رییسجمهور کرزی در یادداشتی که برای وبسایت بخش پشتوی بیبیسی نوشته است، نکاتی را ذکر کرده که قابل تامل است. آقای کرزی نوشته است، جنگ و بحران در افغانستان با لشکرکشی اتحاد شوروی پیشین، شروع شد. با پیروزی مجاهدان اوضاع بهگونهای هدایت شد که آنان نتوانند به توافق برسند و بحران عمیق شود. پس از آن طالبان آمدند و با حمایت از افراطیت و تروریزم، کشور را منزوی کردند.
رییسجمهور کرزی در مورد روند جاری و دهسال اخیر نوشته است که موسساتی ملی مانند حکومت در نتیجه قربانیهایی بسیار شکل گرفت. همچنین آقای کرزی از کشورهایی که حالا در افغانستان حضور دارند نیز، انتقاد کرده و نوشته است، مردم افغانستان به آرزوی رسیدن به ثبات و توسعه از قوای بینالمللی حمایت کردند، اما به نوشته آقای کرزی، کشورهای گوناگون زیر نام مبارزه با ترور، اهداف استراتژیک خود را دنبال کردند و این سبب ادامه جنگ شد. نمیتوان تردید کرد که لشکرکشی شوروی سرآغاز جنگ و بحران در کشور بود، اما کودتای ثور و لشکرکشی شوروی، عوامل و زمینههای اجتماعی و سیاسی در داخل کشور داشت.
نباید همهچیز را به گردن دیگران بیندازیم و ضعفهای خود را بپوشانیم. از نوشته آقای کرزی چنین استنباط میشود که انگار سازمانهای جهادی و رهبران آنها، هیچ نقشی در ادامه بحران پس از سقوط داکتر نجیب نداشتند و دستهای نامریی خارجی همهچیز را رقم زد. بهنظر نمیرسد که چنین باشد، رهبران مجاهدان ضعفهایی داشتند و این ضعفها سبب شد که نتوانند به یک توافق سیاسی دست یابند. در واقع این ضعف رهبران مجاهدان بود که برای مداخلات خارجی زمینه داد.
حمایت از طالبان در سالهای اول ظهور این گروه نیز، اشتباهی بود که همه باید به آن اذعان کنند. آقای کرزی در یادداشتی که منتشر کرده، برخی از کشورها را باعث دوام جنگ خوانده، اما از ضعفهای حکومتش و در کل قشر سیاسی افغانستان، چیزی ننوشته است.
واقعیت این است که در دهسال گذشته، حکومت و نخبگان سیاسی کشور، نتوانستند در ساختن یک اداره کارا، عاری از فساد مالی و اداری و مبتکر، ناکام ماندند. این مشکل را نمیشود بهسادگی به گردن خارجیها انداخت و فرافکنی کرد. غصب میلیونها جریب زمین، تاراج کابلبانک، فساد در قوه قضاییه و اختلاسهای کلان، مصادیق عمده فساد اداری و مالی در افغانستان است. بر مبنای گزارشهای منابع دولتی و بینالمللی، برخی از مقامهای حکومتی و اعضای خانواده آنها، در فساد مالی و اداری دست دارند. برای از میان برداشتن این فساد، رییسجمهور کرزی و طبقه سیاسی افغانستان اقدام جدی نکردهاند.
باید آقای کرزی این مساله را نیز بهعنوان ناکامی بزرگ خودش و قشر سیاسی افغانستان یاد میکرد. اگر موفق به تشکیل یک اداره کارا میشدیم و فساد مالی و اداری را مهار میکردیم، موضعگیری ما از قوت بیشتری برخوردار میشد. همچنین در آن صورت، خارجیها ما را جدی میگرفتند. آقای کرزی در مورد تلاشهایی که برای کشاندن طالبان به مذاکره صورت میگیرد نیز، نوشته است که افغانها باید در تلاشهای صلح هماهنگ باشند. این کاملا درست است، اما در این زمینه هم باید حکومت پیش قدم شود. آقای کرزی باید در ابتدا با جبهه مخالفان سیاسیاش، به توافق برسد. مخالفان سیاسی آقای کرزی، از اینکه «در حاشیه تلاشهای صلح قرار دارند»، شاکیاند.