عبدالرووف، کودک 11 ساله بلخی، پس از دو سال، از چنگ ربایندهگان آزاد شد. با اعلام این خبر، بعد از حادثههای تلخ و جانکاه، اندکی شادی در چهرههای خسته مردم به میان آمد. در برنامه رهایی او، عبدالسلام حنفی، معاون دوم رییسالوزرای طالبان، حضور پیدا کرد؛ اما جزئیاتی در مورد چگونهگی آزادی و هویت ربایندهگان عبدالرووف ارائه نکرد. در حالی که طالبان در مواردی از این دست، از طریق رسانهها اطلاعرسانی میکنند و برای کسب مشروعیت مردمی خویش تلاش میورزند؛ اما در مورد رهایی این کودک، از ارائه جزئیات خودداری و در یک نمایش دراماتیک، او را به پدرش تسلیم کردند. این موضوع پرسشهای زیادی را در نزد مردم به بار آورده است. قبل از این، طالبان حتا متهمان به دزدی را به دار آویختند و در شهرها به نمایش گذاشتند؛ ولی از اختطافگران این کودک که دو سال تمام او را شکنجه کردند و در برابر رهایی او میلیونها دالر درخواست کرده بودند، لب به سخن نگشودند.
عبدالرووف پس از رهایی همراه با پدرش در تلویزیون افغانستان اینترنشنال مصاحبه کرد. در این مصاحبه، پدر او از فردی به نام «اختر» نام برد؛ اما بهصورت ضمنی تأیید کرد که طالبان هیچ متهم جدی را برای او نشان ندادند. وقت خبرنگار از عبدالرووف کوچک در مورد چگونهگی نگهداری و رفتار ربایندهگان سوال کرد، او با سادهگی کودکانه خویش به صراحت گفت تا زمانی که پدرش پول نداده بود، ربایندهگان، او را رها نکردند. در ادامه و در نتیجه گوشزد پدر عبدالرووف، او سخن خود را تغییر داد و گفت که طالبان او را از چنگ ربایندهگان آزاد کردهاند.
این سخنان عبدالرووف میرساند که پدرش در نهایت مجبور شده است به آدمربایان پول بدهد و طالبان از آن، برای تبلیغات به نفع خود، استفاده میکنند. همچنان برخی منابع گفتهاند که طالبان برای رهایی برادر رییس شرکت کفایت، مبلغ 430 هزار دالر از شرکای این شرکت درخواست کرده بودند. به روایت این منابع، سهامداران شرکت کفایت این مقدار پول را به دروازه شادیان بلخ، به نقابپوشان طالب تسلیم کرده و این نقابپوشان گفتهاند که این پول را برای رهایی عبدالرووف استفاده میکنند. در همین حال، این منابع تأیید میکنند که طالبان پول را به کس دیگری ندادهاند. از طرف دیگر، انگشت اتهام به سوی طالبان نیز دراز است. طالبان سال گذشته اعلام کردند که مخدوم عالم ربانی، فرمانده مشهور اوزبیکتبارشان را به اتهام آدمربایی دستگیر کردهاند. بازداشت این فرمانده اوزبیک، سبب بروز اعتراضات گسترده در ولایت فاریاب شد که در نتیجه آن چندین تن زخمی و کشته شدند. طالبان اعتراضات را بهشدت سرکوب کردند و مخدوم عالم را به کابل انتقال دادند. انعامالله سمنگانی، معاون اوزبیکتبار سخنگوی طالبان، نیز تأیید کرده بود که نهادهای کشفی آنان «شواهدی» را به دست آوردهاند که نشان میدهد مخدوم عالم در اختطاف دست دارد. مخدوم عالم به تاریخ ۲۲ ماه جدی سال ۱۴۰۰ از سوی افراد طالبان بازداشت شد و سه ماه در زندان آنان بود. او پس از وساطت صلاحالدین ایوبی، از دیگر مقامهای اوزبیکتبار طالبان، از بند آزاد شد.
پیش از این، برای درخواست پول، نوارهای تصویریای از عبدالرووف رسانهای میشد که با چهره شاداب امروزی او سنخیتی ندارد. در آن نوارهای تصویری، عبدالرووف کوچک بهشدت لاغر به نمایش گذاشته میشد؛ به گونهای که گوشت از استخوانهایش جدا شده باشد. حتا گزارشهایی از مرگ او در اثر شکنجه نیز نشر شده بود. باری برایش نماز غیابی نیز خواندند. اما سیمای تازه و مناسب امروزی عبدالرووف، چهره یک ربوده شده را به نمایش نمیگذارد. از همین رو، گمانههایی وجود دارد که او در بیرون از کشور نگهداری میشده است. هرچند که عبدالرووف تأیید کرده که در مواقع مریضی از رفتن به داکتر محروم بوده است. احتمال دیگر هم وجود دارد و آن اینکه طالبان برای مدیریت اذهان عامه و فروکش کردن خشم مردم، دست به چنین بازیها زدهاند/بزنند. رهایی این کودک بلخی درست پس از انفجارهای خونین در مسجد شیعیان در مزار شریف، حلقه ذکر در کندز و لیسه عبدالرحیم شهید و آموزشگاه ممتاز در غرب کابل که خشم داخلی و بینالمللی را در قبال داشت، صورت گرفته است. در صورتی که این احتمال درست از آب درآید، مصونیت جانی و مالی بازرگانان و چهرههای مشهور، بیشتر از گذشته در معرض خطر خواهد بود و اختطافگری به سنتی برای مدیریت اذهان عامه مبدل خواهد شد.
طالبان با اعلام خبر بینهایت خوشحالکننده برای مردم، در کنار فرونشاندن خشم عمومی و پوشاندن ناتوانیشان در تأمین امنیت کشور، ناکامی حکومت پیشین را نیز به نمایش گذاشتند که با تمام سازوبرگ و دستگاه امنیتیاش، قادر به رهایی این کودک نشده بود. چیزی که حکومت قبلی پیوسته میگفت، این بود که عبدالرووف به مناطق خارج از کنترل دولت و تحت کنترل طالبان نگهداری میشود. اما به رغم خوشی عمومی که در نتیجه رهایی عبدالرووف به میان آمده است و همه مردم از این خبر خوشحالاند، معمای ربودن و متهمان بیهویت او، پرسشهای زیادی را بیپاسخ گذاشته است. با توجه به این پرسشها، اینکه موج تازهای از آدمربایی و باجگیری در کشور آغاز شود، دور از احتمال نیست.