به گزارش بیبیسی، یکی از نهادهای مدنی فعال کشور چند روز پیش، یک نمایشگاه مد و لباس در کابل برگزار کرده است و در آن، شماری از مدلهای به اصطلاح آماتور، لباسهای سنتی اقوام افغانستان را نمایش دادهاند. وبسایت فارسی بیبیسی، این نمایش را پوشش خبری داده و یک آلبوم عکس نیز از آن منتشر کرده است. آلبوم عکس و گزارش خبری این «رژه مدلهای آماتور» در سایت بخش فارسی بیبیسی، قابل دسترس است.
رشد ظرفیتهای زنان و تغییر باورهایی که ستم بر آنان را در جامعه توجیه میکند، نیاز جدی کشور است، اما پروژههای برخی از نهادهای مدنی که موسسات بینالمللی آن را تمویل میکنند، اکثرا با شرایط اجتماعی افغانستان سازگاری ندارد و بهجای اینکه به تغییر باورهای سنتی در مورد زنان کمک کند، آنها را سختجانتر میسازصد. همچنین بهنظر میرسد که برخی از نهادهای مدنی کشور، به پیامدهای ناخواسته پروژههایی که طرح و تطبیق میکنند، نمیاندیشند. یکی از پروژهها، همین برگزاری «رژه مدلهای آماتور» در یکی از سالونهای شهر کابل است.
برگزاری چنین پروژههایی باید به دقت آسیبشناسی شود. به برخی از آسیبها و پیامدهای ناخواسته این پروژهها در اینجا اشاره میکنیم.
مصرف ناموثر کمک ها
بیشتر پروژههای نهادهای مدنی کشور، توسط موسسات بینالمللی تمویل میشود. این موسسات شاید با حسننیت و به انگیزه تقویت نهادهای مدنی کشور، پول در اختیار این نهادها قرار میدهند، تا جامعه مدنی نوپای کشور تقویت شود. وظیفه نهادهای مدنی کشور اصولا این است که با گسترش و پخش آگاهی در جامعه، به روشنگری و شکلگیری شهروندان آگاه و مسوولیتپذیر کمک کنند. دموکراسیها به شهروندان آگاه و مسوولیتپذیر نیاز دارند تا تداوم روندهای دموکراتیک تضمین شود.
با این توجه به این، برگزاری نمایش مد و «رژه مدلهای آماتور» چه کمکی به شکلگیری شهروندان آگاه و مسوولیتپذیر میکند؟ چه کسی میتواند ثابت کند که میان برگزاری نمایش مد و تغییر فکر مردم به نفع ارزشهای دموکراتیک، رابطهای وجود دارد؟ آیا برگزاری نمایش مد کار یک نهاد مدنی است؟ نمایش مد و لباس و همچنین رژه مدلها در بسیاری از کشورهای جهان، کار کمپنیهای تولید لباس است. این کمپنیها طراحان لباس استخدام میکنند و مطابق طرحهای آنان، لباس تولید میکنند و بعد برای بازاریابی به تولیدات خود، نمایشها برگزار میکنند و مدلها، رژه میروند، تا محصولاتشان را برای مصرفکننده معرفی کنند.
چرا نهادهای مدنی ما باید کار کمپنیهای تولید لباس را انجام دهند؟ شاید مسوولان برگزاری این «نمایش مد» استدلال کنند که آنان میخواهند برای محصولات صنایع دستی افغانستان، بازاریابی کنند، اما این نمیتواند استدلالی قانعکننده باشد. بازاریابی به تولیدات صنایع دستی یا ماشینی کار نهادهای مدنیای که کار فرهنگی میکنند، نیست. اتحادیه تاجران، اتاق تجارت و صنایع و مسوولان وزارت تجارت، وظیفه دارند، برای محصولات صنایع دستی یا ماشینی کشور، بازاریابی کنند. درست است که اتحادیه تاجران، بخشی از نهادهای مدنی است، اما این اتحادیه کار فرهنگی نمیکند، بلکه فعالیتهای آن انگیزه اقتصادی دارد.
نهادیهای مدنیای که در بخش فرهنگی کار میکنند و از موسسات بینالمللی به این منظور پول دریافت میکنند، باید بهگونهای پروژهسازی کنند که برای جامعه از نظر فرهنگی سودمند باشد. آن دسته از نهادهای مدنی که مدعی فعالیت برای رشد توانمندیهای زناناند نیز، باید بهگونهای برنامهریزی کنند که برای اغلب زنان کشور سودمند باشد. بهجای راهاندازی نمایش مد، بهتر بود این نهاد مدنی، یک مسابقه کتابخوانی راهاندازی میکرد. این نهاد مدنی میتوانست، مسابقه سخنرانی در مورد مفاهیمی چون جامعه مدنی، دموکراسی یا مدرنیزم، میان برخی از دختران و بانوان جوان برگزار کند و بعد به بهترین سخنرانها، جایزه بدهد.
ترویج فرهنگ کتابخوانی، معرفی چهرههای ماندگار در تاریخ مبارزات زنان برای احقاق حقوقشان و تشویق پدران و مادرانی که با وجود دشواریها و موانع مالی و فرهنگی، از دخترانشان برای ادامه تحصیل حمایت میکنند، باید در صدر فهرست اولویتهای نهادهای مدنی باشد. برگزاری نمایش مد هیچ مشکلی را حل نمیکند.
تقویت ساختارها و باورهای سنتی
همانطور که گفته شد، برخی از نهادهای مدنی، به پیامدهای ناخواسته برخی از پروژههایشان، اصلا نمیاندیشند. این نهادها باید بیندیشند پروژهای که به حمایت مالی برخی از موسسات بینالمللی اجرا میکنند، چه پیامدهایی برای جامعه دارد. فکر نکردن به این مساله، مسوولیتناپذیری آشکار است. تجربه نشان داده است که تقلید از برخی از مظاهر فرهنگی دنیای غرب و جهان صنعتی شده، بهجای تضعیف ساختارها و باورهای سنتی، این باورها و ساختارها را تقویت میکند. حتا تلاش رادیکال و جبری برای اصلاح برخی از رسوم نیز، منجر به تقویت سنتها شده است.
در بسیاری از روستاهای کشور، مردم در سالهای پایانی دهه پنجاه خورشیدی در واکنش به کاهش اجباری مهریه و هزینههای عروسی، دست به قیام مسلحانه علیه حکومت وقت زدند. همچنین برنامه سوادآموزی اجباری زنان، در سال اول حاکمیت حزب دموکراتیک خلق، در برخی از روستاهای شمال کشور، زمینهساز جنگ و خونریزی شد.
گفته میشود که در آن زمان، شایعه بود که مقامهای حکومتی در برخی از مکاتب، شاگردان را به رقص و پایکوبی تشویق میکردند. این شایعه، نارضایتی گسترده مردم را فراهم ساخت. نارضایتی بهحدی گسترده شد که در برخی از روستاها، مردم خود، مکاتب را به آتش کشیدند. این تجربه را باید همه نهادهای مدنی و کسانیکه مدعی تلاش برای تغییر افکار مردماند، در نظر داشته باشند. نباید با راهاندازی برخی از برنامهها، ناآگاهانه مناسبات و روابط سنتی را تقویت کنیم. همانطور که در آغاز گفته شد، گزارش و آلبوم عکس این «نمایش مد» در وبسایت فارسی بیبیسی در دسترس است. برگزارکنندگان این برنامه مطمین باشند که حلقات بنیادگرا و قشر محافظهکار جامعه، از این عکسها برای تحریک احساسات مردم و توجیه باورهای بنیادگرایانه و قبایلیشان، حداکثر استفاده را میکنند.
مشروعیتبخشی به جنگ
توجه به پیامدهای خواسته و ناخواسته پروژههایی که نهادیهای مدنی تطبیق میکنند، بسیار مهم است. همانطور که گفته شد، برخی از این نهادها به این امر توجه ندارند. پوشیدن هر نوع لباس در یک جمع دوستانه و خصوصی، هیچ اشکالی ندارد و به کسی هم مربوط نیست. اما وقتی رویدادی شبیه «نمایش مد» به خبر تبدیل میشود و در رسانه پرمخاطبی چون بیبیسی به نشر میرسد، بدون تردید روی زندگی مردم تاثیر میگذارد و باید در مورد آن بحث شود. آیا مسوولان برگزاری این «نمایش مد» میدانند که جنگ طالبان در حال حاضر در روستاهای کشور و مدارس دینی پاکستان چگونه توجیه میشود؟ حتما این دوستان از طریق رسانهها دیده و شنیدهاند که به شاگردان مدارس دینی در پاکستان و در برخی از روستاهای مرزی، فلمها و عکسهای جعلی از صحنههایی که با مناسبات اجتماعی و فرهنگ عمومی، فاصله دارند، نشان داده میشود و به آنان گفته میشود که اگر نجنگند، در روستاهای آنان نیز، چنین چیزیهای بهوسیله خارجیها و همدستان داخلیشان، آورده میشود.
هیچ بعید نیست که حالا عکسهای «نمایش مد» که در بیبیسی فارسی منتشر شده، به شاگردان مدارس دینی نشان داده نشود و از آنان خواسته نشود که برای جلوگیری از سلطه این سبک زندگی، به انتحار و کشتار اقدام کنند؛ یعنی برخی از رفتارها برای آدمکشان و تروریستان وسیله توجیه ترور و آدمکشی میشود. روشن است که نهاد برگزارکننده نمایش مد یا هر نهاد دیگر، نمیخواهد چنین شود، اما پروژهها و اقداماتی که بهمنظور تاثیرگذاری در جامعه تطبیق میشود، پیامدهای ناخواستهای دارد که باید پیش از طرح پروژه به آن اندیشید.
رد پای فرهنگیان در نمایش مد
جای تاسف است که برخی نخبگان، استادان دانشگاه و هنرمندان کشور نیز در برنامه «نمایش مد» شرکت کرده بودند. حضور این دوستان در این برنامه هیچ توجیه ندارد. شرکت در چنین مجالسی از اعتبار اجتماعی این عزیزان میکاهد. از کسانیکه در قفسههای کتابشان، دهها کتاب جامعهشناسی است و در مجالس دوستانه و سخنرانیهای رسمی از جورج گورویج تا آنتونی گیدنز نقل میکنند، انتظار نمیرود که در نمایشی شرکت کنند که پیامدهای خواسته و ناخواسته اجتماعی آن روشن است. شرکت در نمایشهایی مثل «نمایش مد» شایستهیشان کسانی نیست که در مورد عدالت ملی و عدالت اجتماعی قلم میزنند و طرفدار تغییرات مثبت اجتماعیاند. کمترین انتظار از این دوستان این است که رفتار مسوولانه داشته باشند.