کسانی که رنگ و روی لباسهای کهنه را برمیگردانند
در محلهی چنداول در مرکز شهر کابل، پیرمردی در دکان کوچکش نشسته که دستانش پیراهنهای رنگ و رو رفتهی بسیاری را با رنگریزی نو ساخته است. دستانی که اکنون به دلیل کهولت سن میلرزند و خطهایش از ناملایمات روزگار حکایت دارند.
شاهولی، مرد کهنسال یکی از سابقهترین مردان رنگریز کابل است. او در دکان کوچکش در یکی از کوچههای چنداول، لباسهای کهنه را با رنگآمیزی، نو میسازد. او 77 سال عمر دارد و میگوید ریشش را در همین کار سفید کرده است. شاهولی از آوان کودکی در یکی از دکانهای رنگریزی شهر کابل شاگردی کرده و اکنون یکی از آخرین رنگریزان شهر است.
در روزگار جوانی او، دهها باب دکان رنگریزی در شهر کابل وجود داشت، اما حالا تنها سه دکان در سراسر این شهر باقی مانده است. دو باب آن در چنداول و یکی دیگر در محلهی خیرخانه، در شمال کابل. روزگاری رنگریزی عایدات بسیاری برایشان میآورد، ولی اکنون هنر رنگریزان از کار افتاده.
رنگریزان با رنگهای کیمیاوی رنگ لباس، تار، پشم مواشی و غیره را از یک رنگ به رنگی دیگر بدل ميکنند. این پیشه در کابل قدامت زیادی دارد و از آن بیشتر برای رنگکردن لباسهای کهنه مورد استفاده قرار میگیرد.
رنگریزان با ظرفهای بزرگشان لباسها را رنگ میکنند؛ آنان مقداری آب را در یک ظرف بزرگ جوش میدهند و مقداری از رنگهای کیمیاوی را داخل آن میاندازند. بعد از این که رنگ در آب حل شد، لباسی که قرار است رنگآمیزی شود را در آب غطهور میسازند و برای چند لحظه آن را در این ظرف نگه میدارند. به باور آنان رنگ این لباسها تا سه ماه دوام میآورد و لباسهای فرسوده در همین مدت جدید معلوم میشود.
شاهولی رنگریز میگوید در گذشتهها در هر روز چندین چادری، تار و لباس را تغییر رنگ میداد و حالا به گفتهی خودش :«زیاد وقت میشود کسی چادری را برای رنگکردن نمیآورد.»
در حال حاضر، او رنگ کردن چادرهای زنانه، پتلون، واسکت و جمپرهای ابرکوت مردانه را از کارهای عمدهی خود میداند. شماری از جوانان کابل که با این رنگریزان آشنا هستند، لباسهای کهنهیشان را برای رنگریزی به این دکانها میآورند. شاهولی میگوید: «مردم اقتصادشان ضعیف است، میگویند تا که برویم لباس جدید خریداری کنیم، 150 افغانی میدهیم و لباس کهنهی خود را رنگ میکنیم و پس نو میشود.»
عبدالواسع، پسر شاهولی و شاگرد ممتاز پدر است. او از روزهای خوش زندهگیاش یاد میکند و میگوید: «سه باب دکان داشتیم و هنوز هم مال جای نمیشد. روزانه تا 150 چادری را رنگ میکردیم. تنها 10 نفر کارگر ما چادریها را چین میدادند.» اما او اکنون از کمرونقشدن کارشان شکایت دارد. این پدر و پسر، روزشان را در همین دکان کوچک شام میکنند. آنها روزانه از 5 تا 10 قطعه لباس گوناگون را رنگ میکنند تا نفقهی خانواده را تأمین کنند.
عبدالواسع 42 سال عمر دارد و از کودکی مصروف همین پیشه است. او تا صنف دهم مکتب درس خوانده و به سبب جنگهای داخلی نتوانسته به آموزش خود ادامه دهد. او میگوید: «از طفلی که شاگردی کردیم تا امروز همین کسب من است و کسب خود را ترک نکردهام.»
به باور این رنگریزان، در حال حاضر بیشترین مشتریان آنان مردمان بیبضاعتی اند که توان خرید لباس جدید را ندارند. فصل زمستان بهترین روزهای کاری برای رنگریزان است. عبدالواسع میگوید که آنان در زمستان نسبت به فصلهای دیگر سال بیشتر کار میکنند؛ زیرا به گفتهی وی مردم لباسهای لیلامی را برای رنگآمیزی میآورند.
هرچند بیشترین مشتریان این رنگریزان افراد بیبضاعت هستند، اما هستند ثروتمندانی که به تنوع رنگها علاقه دارند و برای رنگکردن لباسشان نزد رنگریزان مراجعه میکنند. عبدالواسع میگوید: «ما با مردمی سر و کار داریم که خیلی پیسهدار هستند، در شهر نو کابل دکان دارند و برای رنگکردن لباس به این دکان مراجعه میکنند.»
جواد 21 ساله، یکی از مشتریان شاهولی است. او از کارته پروان کابل برای رنگکردن لباسهایش نزد شاهولی آمده. جواد رنگکردن لباس را دلیل فقر نمیداند. او میگوید: «این پتلونهایم زیاد خوشم میآیند به این خاطر آوردیم که رنگ شود.»
هرچند کار رنگریزی چندان دشوار به نظر نمیرسد، اما ساختن رنگهای ترکیبی چالشی است در برابر رنگریزان. شاهولی ادعا دارد هر رنگ را که برایش نشان داده شود، میتواند آن را از ترکیب رنگها بسازد و لباسهای کهنه را تازه سازد.
عبدالواسع از رونق کارشان در سالهای 1368 و پیش از آن یاد میکند. او میگوید: «سابق بسیار کار بود. از صبح که کار بود تا شام. مردم هندو برای ما تار میآوردند و مردم کوچینشین پشم مواشیشان را برای رنگریزی میآرودند.» اما اکنون کارشان تنها به رنگکردن چادر، پتلون و جمپرهای شهرنشینان کاهش یافته است.
این رنگریزان یک پتلون را در بدل 80 افغانی و یک جمپر را در بدل 150 افغانی از یک رنگ به رنگی دیگر تغییر میدهند.
سید تیمور، رنگریز دیگری در محله چنداول است. او میگوید: «حالا دیگر کار ریخته است، فقط روزچلانی میکنیم، اما سابق واری نیست.» او میگوید از سالها بدین سو پشم و تار را رنگریزی نکرده است.
به باور او در گذشتهها شمار زیادی از رنگریزان در جادهی آسمایی، دهن مندوی، کوچهی بارانه و چنداول کابل مصروف کار رنگریزی بودند، اما به دلیل کسادی بازار این پیشه، دیگر به این کار نمیپردازند.