ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان، دیروز در یک فرمان شفاهی مولوی عبدالکبیر را بهجای ملا محمدحسن آخوند، رییسالوزرای این گروه، تعیین کرده است. دلیل این تغییر، بیماری ملا محمدحسن آخوند گفته شده است. ملا محمدحسن از اعضای قدیمی طالبان است و از این جهت، در میان طالبان مورد توجه است؛ اما از همان آغاز انتصاب ملا محمدحسن گفته میشد که وی بیمار است و بهزودی شخص دیگر جاگزین او خواهد شد. در گزینههای احتمالی از ملا عبدالغنی برادر، معاون رییسالوزرای طالبان، و سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت داخله این گروه، نام برده میشد. انتصاب مولوی عبدالکبیر در این مقام، در اوایل زیاد محتمل به نظر نمیرسید، اما با توجه به نقشی که او در جریان جنگ و پس از آن در رهبری طالبان داشته، چندان دور از انتظار نیز نبوده است.
مولوی عبدالکبیر کیست؟
براساس اطلاعات، او اصالتاً از ناقلان پکتیا در بغلان است و به لحاظ تباری از قیبله زدران میباشد. او در دوره اول حکومت گروه طالبان معاون شورای وزیران این گروه و والی ننگرهار بوده است. پس از آن نیز او به ریاست شورای پیشاور رسیده است و به همین دلیل، روابط نزدیکی با طالبان حوزه شرق و شمالشرق افغانستان دارد. از او بهعنوان یکی از مهرههای نزدیک به سرویس اطلاعات پاکستان (آیاسآی) یاد میکنند. او تا قبل از رسیدن به مقام ریاستالوزرای طالبان، معاون سوم ملا محمدحسن آخوند بود.
نکتهای که قابل تامل و بررسی است، انتصاب او پس از سفر مولوی امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه طالبان، به پاکستان و سپس دیدار سفیر قطر از قندهار انجام شده است. از آنجایی که مولوی عبدالکبیر از افراد نزدیک به آیاسآی است، انتصاب او بعد از سفر امیرخان متقی به پاکستان نشان میدهد که این کشور تلاش دارد نفوذش بر طالبان را بیشتر کرده و افراد نزدیک به خود را در کابینه این گروه جابهجا کند. از سوی دیگر، دیروز اتفاقی در افغانستان افتاد که بیربط به سفر امیرخان متقی به پاکستان نبود. یک هواپیمای بیسرنشین پاکستان بر منطقهای در ولایت خوست حمله کرد. گفته میشود که یکی از اعضای ارشد تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) در این حمله زخم برداشته است. امیرخان متقی در نشست سهجانبهای که با وزیران خارجه چین و پاکستان داشت، وعده همکاری در زمینه مبارزه با تیتیپی و داعش را به آنان داد. اگر این دو اتفاق را در کنار هم قرار دهیم، تصویر واضحتری از وضعیت جاری به دست میآوریم و تلاش کشورهای منطقه برای نفوذ در درون طالبان بیشتر از پیش نمایان میشود.
مولوی عبدالکبیر با ملا محمدحسن آخوند شباهتهای زیادی دارد و شاید همین شباهتها باعث شده است تا رهبر گروه طالبان بهجای ملا محمدحسن آخوند او را انتصاب کند. مولوی عبدالکبیر مانند ملا محمدحسن آخوند شخص نرم، مطیع و فرمانبردار است و دعوای رهبری ندارد.
از طرف دیگر، ملا هبتالله با انتصاب او تلاش دارد به نزاع درونی طالبان که میان درانیها و غلجاییها جریان دارد، نقطه پایان بگذارد. ملا حسن آخوند به لحاظ تباری «بابر» است و بنابراین، از شاخه درانیها نیست. مولوی عبدالکبیر از قبیله زدران است که او هم درانی نیست. به نظر میرسد که ملا هبتالله کرسی ریاستالوزرا را برای طالبان غیردرانی در نظر گرفته است تا به انتقادات پاسخ داده باشد.
ملا برادر، قربانی رابطه نزدیک با ایالات متحده امریکا
این گمانه همیشه مطرح بوده که ملا برادر از نامزدان اصلی برای کرسی ریاستالوزرای گروه طالبان است. او به دلیل امضای توافقنامه صلح دوحه با ایالات متحده امریکا در میان کشورهای غربی مطرحترین عضو گروه طالبان است. گفته میشود که او رابطه نزدیکی با ایالات متحده دارد و شخص جاهطلب است و به مناصب بالاتر چشم دارد. به نظر میرسد که همین دو موضوع سبب شده است تا ملا هبتالله او را انتصاب نکند. داشتن رابطه با ایالات متحده، برای متحدان منطقهای طالبان قابل قبول نیست و این کشورها دوست ندارند فرد نزدیک به امریکا بر منصب ریاستالوزرای طالبان تکیه بزند. ملا برادر با پاکستان هم رابطه خوبی ندارد و این موضوع نیز میتواند در انتصاب نشدن او نقش داشته باشد.
سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و سرپرست وزارت داخله طالبان، و ملا یعقوب، پسر ملا عمر و سرپرست وزارت دفاع این گروه، نیز نیمنگاهی به جایگاه رهبری دارند و تلاش میکنند قدرت خود را افزایش دهند. ناظران به این باورند که سراجالدین حقانی به دلیل حضور در لیست سیاه ایالات متحده مورد قبول جهان نیست و برای ملا یعقوب کسوت ریاستالوزرا هنوز بزرگ است.
ضرب شصت ملا هبتالله
ملا هبتالله با انتصاب مولوی عبدالکبیر ضرب شصت جدی به رقیبان خود نشان داد و به آنان فهماند که چشم داشتن به جایگاه رهبری طالبان عواقبی در پی دارد. ملا هبتالله احتمالاً تلاش دارد با انتصاب مولوی عبدالکبیر، نفوذ سراجالدین حقانی را در میان زدرانها به چالش بکشد و یا هم در مقابل تهدید او توازن را برقرار کند. سراجالدین حقانی و مولوی عبدالکبیر هر دو به لحاظ تباری زدران هستند.
به نظر میرسد که ملا هبتالله هوشیارانه این جابهجایی را انجام داده است. او به فرد مطیع و آرام نیاز داشت که چشم به جایگاه او نداشته باشد و اوامرش را بدون هیچ دلیلی اجرا کند. آنچه جالب است این که ملا برادر، معاون اول رییسالوزرا، و عبدالسلام حنفی، معاون دوم رییسالوزرای طالبان، به جایگاه ملا محمدحسن آخوند دست نیافتهاند و این مولوی عبدالکبیر، معاون سوم او بوده که رییسالوزرای جدید این گروه شده است. کارکردن ملا برادر زیر نظر مولوی عبدالکبیر در نوع خود قابل تامل است.