در هفتههای اخیر، کابل و ولایتهای دیگر کشور گواه خونینترین رویدادیهای انسانی بود. حمله بر آموزشگاه کوثر، حملهی مرگبار بر دانشگاه کابل، حمله بر یما سیاوش و کشتهشدن الیاس داعی از خبرنگاران محلی در ولایت هلمند، تکاندهندهترین رویدادهای امسال بود. حملات بزرگ بر مکانهای اکادمیک و چهرههای شناختهشده به حدی زیاد شده است که دزدی، اختطاف، سرقتهای مسلحانه در کابل، رهزنی طالبان در شاهراهها و فساد گسترده در درون حکومت به کلی از یاد مردم رفته است. حمله بر دانشگاه کابل نه تنها مردم افغانستان، بلکه جهان را تکان داد. با آنکه روزها از حمله بر آموزشگاه کوثر، دانشگاه کابل، حمله بر یما سیاوش و حملهی خونبار طالبان بالای ارتش در ولایت تخار میگذرد؛ اما هنوز هم حکومت اقدام به حملات تلافیجویانه نکرده و در مورد ترورهای اخیر به سر نخ روشنی دست نیافته است. حمله بر دانشگاه کابل، آموزشگاه کوثر و یما سیاوش، افکار عمومی را علیه حکومت شورانده بود. پس از این حملات مردم به وضعی شبیه به وضع بیحکومتی مواجه شدند؛ زیرا این حملات، ناکامی بزرگ حوزهی جمهوریت را در قبال مردم و خود جمهوریت نشان میدهد. چون که مسوولان امنیتی کشور در پیشگیری و مهار هیچ یک از حملات و رویدادهای خونین هفتههای اخیر کشور موفق نشدند. افزون بر این، تا هنوز هیچگونه نتیجهی بررسی و حرکت تلافیجویانه از سوی حکومت علیه دشمنان مردم افغانستان اعلام نشده است.
در وضعیت کنونی، مردم با دو مهاجم (طالبان و جمهوریت) مواجه هستند. پس از حملهی طالبان بر دانشگاه کابل و یما سیاوش، جمهوریت به سینما پارک حمله کرد. اغلب فرهنگیان، آوازخوانان و سینماگران کشور در برابر تصمیم حکومت مبنی بر تخریب سینما پارک ایستادند. وزیر اطلاعات و فرهنگ کشور در صفحهی فیسبوکش با تخریب سینما پارک مخالفت کرد. همچنان مشاور فرهنگی رییس جمهور غنی نیز به نحوی در حمایت از معترضان موضع گرفت؛ اما سر و صداها و اعتراض فرهنگیان کشور برای نگهداری سینما پارک بینتیجه ماند و سینما پارک به دستور امرالله صالح، معاون اول ریاست جمهوری ویران و برای همیشه نابود شد. معاون اول ریاست جمهوری حرف مردم را به دو سکه نخرید. طالبان و تروریستان بر دانشگاه کابل، آموزشگاه کوثر، یما سیاوش و بالای دیگر بخشهای جامعه حمله کردند و میکنند و جمهوریت بر سینما پارک که نماد فرهنگ و هنر کشور بود.
امرالله صالح یک تنه علیه خواست و اعتراض فرهنگیان کشور ایستاد. معاون اول ریاست جمهوری حرف و ملاحظهی هیچیک از فرهنگیان کشور را جدی نگرفت و به هیچیک از آنان توجه نکرد. اما هدف اساسی امرالله صالح از تخریب سینما پارک، منحرفکردن اذهان عمومی بود. جمهوریت و مقامات ارشد حکومت به دلیل سهلانگاری، غفلت وظیفوی و ناکامی بزرگشان در برابر تروریستان، زیر فشار افکار عمومی جامعه قرار گرفته بودند. حمله بر دانشگاه کابل و یما سیاوش بیزاری عمومی و نفرت عمومی جامعه را علیه جمهوریت شکل داده بود؛ اما با تخریب سینما پارک، افکار عمومی و شبکههای اجتماعی به طرف سینما پارک متمرکز شد. درگیرشدن فعالان اجتماعی و فرهنگیان با تخریب سینما پارک، بحث و قصهی فاجعهی مرگبار کابل و حمله بر یما سیاوش را به حاشیه برد و در نتیجه حوزهی جمهوریت را از زیر فشار افکار عمومی و رسانهها بیرون ساخت.
در روزهای اخیر، جمهوریت و ارگ ریاست جمهوری که خانهی عزت مردم افغانستان به آن گفته میشود، به وزارت تحصلات عالی کشور هدایت داده است که در تمام پایاننامههای تحصیلی از «ادبیات اصیل افغانی» استفاده شود. طرح استفاده از «فرهنگ اصیل افغانی» طرفند دیگری برای منحرفکردن افکار عمومی و به حاشیهبردن و فراموشکردن فاجعهی کابل و حمله بر یما سیاوش و همکاران او است. حملات اخیر و ناکامیهای بزرگ و پی در پی جمهوریت، جمهوریت را در انظار عمومی بیماهیت ساخته است و برای همین مقامات حکومت سعی میکنند با راهاندازی برنامههای بیهوده، بیربط و غیرملی اذهان عمومی را منحرف کنند. در رأس این قهرمانبازیها، قهرمان جمهوریت (امرالله صالح) قرار دارد. درست است که مردم هنوز علیه حکومت قیام نکردهاند؛ ولی واقعیت را میدانند. مردم میدانند که جمهوریت فقط کمیتهی سرمایهداران و سرمایهاندوزان کشور است. تمام تلاشها در درون جمهوریت برای این است که سود بیشتر و قدرت بیشتر کمایی و ذخیره شود. تمام سعی مقامات جمهوریت برای نگهداشتن منافع یک کمیتهی خاص (کمیتهی سرمایهداران و قدرتمندان) و وابستهگان این کمیتهی شوم است. بخش عظیم سیهروزی، آوارهگی، فقر و ناأمنی کشور به همین کمیتهی نامیمون بر میگردد. این کمیته هیچ تعهدی در قبال مردم، تمامیت ارضی و منافع ملی کشور ندارد و برای همین، با گذشت هر روز افغانستان از حیطهی صلاحیت این کمیته خارج میشود.