاز کنند. این حرفهای پاکستانیها، عین حرفهای ملا شهابالدین دلاور است که به نمایندگی از طالبان، مواضع این گروه را در نشست پاریس توضیح میداد. نماینده طالبان در نشست پاریس میگفت که آنان دولت افغانستان و قانون اساسی آن را مشروع نمیدانند. او همچنین گفته که گروه طالبان حاضر است با همه گروهها و جریانهای سیاسی افغانستان، وارد مذا کره، شود. حالا پاکستانیها هم عین همین حرفها را به آقای کرزی در لندن گفتهاند.
بهنظر میرسد که پاکستانیها پیش از برگزاری نشست سهجانبه لندن، با برخی از چهرهها و گروههای سیاسی افغان، در مورد تلاشهای صلح و مذاکره با طالبان، حرف زدهاند. گفته میشود که پاکستانیها در تماسهایی که اخیرا با سیاستمداران و جریانهای سیاسی برخاسته از جبهه متحد سابق داشتهاند نیز، این مساله را با آنان در میان گذاشتهاند. پاکستانیها به این سیاستمداران گفتهاند، آنان در صورتی میتوانند طالبان را به میز مذاکره بیاورند که همه گروهها و جناحهای افغانستان توافق، کنند روی تشکیل یک نظام سیاسی و حقوقی جدید، مذاکره میکنند.
پاکستانیها همچنین به این سیاستمداران گفتهاند که دولت باید در حاشیه چنین مذاکراتی باشد، بهدلیل اینکه طالبان آن را بهرسمیت نمیشناسد. بهنظر میرسد که برخی از سیاستمداران افغانستان، به این حرفهای پاکستانیها چراغ سبز نشان دادهاند. آقای کرزی پیش از ترک کابل به قصد شرکت در نشست سهجانبه لندن، گفته بود که گفتگوهای پراکندهای زیر نام صلح، به سود کشور نیست و پیامد مثبتی برای افغانستان ندارد.
بهنظر میرسد که اشاره آقای کرزی به مذاکراتی بوده که میان پاکستانیها و سیاستمداران برخاسته از جبهه متحد سابق صورت گرفته است. همانطور که گفته شد، پاکستانیها در این مذاکرات به سیاستمداران و نمایندگان جریانهای سیاسی افغانستان گفتهاند، صرف در صورتی میتوانند طالبان را وارد پروسه سیاسی کنند که دولت در مذاکرات صلح در حاشیه باشد و گروهها و جریانهای سیاسی افغانستان، با طالبان در مورد ایجاد یک نظام سیاسی– حقوقی جدید به توافق برسند. بهنظر میرسد که پاکستانیها به سیاستمداران و جریانهای سیاسی افغانستان گفتهاند که طالبان مذاکره با دولت افغانستان و بهرسمیت شناختن آن را به هیچوجه قبول ندارند و آنان نمیتوانند از طریق اعمال فشار، نظر رهبران طالبان را در این مورد تغییر دهند.
بهنظر میرسد که پاکستانیها این مساله را با آقای کرزی قبل از سفر به لندن نیز در میان گذاشته بودند. همچنین این هم از احتمال به دور نیست که پاکستانیها تمامی مذاکراتی را که با دیگر سیاستمداران و جریانهای کشور داشتهاند، به رییسجمهور کرزی گزارش دادهاند. بهنظر نمیرسد که پاکستانیها- پنهان از چشم آقای کرزی- با جبهه مخالفان سیاسی او تماس گرفته باشند. پاکستانیها در حال حاضر با رییسجمهور کرزی، بیشتر از هر وقت دیگر، تماس دارند وآقای کرزی نیز، حالا بیشتر از هر زمان دیگر، نسبت به آنان مهربان است. آقای کرزی حتا در واکنش به حمله به جان اسدالله خالد، رییس امنیت ملی، از آیاسآی بهصراحت انتقاد نکرد.
بنابراین بهنظر نمیرسد که پاکستانیها، چیزی را از او پنهان کردهاند. اما آنچه که آقای کرزی را خشمگین کرده، احتمالا موافقت برخی از سیاستمداران افغان با «طرح صلح پاکستان» است. همانطور که گفته شد در طرح صلح پاکستان، دولت در حاشیه است و طالبان بر مبنای آن، باید با گروههای سیاسی و قومی افغانستان صلح کنند، نه با دولت. همچنین همانطوری که گفته شد، در «طرح صلح پاکستان» مبنا، تغییر نظام و قانون اساسی است و ایجاد یک نظام سیاسی– حقوقی تازه.
بهنظر میرسد که بر مبنای این طرح، طالبان از بخشی از پشتونها نمایندگی میکنند. تایید احتمالی این طرح از سوی برخی از سیاستمداران، بهنظر میرسد که آقای کرزی را سخت ناراحت کرده است و به همین دلیل از وحدت و همسویی در تلاشهای صلح سخن میگوید.
آقای کرزی در مقالهای که برای بیبیسی نوشته است نیز، آورده که صلح افغانستان جنبههای داخلی، جهانی و منطقهای دارد که جنبه داخلی آن باید میان دولت، طالبان و اپوزیسیون داخلی حل شود. این حرف در تضادی کامل با موضع پاکستانیها و طالبان قرار دارد. همانطور که گفته شد، در «طرح صلح پاکستان» دولت در حاشیه است و طالبان نیز، بارها و بهصراحت اعلام کردهاند که دولت افغانستان و قانون اساسی آن را بهرسیمت نمیشناسند. اما نکته جالب این است که در پایان نشست سهجانبه لندن، اعلام شد که افغانستان و پاکستان تلاش میکنند تا ششماه آینده، تلاشهای صلح نتیجه مثبت بدهد و توافق صلح بهدست آید.
اما روشن نشده است که آیا این تلاشها بر مبنای طرح دولت افغانستان صورت میگیرد، یا طرح طالبان و پاکستان؟ آیا گروههای سیاسی و قومی با طالبان صلح میکنند، یا اینکه دولت افغانستان بر مبنای قانون اساسی کشور، به نمایندگی از مردم و گروههای اپوزیسیون، طالبان را وارد روند سیاسی جاری میکند؟ پاسخ این پرسش تا حال روشن نیست.
رییسجمهور کرزی باید این نکته را روشن سازد که آیا او پاکستانیها را در لندن قانع ساخته و طرح خود را بر آنان قبولانده است و از آنان قول گرفته تا طالبان را وارد پروسه سیاسی کنند، یا اینکه خود، طرح پاکستانیها و طالبها را پذیرفته است. تردیدی نیست که جنگ افغانستان باید خاتمه یابد. اما تلاشهایی که بهمنظور ختم جنگ صورت میگیرد، باید بهگونهای مدیریت شود که دستآوردهای دهساله افغانستان و دموکراسی را قربانی نکند. طبقه سیاسی افغانستان، همچنین باید در اعتماد به پاکستانیها محتاط باشند. نباید برخی از مخالفان سیاسی رییسجمهور کرزی، از گفتار پاکستانیها ذوقزده شوند و به امید رسیدن به موقعیت بهتر در آینده، به نابودی نظام موجود، دموکراسی و قانون اساسی رضایت دهند. دولت و دستآوردهای دهساله، محصول قربانیهای تمامی جناحهای سیاسی حاضر در صحنه و مردم افغانستان است که به هیچوجه نباید مورد معامله قرار گیرد.