در حالی که چشمانداز مذاکرات صلح به درستی روشن نیست، بعضی از چهرههای سیاسی به فکر تشکیل حکومت موقت افتادهاند. ریشه این فکر به اختلافات سیاسی این چهرهها با سران حکومت توافقی حاکم برمیگردد. اگر این اختلافات وجود نمیداشت، تصور حکومت موقت هم در ذهن آنها شکل نمیگرفت.
چهرههای سیاسی طرفدار حکومت موقت، یکدست نیستند. همه آنها در حالی که خواب حکومت موقت را میبینند، از گذشتههای متفاوتی نمایندهگی میکنند. گذشته آنها با نزاع مسلحانه بر سر قدرت شکل گرفته است. این چهرهها هر چه تلاش کنند، نمیتوانند با خاطرات سیاسی گذشته خود قطع رابطه کنند. به همین علت، آینده مطلوب و یا وضعیت ایدهآل آنها یکسان نیست.
کسانی که شعار حکومت موقت سر میدهند، دو هدف بیشتر ندارند. هدف اول آنها باجگیری سیاسی از حکومت بر سر اقتدار است. هدف دوم آنها، کنار رفتن هیأت حاکمه از قدرت است. این مسأله که ارمغان حکومت موقت برای بهبود وضعیت موجود چه باید باشد، جایی در مخیله آنها ندارد. اگر آنها بتوانند با شعار حکومت موقت از حکومت توافقی کنونی باجگیری کنند، هدف دوم را کنار خواهند گذاشت. اگر نتوانند به هدف نخست برسند، هدف دوم را با این شعار دنبال خواهند کرد. در نتیجه، چیزی که در شعار آنها شامل نخواهد بود، سلامت سیاسی جامعه و خیر عمومی است.
آنچه برای این مجموعه بیبرنامه مهم است، نفع سیاسی خود آنها است. به همین دلیل، وضعیت مطلوب آنها، وضعیتی است که در آن بتوانند به حداکثر سود فردی و یا خانوادهگی برسند. حتا منافع کتلههای اجتماعی – سیاسی زیر رهبری آنها به نام حزب سیاسی هم مهم نیست. اگر قرار باشد به منفعت کوتاهمدت سیاسی و مالی برسند، سرنوشت حزب سیاسی و آینده جامعه سیاسی وابسته به خود را نیز به قمار خواهند گرفت. از اینرو نمیتوان روی شعارهای این طیف از چهرههای سیاسی حساب کرد و تقدیرات سیاسی خود را به دست آنها سپرد.
البته روشن است که وضعیت فعلی مطلوب نیست. فقر و فساد بیداد میکند. امنیت موجود نیست و سلامت محیط زیست نیز با خطر روبهرو است. ضعف و ناکارآمدی در تمام سطوح حکومت موج میزند. از همه بدتر توان غلبه بر این نابسامانیها نیز در وجود حکومت دیده نمیشود. با این وصف، نمیتوان با صدا و شعاری همراه شد که هیچ معنایی جز فروپاشی ندارد.
چهرههای سیاسی که خواستار حکومت موقت هستند، لطف کنند توضیح بدهند که چرا حکومت موقت تشکیل شود؟ کارویژه این حکومت باید چه باشد؟ اگر نتواند از پس انتظارات عمومی با موفقیت بیرون شود، پاسخ ناکامی آن را چه کسی باید بدهد؟ در شرایطی که طالبان به دنبال قبضه قدرت و استقرار امارت در کابل هستند، پیشنهاد چنین حکومتی راهحل است؟ متأسفانه، این چهرههای سیاسی تاکنون نتوانستهاند، پاسخ قانعکنندهای در برابر این پرسشها ارایه کنند.
طالبان تاکنون رسماً خواستار حکومت موقت نشدهاند. از دید آنها هیچ حکومت مشروعی در افغانستان موجود نیست که بتوان نوع موقت را جایگزین آن کرد. از دید طالبان، حکومت بر سر اقتدار یک اداره است که حیثیت یک گروه نظامی را برای این آنان دارد. لذا آنها در صدد برچیدن بساط این حکومت و روی کار آوردن حکومت مطلوب خود هستند. اگر چهرههای سیاسی بپندارند که با تشکیل حکومت موقت منازعه قدرت با طالبان را حل خواهند کرد، اشتباه کردهاند. آنها نه حکومت موقت که حکومت خالص اسلامی میخواهند و انتظار دارند که کلیه گروههای اجتماعی و سیاسی به شمول اداره کابل (به گفته آنها) در آن جذب و حل شوند.
با توجه به چنین شرایطی، تأکید روی تشکیل حکومت موقت، بدون آنکه ساختار، هدف و مأموریت آن روشن باشد، نوعی زمینهسازی برای فروپاشی نظام جمهوری کنونی است؛ بهویژه در شرایطی که طالبان نسبت به گذشته مغرورتر هستند و به کمتر از انحصار قدرت راضی نیستند. پیشنهاد میشود که بین مخالفت با غنی و عبدالله، با مخالفت با نظام کنونی فرق گذاشته شود. اگر کسانی با ادامه کار غنی و عبدالله مخالفت دارند، آن را نباید به مخالفت با نظام جمهوری تبدیل کنند. راه مخالفت با سران حکومت و یا باجگیری از آنها، تشکیل حکومت موقت نیست. راههای قانونی بسیاری موجود است که آنها را نسبت به منافع و سرنوشت مردم مسوول قرار خواهد داد. این راهها در قانون اساسی آمده است.