سقوط افغانستان به دست طالبان، شهروندان بسیاری را آواره کرده است. اکثر این شهروندان به دلیل نزدیکی و سهولتهایی که در هنگام ورود پیش از این وجود داشت، به کشورهای همسایه (ایران و پاکستان) مهاجر شدهاند. انتقامجویی طالبان از منتقدان و مخالفان این گروه جان شهروندان زیادی را به خطر انداخته است که این عده از شهروندان تلاش کردهاند خود را از دسترس طالبان دور نگه دارند. دمدستترین مقاصد، ایران و پاکستان هستند. از سویی، طالبان در افغانستان آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کردهاند که به نظر نمیرسد پیش از آنکه عمر رژیم این گروه به پایان برسد، این محدودیت و ممنوعیت به پایان برسد. بنابراین، تعدادی از خانوادهها برای اینکه دخترانشان بتوانند به آموزش دسترسی داشته باشند، از کشور خارج شدهاند. در پاکستان و ایران اما مهاجران با محدودیتهایی در عرصه آموزش مواجه هستند. اخیرا ایران تحت شرایط خاصی، به مهاجران افغان اجازه داده است که شامل مکاتب دولتی شوند، اما این سهولت در پاکستان وجود ندارد. در پاکستان به کمک دفتر کمیساری عالی پناهندهگان سازمان ملل متحد، برخی مکاتب برای مهاجران افغان ایجاد شده، اما این مکاتب در همه نقاط پاکستان وجود ندارد و برای همه مهاجران افغان در دسترس نیست. بنابراین، افغانها از جمله در اسلامآباد، مجبورند کودکانشان را به مکاتب خصوصی بفرستند، اما تامین هزینه این مکاتب برای هر خانوادهای مقدور نیست. از سویی، مهاجران افغان مقیم پاکستان میگویند که فشارهای روانی ناشی از سقوط دولت، بیسرنوشتی و احتمال اخراج، بر روند آموزش این کودکان تاثیر منفی گذاشته است.
نعمت قربانی، مهاجر افغان در اسلامآباد پاکستان، میگوید که تامین هزینههای مکاتب خصوصی برای مهاجرانی که همه داشتههای خود را در افغانستان رها کردهاند، بسیار دشوار است. این هزینهها، شامل داخله، فیس سالانه، فیس ماهانه، هزینه قرطاسیه و کتاب، هزینه یونیفورم و هزینه ترانسپورت میشود. قربانی به 8صبح میگوید: «زمانی که دختربچهای وارد مکتب خصوصی میشود، باید هزینه زیادی را پرداخت کند… اول باید فیس سالانه پرداخت کند و فیس ماهوار حداقل سه هزار که نسبت به مکاتب فرق میکند پرداخت کند. همچنین از بابت کتاب و بقیه اسباب آموزش باید هزینهای در حدود بالای 15 هزار روپیه پاکستان در سال پرداخت کند.» این مکاتب علاوه بر یونیفورم معمولی که برای دانشآموزان در نظر گرفته و باید از سوی والدین آنها تهیه شود، برای روزهای مناسبتی خود یونیفورم دیگری دارند که آن هم هزینه آموزش را بالاتر میبرد. قربانی میافزاید: «علاوه بر اینکه آن مکتب خصوصی از خود یک یونیفورم مشخص دارند، برای برنامههای فرهنگی خود هم باید یونیفورم مشخص بگیرد که مربوط همان برنامه باشد.» به گفته نعمت قربانی، به دلیل هزینههای زیاد آموزش در مکاتب خصوصی پاکستان، خانوادههای کمی توان پرداخت این هزینهها را دارند و بقیه کودکان از آموزش باز میمانند.
مجیب غوری (مستعار)، مهاجر افغان که در حومههای پایتخت پاکستان زندهگی میکند، نیز میگوید که کودکان مهاجر افغان نمیتوانند وارد مکاتب دولتی پاکستان شوند. غوری میافزاید که شمولیت در مکاتب خصوصی پاکستان نیز مشکلات خود را دارد. او میگوید: «برخی مکاتب خصوصی با هزینههای نسبتاً بالا و ضمانت یک یا دو نفر پاکستانی، کودکان پناهجوی افغان را ثبت نام میکنند.» یافتن یک یا دو شهروند پاکستان برای ضمانت، تنها مشکل این مهاجران نیست؛ آنها با توجه به اینکه حق کار را هم ندارند (مهاجران فاقد کارتهای PRR و ACC) در مواردی از پس تامین هزینههای این مکاتب برنمیآیند. به گفته آقای غوری، ضمن آنکه بسیاری از مالکان خانهها از ضمانت کودکان مهاجر خودداری میکنند، خانوادههای بسیاری هزینه ماهانه سه تا 10 هزار روپیه پاکستانی را هم پرداخت نمیتوانند.
ناامنی بخشی از این مهاجران را در پاکستان نیز دنبال میکند که روی روند آموزش کودکان این دسته از خانوادهها تاثیر منفی گذاشته است. مجیب غوری میگوید: «بسیاری از خانوادهها به دلیل ترس و حفظ امنیتشان، بهشکل مخفیانه در محلات بسیار دور زندهگی میکنند. در این محلات حتا مکاتب و مراکز آموزشی وجود ندارد و اگر وجود هم دارد، با محلات مسکونی این افراد فاصله زیادی دارد.»
محمد محمودی، دیگر مهاجر افغان ساکن اسلامآباد که فرزندانش را در یک مکتب خصوصی شامل کرده، نیز از هزینه بلند این مکاتب شکایت دارد. او میگوید که «در شروع باید فیس ثبت نام (داخله)، کتاب و قلم، لوازم، قرطاسیه و یونیفورم مکاتب که هر مکتب خصوصی یونیفورم خاص خود را دارد و فیس را قبل از ماه پرداخت کند که در ماه اول سنگین تمام میشود.» محمودی میافزاید که فضای آموزش در خانوادهها نیز به دلیل اینکه چندین خانواده در یک خانه زندهگی میکنند، مساعد نیست. او میگوید: «مهاجران افغان در پاکستان فقط برای گذراندن شب و روز هر فامیل یک اتاق به کرایه میگیرند، به دلیل بلند بودن کرایههای خانه. این بحث روی درس خواندن متعلمان تاثیر میگذارد؛ چون در یک خانه سهاتاقه که باید یک فامیل زندهگی کند، در آنجا سه فامیل مهاجر زندهگی میکنند که باعث سروصدای زیاد و کشمکشهای فراوان میشود.»
چالش دیگر سد راه آموزش کودکان مهاجران در پاکستان، فشارهای روانی ناشی از فقر، بیسرنوشتی و احتمال اخراج است. سال گذشته میلادی دولت موقت پاکستان روند اخراج 1.7 میلیون مهاجر فاقد اسناد اقامت در پاکستان را آغاز کرد که براساس گزارشها تا کنون حداقل 500 هزار مهاجر را اخراج کرده است. بهتازهگی دولت جدید این کشور اعلام کرده که دور دوم اخراج مهاجران افغان را از 15 اپریل آغاز میکند. به گفته دولت پاکستان، مهاجرانی را که کارت شهروندی افغانستان (ACC) را دارند، در مرحله دوم اخراج خواهند شد. دولت فدرال پاکستان به پولیس این کشور دستور داده تا معلومات این دسته از مهاجران را بهسرعت تهیه کند. برگشت مهاجران به افغانستان، ضمن آنکه امنیت جانی آنها را در خطر میاندازد، پیش از آن آموزش کودکان این خانوادهها را تحت تاثیر قرار داده است. نعمت قربانی میگوید: «کسانی که اسنادی از قبیل ویزا و پاسپورت ندارند، سخت تحت تاثیر فشارهای روانی قرار دارند.» این دسته مهاجران، در قدم نخست به دلیل فقدان پاسپورت و ویزا در هنگام شمولیت کودکانشان در مکاتب خصوصی پاکستان با مشکل مواجه میشوند. اگر بتوانند از این سد بگذرند، به گفته آقای قربانی آنها از این میترسند که در مسیر رفتوآمد و حتا در مکتب کودکانشان به دست پولیس پاکستان افتند.
محمد محمودی نیز میگوید که فشارهای روانی و بیسرنوشتی، روند آموزش کودکان مهاجر را تحت تاثیر قرار داده است. او میافزاید: «بیسرنوشتی، احتمال اخراج مهاجران و مشکلات مالی، از جمله عواملیاند که مهاجران از بابت آن دچار مشکلات روانی شدهاند که بر آموزش کودکان تاثیر میگذارد.»
گفتنی است که در چند دهه اخیر، در برخی نقاط پاکستان، مکاتب ویژه مهاجران که ثبت دولت افغانستان هستند، نیز فعالیت دارند. این مکاتب اما به دلیل اینکه مهاجران در نقاط مختلف و بهشکل پراکنده زندهگی میکنند، نمیتوانند همه کودکان مهاجر را تحت پوشش قرار دهند. از سوی دیگر، تعداد این مکاتب بسیار محدود است که ظرفیت پوشش همه کودکان مهاجر را ندارند.