محمدغني عمار استاد دانشگاه و پژوهشگر روابط بينالملل
مقدمه
افغانستان از منظر جیوپولتیکی به عنوان پل خشکهی منطقه ای، کانون اتصال جنوب آسیا به آسیای میانه و برعکس آن تا شرق میانه و شرق دور با شاخصهای کم ترین هزینه و زمان برای تجارت، ترانزیت و اتصال کشورهای منطقهای است. هرچند از زاویهی کرونولوژیکی قدمت نقش آفرینی افغانستان به عنوان مرکز وصل کشورهای منطقه به تاریخ راه ابریشم و چندین قرن بعد از آن برمیگردد. اما پس از تحولات سال ۲۰۰۱م و پایان انزوای طالبانیسم افغانستان و تعاملات و معادلات جدید و عمده سیاسی- امنیتی و اقتصادی در نظام جهانی و سب سیستمهای فرعی آن، جایگاه جیوپولتیک افغانستان در تحولات عمده منطقهای و جهانی بار دیگر اهمیت یافته و امروز نقطهی وصل کشورهای منطقه در قلب آسیا است. هند به عنوان بازی گر اصلی جنوب آسیا با چشم انداز هژمونی منطقه و اهداف سیاسی، امنیتی و اقتصادی به دنبال پهن سازی گستره وسعتر و توسعه روابط با کشورهای منطقه به شمول آسیای میانه است. آسیای میانه با داشتن منابع قوی انرژی و دومین حوزه مورد توجه سیاست بین المللی پس از خاورمیانه در سه دههی آینده، از پتانسیلهای عظیم جیوپولتیکی، جیوایکونومیکی و جیو استراتژیکی برای بازی گرانی همچون هند، چین، روسیه، ایالات متحدهی امریکا، اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای کوچک منطقه برخوردار است. اما جایگاه جیوپولتیک افغانستان در نفس این تحولات و مخصوصاً در روابط هند با آسیای میانه در کجا است؟ پرسشی که نویسنده در تلاش پاسخ دهی به آن در کنار واکاوی روابط هند با آسیای میانه در قالب همین نوشته است.
من در این مقاله با استفاده از دانش جیوپولتیکی و رویکرد منطقهای با سطح تحلیل خرد و میانه در تردستی کالبدشکافی و کند کاوی روابط هند با آسیای میانه با عینک خیره تر به ازبکستان و با توجه به اهمیت و جایگاه جیوپولتیک افغانستان در روابط هند با آسیای میانه هستم. در این نوشته روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و چارچوب تیوریک ریالیسم تهاجمی به عاریت رفته است و در پایان کار خواننده این مقاله، شاهد شکل گیری یک الگو دوستی منطقهای در روابط افغانستان- ازبکستان و هندوستان نیز خواهد بود.
هندوستان و آسیای میانه
سیاست خارجی هندوستان با روی کردهای چهارگانهی اخلاق گرایان، هندوگرایان، راهبردگرایان و لیبرالها تبیین و تعریف میگردد که دو روی کرد اخیر، به عنوان چارچوبهای مسلط بر سیاست خارجی آن کشور در روابط اش با جهان بیشتر سنگینی میکند. هند به عنوان یک قدرت نوظهور به دنبال تسلطدهی هژمونی منطقهای اش در جنوب آسیا در کوتاه مدت و برای چیره گی جهانی در درازمدت در صحنه بینالمللی به حیث چهارمین اقتصاد رو به رشد جهان، دومین اقتصاد از نظر رشد اقتصادی، یازدهمین قدرت از نظر تولیدات صنعتی، سومین کشور از نظر نیروی انسانی ماهر و تحصیل کرده، با رشد اقتصادی سالانه در حدود هفت درصد و درآمد دو تریلیون دالر در سال، قرار است تا سال ۲۰۵۰م با رشد اقتصادی در حدود ده درصد در جایگاه دومین اقتصاد جهان پس از چین قرار گیرد. یکی از مناطق مورد توجه سیاست خارجی هند به عنوان «همسایه گسترش یافته»، آسیای میانه است. فصل تازهی روابط هند با آسیای میانه بعد از دههی 1990م گشوده شد و ام روز روابط آن کشور در سطح بالای از همکاری با کشورهای آسیای میانه قرار دارد. هندوستان با توجه به سطح تحلیل خرد و میانه و دورنمایی هژمونی منطقهای اش به دنبال اهداف سهگانهی ذیل در آسیای میانه است:
نخست: جذب انرژی برای اهداف اقتصادی-امنیتی؛ آسیای میانه از منظر جیواکونومیک، جیوپولیتیک و جیواستراتیژیک برای هندوستان حایز اهمیت است. آسیای میانه به عنوان چهار راه ارتباطی منطقهای صاحب حدود ۱۳ درصد از کل منابع طبیعی جهان که حدود ۶ درصد آن قطعی میباشد، است. چنان که قزاقستان حدود 940-590 کیلوگرام یورانیوم دارد. ازبکستان سومین کشور از لحاظ منابع یورانیوم در جهان است، تاجیکستان و قرغزستان منابع بزرگ انرژی برقی دارند و ترکمنستان اکنون ظرفیت تولید حدود ۳۶۰ هزار متر مکعب گاز را سالانه در منطقه دارا است. از سوی دیگر هندوستان با توجه به آهنگ رشد اقتصادی، جمعیت و اهداف سلطه طلبانهای منطقهایاش، چهارمین کشور مصرف کننده انرژی در جهان خوانده میشود و علیرغم استفاده صلحآمیز از منابع طبیعی کشورهای آسیای میانه، به دنبال تقویت قدرت نظامی هستهایاش به هدف ایجاد موازنهی امنیتی با پاکستان و چین میباشد. ام روز حجم تجارت خارجی هند با کشورهای چین، روسیه و آسیای میانه به حدود ۱۰۰ میلیارد دالر میرسد که از آن جمله حدود ۹۰ میلیارد با چین، ۸ میلیارد با روسیه، یک میلیارد با قزاقستان و حدود یک میلیارد دیگر با ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان میباشد و آمارها نشان دهنده گسترش روابط اقتصادی و جذب انرژی به شمول سرمایهگذاریهای هند روی منابع طبیعی با کشورهای آسیای میانه در سالهای آینده است.
دوم: مبارزه با چالشهای امنیت ملی؛ موجودیت گروههای تروریستی، رشد افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر و تکثیر سلاحها و مواد آن در آسیای میانه از اصلی ترین دغدغهها و نگرانیهای امنیتی هندوستان در آسیای میانه است. هند بر این باور است که حضورگروههای تروریستی در آسیای میانه برای اهداف امنیت ملی هند و منافع کلان منطقهای آن کشور، مخصوصاً نفوذ آن گروهها در نقاط سرحدی شمال-غربی و مناطق کشمیر که با آسیای میانه همسرحد اند، چالش کلان امنیتی است و هندوستان از گذشته همکاریهای نزدیک امنیتی با کشورهای آسیای میانه را آغاز نموده است. پایگاه نظامی «فرخور» در تاجیکستان که پس از امریکا و روسیه، سومین کشور با داشتن پایگاه نظامی در آسیای میانه است، ایجاد گروپهای کاری امنیتی با تاجیکستان و قزاقستان، طرح ایجاد مرکز تحقیقی نظامی با قرغیزستان در سال 2011م به هدف آموزش نیروهای آن کشور با وجود برانگیختن حساسیتهای امنیتی روسیه، همکاریهای تازهی امنیتی به شمول تمرینات نظامی و برنامههای آموزشی با ازبکستان، موقفگیریهای هند در سازمان همکاریهای شانگهای و تقویت روابط نظامی با روسیه از نشانههای بارز همکاریهای امنیتی هند در آسیای میانه در راستای تقویت امنیت ملی آن کشور میباشد.
سوم: اهداف منطقهای و هژمونی؛ آسیای میانه از ویترین سطح تحلیل کلان و میانه به عنوان میدان رقابت قدرتهای جهانی چون امریکا، روسیه و چین و کشورهای منطقهای هند، پاکستان و ایران قرار گرفته است. چنانکه ام روز روسیه، چین و ایران به شمول حضور کم رنگ پاکستان در ساختار قطب رقابتی علیه امریکا و هند در آسیای میانه بازی دارند. بدون شک هند هم در درون این رقابتها به دنبال اهداف و هژمونی منطقهای اش در آسیای میانه است. هند با پاکستان و چین در دشمنی استراتژیک قرار دارد. در سیاست خارجیاش با روسیه و ایران در هم سوی با امریکا در حرکت است اما با آن هم منافع کلان داخلی و منطقهای هندوستان است که اولویت سیاست خارجی هند را در رابطه با امریکا و روسیه در منطقه تعیین مینماید. از منظر تیوری رئالیسم تهاجمی میرشایمر، هندوستان در سیاست خارجی اش با چین از راهبرد پنهان سازی دشمنی، با روسیه از راهبردهای پنهان سازی دشمنی، میانه روی و کناره گیری و با امریکا به عنوان یک قدرت هژمون از گزینه همراهی استفاده مینماید ولی در نهایت هند به دنبال ایجاد موازنه امنیتی در منطقه، مخصوصاً با چین و پاکستان است.
روابط هند و ازبکستان
آغاز روابط هند و ازبکستان با افتتاح قونسلگری هند در سال 1987م در تاشکند رقم خورد و روابط میان دو کشور تا سال 2016م و حضور اسلام کریموف در قدرت سیاسی ازبکستان در حد پایین آن قرار داشت. در طی این سالها ناراسیما لائو در سال 1993، مانموهن سنگ در سال 2006 و مودی در سالهای 2015 و 2016م به ازبکستان به عنوان نخست وزیران آن کشور سفرهای رسمی داشتند و اسلام کریموف در سالهای 1994، 2000 و 2005م به هندوستان سفر نمود، اما این سفرها تاثیر چندانی در توسعه روابط میان دو طرف نداشته است. فصل تازهی روابط میان هندوستان و ازبکستان با به قدرت رسیدن شوکت میرضایوف در سال 2016م به عنوان رییس جمهوری جدید ازبکستان بر میگردد. این روابط در عرصههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بیشتر از گذشته تقویت یافته و امروز چشم اندازه آینده روابط، روایت گر قوام یافتن روابط به عنوان شرکای مهم منطقهای در آسیای میانه است. در سفر ماه اکتوبر 2018م رییس جمهوری ازبکستان به هند، شالودههای روابط نوین میان دو طرف با امضاء حدود 20 موافقتنامه در عرصههای مختلف پایهگذاری شد و قرار است تا سطح مبادلات اقتصادی میان دو کشور از مبلغ 328 میلیون دالر به 3 میلیارد دالر افزایش یابد. ازبکستان در سال 2017م میزبان حدود ده هزار توریست هندی بوده است. هند به دنبال سرمایهگذاری روی منابع طبیعی مخصوصاً فلزات و یورانیوم ازبکستان میباشد. چنان چه در زمان اسلام کریموف، تاشکند تعهد به تهیه 2000 تن متریک مواد یورانیوم تا سال 2014 برای نیودهلی نموده بود اما آن تعهدات تا هنوز عملی نشده است و ام روز حدود 145 شرکت هندی در ازبکستان سرمایهگذاری نموده و فعالیت دارند.
از سوی دیگر ازبکستان پسا کریموف به رهبری خردمندانه میرضایوف با سیاستهای نوین سیاسی و اقتصادی به شدت در تلاش گسترش روابط دو جانبه و چند جانبه با هندوستان به هدف جلب سرمایهگذاری، توریست، افزایش حجم تجارت خارجی و توسعه روابط سیاسی – امنیتی و مبارزه با تهدیدات مشترک در گفتمانها و استیژهای منطقهای است. در میان این بگوومگوها، بحث و جایگاه افغانستان همیشه در اجندا و تریبون مقامات دو کشور مطرح بوده و پژواک منطقهای و جهانی داشته است.
جایگاه جیوپولتیک افغانستان
موقعیت افغانستان حاشیهای مهمتر از متن در روابط هندوستان و آسیای میانه است. افغانستان از نگاه جیوپولتیک در استراتژیکترین منطقهای از جهان قرار گرفت است و نقطهی خشکه به منظور وصل سه حوزه مهم منطقهای چون آسیای میانه، جنوب آسیا و شرق میانه است. اهمیت و موقعیت جغرافیایی افغانستان در روابط هند و آسیای میانه به مثابه کم هزینه ترین، کوتاهترین و سهلترین مسیر ترانزیت، تجارت و اتصال این کشورها به حساب میرود. هند در روابطش با کشورهای آسیای میانه علیرغم چالشهای تذکر یافته در سطرهای بالای این نوشته، با سه چالش عمده دیگر نیز مواجه است. نخست: عدم دسترسی فزیکی هندوستان به آسیای میانه. دوم: بیثباتی در افغانستان و سوم: دشمنی و رقابت با پاکستان و چین. اصلیترین کلید زمینهمندسازی اهداف مفهوممند یافته در روابط هند با کشورهای آسیای میانه و برعکس آن در اختیار دست و پای جیوپولتیک افغانستان قرار دارد. هند در روابط اش با کشورهای آسیای میانه چهار مسیر اصلی ترانزیتی جادهای دارد. مسیر اول وصل شدن هند از طریق چین به کشورهای آسیای میانه است. دوم اتصال هند از مسیر کوریدور ترانزیتی بندر گوادور پاکستان و از طریق افغانستان به آسیای میانه است. مسیر سوم از راه ایران و روسیه است که در سال 2000م یک موافقتنامهی هم به منظور ایجاد آن جاده زمینی میان سه کشور به امضاء رسید است. اما مسیر چهارم، بندر چابهار ایران و از طریق افغانستان به کشورهای آسیای میانه است.
روایت هند از مسیرهای فوق الذکر این است که: «در خط که پاکستان و چین است، هندوستان نیست». دو مسیر اول با توجه به حضور پاکستان و چین و دشمنی استراتژیک میان آن کشورها عملی نیست. مسیر مستقیم ایران-روسیه و هند با توجه به حساسیتهای سیاستهای بین المللی و دلایل دو جانبه و چند جانبه میان کشورهای متذکره تا هنوز جنبه اِعمالی پیدا نکرده است . برای هندوستان و کشورهای آسیای میانه بهترین مسیر که بدون دشمنی، رقابت و هزینههای سنگین میتواند مؤثرتر و عملیتر واقع گردد، مسیر افغانستان و بند چابهار است. سرمایهگذاریهای اخیر هند در بندر چابهار به شمول طرح احداث خط آهن 610 کیلومتر از بندر چابهار تا زیدان ایران و لابیگری هندوستان برای عدم تحریمهای امریکا بر بندر مذکور، از تلاشهای آن کشور در جهت حفظ و تقویت این دهلیز ترانسپورتی-ترانزیتی است. کشورهای آسیای میانه نیز به منظور انتقال انرژی و ترانزیت اموال شان به جنوب آسیا و شرق میانه به شمول هندوستان مسیر افغانستان را اولویت میدهند. به طور نمونه نزدیک ترین مسیر خشکه برای ازبکستان به هندوستان، عبور از افغانستان و از طریق بندر چابهار است و علاقهمندی ازبکستان هم برای سهم گیری در احداث خط آهن 610 کیلومتری هند در بندر چابهار و پروژه مشترک خط آهن مزار شریف- هرات میان افغانستان و ازبکستان در جهت وصل سازی ازبکستان به جنوب آسیای، شرق میانه و هندوستان خوانده میشود.
اصلیترین دغدغه هند به شمول کشورهای آسیای میانه به منظور محقق شدن اتصال منطقهای از مسیر افغانستان، بیثباتیهای امنیتی و سیاسی در افغانستان گفته میشود و تلاشهای این کشورهای در جهت تامین صلح و ثبات در افغانستان نیز به همان اهداف کلان داخلی و منطقهای این کشورها گره خورده است. از یک دریچهی دیگر، جایگاه افغانستان در سیاست خارجی هند و ازبکستان و برعکس آن حدیث گر شکل گیری یک الگوی موفق دوستی و مثلث منطقهای افغانستان- ازبکستان و هندوستان میباشد اما در فرجام این بحث باید اذعان کرد که کنکاش و بررسی روابط هندوستان با کشورهای آسیای میانه به شمول ازبکستان نشاندهنده گسترش روابط میان دو طرف و اهمیت یافتن جایگاه افغانستان در تحولات آن کشورها است، ولی نیاز جدی است تا کارگزاران سیاست افغانستان نیز از فرصتهای موجود در راستای تقویت منافع کلان جهانی، منطقهای و داخلی کشور استفاده بهینه نمایند. در غیر آن صورت، فرصتها برای همیشه در میدان سیاست به یک جهت تداوم ندارند و ممکن است فردا کارت بازی در میدانهای سیاست به ضرر مان و نفع دیگران، تغییر مسیر نماید.
منابع و مآخذ:
– خبرگزاری تسنیم،« پایه گذاری روابط نوین اقتصادی هند و ازبکستان در سفر میرضایوف به دهلی نو»، به نقل از:
https://tnews.ir/news/e46c119505814.html ( 1397/7/13)
– نوذر شفیعی،« همکاری امریکا و هند در بازی بزرگ قدرت در آسیای مرکزی»، به نقل از:
https://jcep.ut.ac.ir/article_62902_ae17fc4479ab5510d86afb9.pdf (1397/7/13).
– Dilip Kumar Maurya, »India-central Asian States relations in the 21th century«, According to: http://euacademic.org/uploadarticle/1381.pdf ( 1397/7/14).
– Nirmala Joshi, »Reconnection India and central Asia«, According to:
https://silkroadstudied.org/publication ( 1397/7/12).
– Ivan Campbell, »India’s role and interests in central Asia«, According to:
https://www.safeworld.org.uk/downloads/pubdocs/indias-role-and-interests-in-centeral-asia.pdf ( 1397-7-12).
– P. Stobdan, »As Uzbek president visits, India must rethink its central Asia policy«, According to:
https://thewire.in/worlds/as/uzbek-president-visits-indai-must-rethink-its-central-asia-policy/amp/ (1397-7-10).