یک روز پس از حمله حماس بر اسراییل در هفتم اکتوبر سال گذشته، حزبالله لبنان نیز وارد جنگ پراکنده و مدیریتشده با اسراییل شد که هنوز ادامه دارد و این روزها تشدید هم شده است. اینکه اکنون حزبالله بخواهد جبهه جدیدی در شمال علیه اسراییل باز کند، بعید به نظر میخورد. در این خصوص قبلاً در نوشته جداگانه پرداخته شده است. اما این روزها سخن از حمله تمامعیار اسراییل بر جنوب لبنان در واکنش به حملات ایذایی حزبالله زیاد بالا گرفته است. هدف از حمله تمامعیار «حمله زمینی» است؛ چیزی که از هشتماه به اینسو در غزه ادامه دارد. پس از آنکه ابو طالب، فرمانده مشهور حزبالله، با چند تن از همراهانش در حمله هوایی اسراییل کشته شد، مناطقی از این کشور آماج حمله صدها پرتابه راکتی و موشکی آن گروه شبهنظامی قرار گرفت. شدتگرفتن حملات حزبالله موجب تقویت گمان وقوع جنگ تمامعیار میان طرفین شده است. مهمتر از آن، صدها هزار تن از مناطق شمالی اسراییل در نتیجه حملات حزبالله آواره شدهاند که با گذشت هشت ماه هنوز فرصت برگشت نیافتهاند. اسراییل مکلف به اسکان مجدد بیجاشدهگان با جنگ و یا هم گفتوگو است. تا کنون 19 نظامی و 10 غیرنظامی اسراییلی در اثر حملات حزبالله کشته شدهاند. جنگلهای مناطق شمالی اسراییل نیز در اثر آن حملات دچار آتشسوزی شدید شده که در پی آن شماری هم زخمی شدهاند. البته که بیش از 300 شبهنظامی حزبالله هم در اثر حملات هوایی اسراییل کشته شدهاند.
وضعیت فوق، موجب خلق این سوال شده است: آیا اسراییل وارد جنگ تمامعیار با حزبالله میشود؟
درست است که اسراییل به انتقامگیری، آنهم به شیوه سخت و مضاعف آن، شهره است. همچنان در پی تضعیف یا هم نابودی حزبالله است. متعهد به اعاده امنیت در مناطق شمالی برای اسکان مجدد آوارهگان نیز است. با آنهم احتمال ورود آن به جنگ گسترده علیه حزبالله به دلایل ذیل ضعیف است:
1- لبنان وضعیت غزه را ندارد، به این دلیل که یک کشور مستقل با حاکمیت و تمامیت ارضی تعریفشده است. حزبالله بهمثابه یک جریان سیاسی -نظامی در لبنان بهویژه در جنوب این کشور حضور سنگین دارد. با آنکه شماری از کشورهای غربی و عربی آن را تروریست میخوانند، ولی حضورش در لبنان قانونی است. برای نمونه، ایتلاف حزبالله با جنبش امل در انتخابات پارلمانی لبنان که در 15 می 2022 برگزار شده بود، 31 کرسی را از آن خود کرد. حزبالله در دولت برحال لبنان دو وزارتخانه هم در اختیار دارد. البته که رفتار حزبالله لزوماً نمایندهگی از دولت لبنان نمیکند. دولت لبنان از هر آنچه آن گروه انجام میدهد، ظاهراً تبری میجوید. حزبالله خوب یا بد در جنوب لبنان مستقر است و حمله بر آن منطقه از سوی اسراییل در حکم تعرض بر خاک یک کشور مستقل ارزیابی میشود. لذا، بعید نیست که دولت نتانیاهو بیشتر اندیشه کند. البته اسراییل در سالهای 1978، 1982 و 2006 حتا تا قلب بیروت نیز پیشروی کرده است.
2- اهداف اسراییل در غزه برآورده نشده است. درست است که مقامهای اسراییلی بارها بر ضرورت راهاندازی حمله گسترده علیه حزبالله و اعاده امنیت به مناطق شمالی کشورشان تاکید کردهاند، ولی واقعیت این است که از بازشدن جبهه جدید در شمال خرسند نیستند، ورنه حملات پراکنده و پیهم آن گروه طی این همه مدت خوبترین بهانه بود. مهمتر از آن، اقدام تلافیجویانه جمهوری اسلامی ایران بهانه قوی بود. البته اگر اسراییل قادر به نابودی حماس میشد، به احتمال قریب به یقین که سراغ حزبالله را هم میگرفت. اما حالا نمیخواهد ظرفیتش را در دو جبهه جنوبی و شمالی تقسیم کند، مگر اینکه ناگزیر شود.
3- وضع نظامی حزبالله با حماس تفاوت دارد. از حزبالله بهمثابه قویترین نیروی غیردولتی در سطح جهان یاد میشود، ولی از حماس نه. بسیاری توان نظامی حزبالله را اگر بیش از توان ارتش لبنان ندانند، کم هم نمیدانند. به همین دلیل، دولت لبنان با آن گروه از در مدارا وارد میشود. همینطور جغرافیایی که حزبالله در اختیار دارد، متفاوت از جغرافیای تحت اداره حماس است. غزه از 2007 به اینسو در محاصره شدید اسراییل است، ولی جنوب لبنان نه. اسراییل و حزبالله در جولای 2006 نیز وارد جنگ تمامعیار شدند که 33 روز طول کشید، ولی برنده و بازنده مشخص نشد. آن جنگ صدها کشته و زخمی به هر دو طرف تحمیل کرد. از آن زمان به بعد، توان نظامی حزبالله قویتر هم شده و اسراییل هم به این موضوع خوب واقف است. پس اگر ارتش اسراییل بخواهد وارد جنوب لبنان شود، از نو گرفتار جنگ چریکی میشود که ممکن است فرسایشی هم شود. البته تلآویو در جنگ با دولتها کمتر مشکل دارد، ولی جنگ با گروههای شبهنظامی دشواریهایی دارد که در غزه دیدیم.
4- درک موضع فرانسه در اتفاقات لبنان مهم است. اینکه چرا بیروت برای پاریس اهمیت دارد، شرح آن مقال و مجال دیگر میطلبد. برای فعلاً فرانسه با قوت تلاش میکند تا آتش جنگ تمامعیار میان حزبالله و اسراییل شعلهور نشود. پاریس بهمثابه نیروی میانجی چندی قبل حتا طرح صلح سه مرحلهای را ارایه داد که مقبول نظر حزبالله قرار نگرفت. برپایه مفاد آن طرح، شبهنظامیان حزبالله باید 10 کیلومتر از مرز مشترک با اسراییل عقب میرفتند و ارتش این کشور نیز حمله بر جنوب لبنان را متوقف میکرد. در جلسه سران «جی7» که همین روزها در ایتالیا برگزار شد، امانویل مکرون، رییس جمهور فرانسه، بار دیگر مدعی شد که با امریکا برای چهگونهگی تامین صلح میان اسراییل و حزبالله به توافق دست یافته است. اما یوآف گالانت، وزیر دفاع اسراییل، در واکنش به اظهارات مکرون، فرانسه را به اتخاذ «سیاستهای خصمانه» علیه تلآویو متهم کرد.
مهمتر از همه، نگاه متفاوت فرانسه به حزبالله است؛ نگاهی که اسراییل نمیپسندد. پاریس فقط شاخه نظامی حزبالله را در فهرست سازمانهای تروریستی جا داده است؛ چیزی که خلاف رفتار امریکا، آلمان، بریتانیا و … است. مقامهای فرانسوی از دیدار و گفتوگوی مستقیم با نمایندهگان آن گروه نیز ابا نداشتهاند. سباستین لکارنو، وزیر دفاع فرانسه، چند ماه قبل در سفر به بیروت مدعی شد که کشورش دهها موتر زرهپوش به ارتش لبنان تحویل میدهد تا در هماهنگی با نیروهای حافظ صلح سازمان ملل تامین امنیت کند. آن وعدهها نیز بهگونه غیرمستقیم تعبیر به سود حزبالله شد. برای فعلاً نزدیک به 20 هزار شهروند فرانسوی در لبنان زندهگی میکنند. همچنان نزدیک به 800 نظامی فرانسوی در قالب نیروهای حافظ صلح سازمان ملل (یونیفیل) حضور دارند. نیروهای حافظ صلح از سال 1978 به اینسو در جنوب لبنان حضور دارند که هدفشان تقویت ظرفیت ارتش این کشور برای حفظ امنیت مرزهاست. با توجه به آن نکات، موضع فرانسه میتواند اسراییل را در حمله بر جنوب لبنان مردد کند.
5- نهتنها فرانسه که امریکا هم از حمله بر جنوب لبنان حمایت نمیکند. عدم حمایت امریکا لزوماً دفاع از بقای حزبالله نیست، بل تلاش برای شکستن بنبست سیاسی جاری در لبنان است. پس از آنکه میشل عون، رییس جمهور مسیحی لبنان، در پایان اکتوبر 2022 استعفا داد، پارلمان این کشور پس از برگزاری 12 دور جلسه قادر به معرفی جانشین او نشده است. دولت لبنان برای فعلاً بهگونه موقت از سوی نجیب میقاتی، نخستوزیر سنی مذهب، اداره میشود. البته که چالشهای اقتصادی هم بیش از هر زمان دیگر بیداد میکند. امریکا و اتحادیه اروپا جمع قطر هنوز نتوانستهاند بنبست سیاسی لبنان را بشکنند. پس اگر اسراییل بخشی از خاک لبنان را هدف قرار دهد، بنبست ناشکستنیتر خواهد شد. تلاش امریکا هم ظاهراً معطوف به جلوگیری از دامنهدار شدن جنگ در منطقه است، ورنه قبلاً میتوانست به اسراییل چراغ سبز نشان دهد یا هم در پاسخ به اقدام تلافیجویانه ایران مشارکت کند. اکسیوس هم گزارش داد که جو بایدن به نتانیاهو خبر داده که حتا حمله زمینی محدود بر جنوب لبنان میتواند پای ایران را به جنگ بکشاند. بایدن افزوده که شبهنظامیان عراقی و یمنی نیز به حمایت از حزبالله وارد عرصه خواهند شد. امریکا شاید پی برده که پایان جنگ جاری میان اسراییل و حزبالله بستهگی به پایان جنگ غزه دارد. لذا، به تلاشهایش برای برقراری آتشبس در این باریکه ادامه خواهد داد.
نکات فوق اگر کنار هم قرار داده شوند، احتمال حمله اسراییل بر جنوب لبنان ضعیف به نظر میخورد، مگر اینکه در روزهای نزدیک و دور اتفاق ویژهای رخ دهد که تلآویو گریزی از حمله گسترده نداشته باشد که این بحث جداست.