سیگار اخیراً گزارش تازهای برای ارزیابی دلایل سقوط حکومت افغانستان نشر کرده و گفته است که سقوط شش دلیل اصلی داشته و مقصران یا مجریان اصلی آن حکومت افغانستان، ایالات متحده و طالبان بودهاند. سیگار در گزارش ۵۹ صفحهایاش دولت افغانستان و در رأس آن اشرف غنی را مقصر اصلی معرفی کرده و نوشته است که دولت پیشین افغانستان فاسدتر از طالبان بود و همانند این گروه دلیل محکم برای جنگیدن نداشت؛ در حالی که طالبان معتقد بودند با اشغال و برای اعتلای دین مبارزه میکنند. گزارش سیگار تمرکز بیشازحد قدرت و ناتوانی غنی و ادارهاش در درک واقعیت خروج ایالات متحده را نیز از عوامل سقوط دانسته است. به گفته سیگار، تمرکز قدرت باعث انزوای حکومت افغانستان و در نتیجه ناتوانی آن در شناخت واقعیتهای جامعه شده بود. بخش قابل توجه گزارش به رفتار و سیاستهای اشرفغنی اختصاص یافته و از او آدم ناآگاه از واقعیتهای افغانستان و مشغول رویاپردازی ترسیم شده است. در آن گزارش از مایکل مککینلی، سفیر سابق امریکا در کابل، نقل شده است که اشرف غنی در سرزمین خیالی زندهگی میکرد. باید پرسید آن جهان خیالی چگونه شکل گرفت و امریکا در خلق آن چه نقشی داشت؟
ایالات متحده بعد از سال 2014 پیام واحد و روشنی درمورد خروج نیروها و آینده همکاریهایش با دولت افغانستان نمیداد و رفتار چندپهلو و متناقض داشت. از یکسو پیمان استراتژیک امضا میکرد و به حکومت افغانستان اطمینان میداد که دشمنان دو کشور مشترکاند، پایگاههایش را توسعه میداد و تعهدات میانمدت و بلندمدت در حمایت از پلانهای انکشافی افغانستان میداد و از سوی دیگر با طالبان دیدارهای دوجانبه مخفی و آشکار برگزار میکرد و هشدار میداد که طرفهای افغان باید بر سر تقسیم قدرت مذاکره کنند. امریکا حتا توافقنامه دوحه را با لحن مشکوک و متناقض تدوین کرد و گفته شد که پشت آن توافقنامه چند صفحهای تعهدات مفصل نیز بین طرفین امضا شده بود که به ضمایم پنهان شهرت یافت. در ماه اپریل 2021، زمانی که سقوط مناطق تحت کنترل دولت افغانستان آغاز شد و به تدریج سرعت گرفت، بازهم ایالات متحده اعلام میکرد که به طالبان اجازه نخواهد داد بدون توافق داخلی و از طریق زور اداره کشور را به دست گیرند. بر بنیاد همان سیاست دو پهلو، تا امروز جمعی از مخالفان طالب در جهان خیالی دولت همهشمول به سر میبرند و گوشبهزنگ احوال واشنگتناند تا گفتوگوها از سر گرفته شوند و نام آنان در لیست مذاکرهکنندهگان و بعد سهمداران دولت مشارکتی درج شود. تنها اشرف غنی در جهان خیالی به سر نمیبرد، بلکه بیشتر سیاستمداران و دولتداران غیرطالب در سایه رفتار و موضعگیریهای مبهم امریکا مشغول رویاپردازی بودند.
گزارش سیگار، فساد و تمرکز قدرت را نیز در شکلگیری آن جهان رویایی اشرف غنی و حلقه نزدیکانش موثر خوانده است؛ اما منتقدان امریکا میگویند که آن کشور تا پایان حضور نظامیاش در افغانستان حاضر نشد مدیریت طرح و اجرای پروژهها و تخصیص مبالغی را که به افغانستان میآمد، به رسمیت بشناسد. سفارتخانهها و انجوها هرکدام همچون دولتهای موازی در کنار دولت افغانستان پروژه میساختند، کمک میگرفتند، مصرف میکردند و به مراجعی غیر از نهادهای داخلی گزارش میدادند. سیستم متمرکز حکومتداری نیز که در گزارش سیگار علت فاصله میان پایتخت و ولایات، و شهرها و روستاها و در نتیجه زمینهساز انزوای دولت خواند شده است نیز زیر چتر حمایت امریکا در کنفرانس بن و جرگههای بعد از آن شکل گرفت.
امروز طالبان نیز مغرور حمایت و همسویی امریکا و کشورهای منطقه، درحال ساختن اداره خیالی است که با نیازها و خواستههای ساکنان کشور در تناقض آشکار میباشد. آیا تقصیر اصلی رویاهای وحشتناکی را که رهبران طالب برای امارت میبینند به دوش ملا هبتالله است یا آنانی که با توافقنامه، اسلحه و دالرهایشان شرایط رویاپردازی را برای او و دیگر ملاهای کنده از واقعیتهای افغانستان و جهان فراهم ساختهاند؟