4-2 حوثیها
نام حوثیها پس از یک وقفه کوتاه بار دیگر بر سر زبانها افتاده است، به این دلیل که به حمایت از فلسطینیها مسیر کشتیرانی در دریای سرخ را مختل کردهاند. این گروه در قامت یک جنبش سیاسی، نظامی و مذهبی در آغاز دهه ۹۰ میلادی در شهر صعده یمن عرض وجود کرد. حوثیها اگرچه قبل از دهه ۹۰ در جامعه یمن فعالیت داشتند، ولی بیشتر معطوف به حوزه آموزش و تربیت مذهبی بودند. این گروه خود را نماینده شیعیان زیدیه یمن میداند. حوثیها اصولاً بهخاطر تامین حقوق شیعیان زیدی در یمن در برابر گسترش وهابیت سعودی به میدان آمدهاند. بنیانگذار حرکت حوثیها کسی بهنام سیدحسین بدرالدین الحوثی است که نام حوثیها برگرفته از پسوند نام اوست. حوثیها خود را «انصارالله» نیز میخوانند که در ایران بیشتر به همین نام یاد میشوند.
حوثیها برای بار اول با دولت یمن به رهبری علی عبدالله صالح در سال ۲۰۰۴ درگیر شدند، به این دلیل که وی را غربگرا میخواندند. ارتش یمن بهسادهگی حوثیها را سرکوب کرد و بدرالدین حوثی، بنیانگذار و رهبر آنها، کشته شد. پس از آن بود که شعارهای امریکاستیزی در قاموس ادبیات حوثیها بیشتر جا باز کرد که تا این دم محفوظ مانده است. در سال ۲۰۱۱ که بهار عربی کلید خورد، به سراغ یمن نیز آمد. حوثیها که مترصد فرصت بودند، در تنور نارضایتیها دمیدند، تا اینکه علی عبدالله صالح در جنوری ۲۰۱۲ از قدرت کنار رفت و جایش را به معاونش که منصور هادی نام دارد، سپرد.
حوثیها که بر ناپایداری اوضاع واقف بودند، به اتحاد با منصور هادی پابند نماندند و علیه وی نیز شوریدند و این بار تا تصرف صنعا، پایتخت یمن، پیش رفتند. آنها در جنوری ۲۰۱۵ کاخ ریاست جمهوری را نیز تصاحب کردند. منصور هادی بهجای ماندن در یمن و مقاومت علیه حوثیها، به عربستان پناه برد. پس از آنکه حوثیها علیه دولت منصور هادی شوریدند، علی عبدالله صالح، رییس جمهور پیشین، نیز به یمن آمد و با حوثیها علیه دولت پیمان دوستی بست. اتحاد گروه انصارالله با عبدالله صالح نیز زودگذر بود و پس از آنکه وی اعلام کرد میتواند با ایتلاف نظامی به رهبری عربستان کنار بیاید، در دسامبر ۲۰۱۷ از سوی جنگجویان حوثی کشته شد.
عربستان در حمایت از دولت منصور هادی با امارات متحده عرب و بحرین ایتلاف نظامی تشکیل داد و در مارچ ۲۰۱۵ وارد جنگ با حوثیها شد؛ جنگی که هفت سال عمر کرد، صدها هزار کشته و زخمی برجای گذاشت و یمن را در معرض قحطی و گرسنهگی قرار داد. ایتلاف نظامی عربی نهتنها قادر به سرکوب حوثیها نشد، بل قلمرو حاکمیت و توان نظامی این گروه وسعت و فزونی یافت و در ساخت پهپاد و موشک بالیستیک و استفاده از آن مهارت بیشتر پیدا کردند و خاک ریاض و ابوظبی را آماج حملههای پهپادی و موشکی قرار دادند. برای نمونه، حوثیها در سپتامبر ۲۰۱۹ تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان را آماج حمله پهپادی قرار دادند؛ حملهای که غیرمنتظره بود و خسارت هنگفتی نیز برجای گذاشت. همینطور در جنوری ۲۰۲۲ میدان هوایی ابوظبی و یک پالایشگاه نفتی این کشور را هدف حمله موشکی قرار دادند که خسارات قابل ملاحظهای در پی داشت.
پس از عادی شدن رابطه ریاض و تهران، آتش جنگ در یمن نیز فروخفته است، با آنکه توافقنامه آتشبس دایمی میان طرفین امضا نشده است. در این روزها جنگ گرم میان حوثیها و ایتلاف نظامی عربی برقرار نیست و طرفین با میانجیگری عمان بهگونه پراکنده به گفتوگوها ادامه دادهاند. برای فعلاً پایتخت یمن در کنترل انصارلله است که از سوی دولت ایران بهحیث دولت یمن شناخته میشود. دولت منصور هادی در عدن، شهر جنوبی یمن، مستقر است که از سوی جامعه جهانی رسمیت دارد. البته او در اپریل ۲۰۲۲ در ریاض از ریاست جمهوری استعفا داد و قدرت را به شورای هشتنفره که در راس آن رشاد محمد العلیمی قرار دارد، سپرد. گفتوگوها میان این شورا و حوثیها در جریان است و هنوز منجر به برقراری صلح نشده است.
حوثیها با آن که یک گروه شیعی است، ولی به پیمانه حزبالله در نظر جمهوری اسلامی محبوب نیست، آنهم به چند دلیل:
یکم، نگاه حوثیها در برابر امریکا لزوماً چیزی نیست که جمهوری اسلامی آرزو میکند. این گروه در بیرون از مرزهای یمن کمتر فعال است. حتا به نظامیان امریکایی که در منطقه حضور دارند، نیز حمله نکرده است. موضع دولتهای دونالد ترمپ و جو بایدن در برابر حوثیها مثال روشن در این زمینه است که اولی آن را در لیست سیاه قرار داد و دومی خارج کرد. اگر کسی غیر از ترمپ در قدرت میبود، انصارالله یمن حتا برای چند سال هم در لیست سیاه امریکا جای نمیگرفت. در حالی که بقیه نیروهای نیابتی ایران مدام در لیست سیاه ایالات متحده بودهاند.
دوم، شعار نابودی اسراییل که دلخواه جمهوری اسلامی است، اصولاً در منشور حوثیها جای ندارد. این گروه هنوز با اسراییل درگیری خاصی نداشته و تلاش میکند که سرگرم مشکلات داخلی یمن باشد. اما پس از هفتم اکتوبر سال گذشته اعلام کرد که به حمایت از فلسطینیها کشتیهای متعلق به اسراییل را در دریای سرخ آماج قرار میدهد که عملی هم کرد. موجودیت حوثیها چون حزبالله و دیگر گروههای شبهنظامی به موجودیت اسراییل و آنچه از سوی این کشور علیه فلسطینیها انجام میشود، پیوند ندارد. حوثیها اگر گاهی صدای دشمنی علیه اسراییل بلند میکنند، فقط به دلیل نفوذ جمهوری اسلامی بر این گروه است، نه چیز دیگر. هدف حوثیها فقط کشورهایی بوده که با آنان مشکل داشتهاند: عربستان و امارات متحده عربی.
سوم، حوثیها که خود را نماینده شیعیان زیدی میخوانند، بخش قابل ملاحظهای از جامعه یمن را تشکیل میدهند و به همین خاطر بخشهای بزرگی از یمن و حتا پایتخت آن را در تصرف خود دارند. این گروه که خود را مالک دولت یمن میخواند، ترجیح میدهد شبیه یک دولت رفتار کند تا یک گروه نیابتی که البته تا این دم به دلیل بحران جاری از هیات گروه بیرون نیامده است. اگر روزی گره کور معضل یمن باز شود، دولت آینده در آن بدون حضور حوثیها ایجاد نخواهد شد.
چهارم، جمهوری اسلامی در ظهور حوثیها بهمثابه یک گروه سیاسی – نظامی چون حزبالله لبنان و گروههای عراقی نقش زیادی ندارد. شیعیان زیدی قرنهای متمادی در بخش شمالی یمن حضور داشته و از خودمختاری محلی بهرهمند بودهاند. ازاینرو، در مقایسه با دیگر گروههای نیابتی کمتر از جمهوری اسلامی اطاعتپذیری دارند. تهران نیز به آن پیمانه که تبلیغ میشود، از حوثیها حمایت نمیکند. برای نمونه، هزینهای را که جمهوری اسلامی برای بقای بشار اسد در سوریه کرده، نیمی از آن را صرف بقای حوثیها نکرده است. البته که آشنایی شبهنظامیان حوثی با تسلیحات موشکی، راکتی و پهپادی پیشرفته محصول حمایت سپاه پاسداران است.
5-2 مقاومت اسلامی عراق
گروههای نیابتی ایران در عراق تحت لوای موسوم به «مقاومت اسلامی عراق» جمع شدهاند. آنها عمدتاً پس از سقوط دولت عراق به رهبری صدام حسین ظهور کردهاند. البته ماندن نظامیان امریکایی در خاک عراق روند تولد نیروهای نیابتی را تسریع کرد تا فضا را برای حضور آنها تنگ سازند. شمار شبهنظامیان عراقی زیاد است، ولی در ذیل تلاش میشود به چند گروه مهم اشاره شود:
1-5-2 کتایب حزبالله
این گروه عراقی در سال 2007 در شهر العماره عراق تاسیس شده و از سوی حزبالله لبنان نیز حمایت میشود. همچنان شدیداً متاثر از اندیشه ولایت فقیه است؛ اندیشهای که سقف جمهوری اسلامی روی ستون آن ایستاده است. این گروه سه هدف را دنبال میکند: جلوگیری از ایجاد دولت غیرشیعی در عراق، پایاندادن به حضور نظامیان امریکایی در خاور میانه و نابودی اسراییل. کتایب حزبالله فقط به اشاره جمهوری اسلامی سر میجنباند؛ چون از سوی آن حمایت همهجانبه میشود. البته کار درخور توجهی نمیتواند انجام دهد، جز توسل به عملیات ایذایی؛ چرا که مانند حزبالله، حوثیها و حماس توان نظامی ندارد. در جنگ داخلی سوریه در دفاع از دولت بشار اسد حضور فعال داشته است.
کسی بهنام احمدمحسن فرج الحمیداوی دبیر کل کتایب حزبالله است. البته ابو مهدی المهندس، چهره شناختهشده در عراق، نیز از بنیانگذاران آن است؛ کسی که با قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در میدان هوایی بغداد توسط حمله پهپادی امریکا ترور شد. کتایب حزبالله پس از حمله حماس بر خاک اسراییل بیشتر فعال شده که دلیل آن حمایت از فلسطینیها خوانده میشود. این گروه بهزعم خود برای آنکه امریکا را از حمایت از اسراییل منصرف کند، به پایگاههای نظامی آن در منطقه بهگونه پیهم حمله کرده است. مهمترین حمله پهپادی این گروه علیه نظامیان امریکایی بر یک پایگاه نظامی معروف به «برج 22» در شمالشرق اردن و نزدیک با مرز سوریه بود که سه کشته و نزدیک به چهل زخمی برجای گذاشت. دولت جو بایدن در پاسخ به آن حمله مواضع گروههای وفادار به ایران را در خاک سوریه و عراق هدف قرار داد که ظاهراً تلفاتی نیز در پی داشت. کتایب حزبالله در لیست سیاه امریکا قرار دارد.
2-5-2 جنبش النجبا
این گروه در سال 2004 در عراق تشکیل شد، ولی موجودیت و فعالیت آن در سال 2013 علنی و رسمی شد. کسی بهنام اکرمالکعبی این جنبش را رهبری میکند و ارادت ویژه به ایده ولایت فقیه دارد. برای نمونه، او در سال 2015 در یک مصاحبه تلویزیونی اوج اطاعتپذیری خود از جمهوری اسلامی را اینگونه بیان کرد: «از هر فرمانی که از سوی علی خامنهای صادر شود، پیروی میکنم، حتا اگر این فرمان سرنگونی دولت عراق یا مشارکت در جنگهای خارجی باشد.» این گروه در سال 2015 در لیست سیاه امریکا جا گرفته است. نقش آن در جنگ داخلی سوریه و بعدتر علیه داعش در آن کشور برجسته بوده است. به همین خاطر جمهوری اسلامی از نجبا و سایر نیروهای نیابتی بهعنوان «مدافعان حرم» یاد میکند. این گروه برای فعلاً در سوریه حضور نظامی دارد و در حمله بر پایگاههای نظامی امریکا نیز نقش داشته است. پس از هفتم اکتوبر سال گذشته نام النجبا نیز چون کتایب حزبالله بر سر زبانها افتاد؛ چون که از خاک سوریه بندر ایلات اسراییل را بهخاطر همدردی با ساکنان غزه آماج حمله راکتی قرار داد؛ حملهای که واکنش اسراییل را در پی داشت.
3-5-2 سازمان بدر
این گروه عراقی در اوایل دهه 80 در خاک ایران تاسیس شد. سازمان بدر متشکل از عراقیهای شیعی فرار کرده از حکومت صدام حسین و پناهگرفته به ایران است. حتا ایران در جنگ با عراق در آن زمان از سازمان بدر استفاده اعظمی کرده است. کسی بهنام هادیالعامری دبیر کل این گروه است. عامری بهحیث وزیر در یکی از وزارتخانهها در دولت عراق به رهبری نوری المالکی کار کرده است. این سازمان بهمثابه قویترین نیروی نیابتی ایران در جنگ علیه داعش در عراق نقش کلیدی داشته است. اعضای اولیه آن از فداییان امام خمینی بودهاند. نام اولی این گروه «سپاه بدر» بود که بعداً به «سازمان بدر برای توسعه» تغییر پیدا کرد.
شمار نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه بهویژه در عراق بلند است که به چند نمونه مهم آن در فوق اشاره رفت. برای نمونه، گروههایی چون عصایب اهلالحق و سیدالشهدا نیز در عراق حضور و فعالیت دارند. لشکر فاطمیون که برای جنگ با داعش در سوریه ایجاد شده بود، اکنون اهمیت پیشین خود را ندارد. یا هم لشکر زینبیون که از شیعیان پاکستان به قصد جنگ علیه داعش در سوریه ساخته شده بود، از مدتی به اینسو زیاد سر زبانها نیست.
نیروهای نیابتی ضعیف باشند یا قوی برای جمهوری اسلامی تا جایی قدرتساز بودهاند؛ چون بدون آنکه خود وارد صحنه شود، توسط آنها به منافع رقیب آسیب زده است. برای نمونه، همین چند روز قبل فایننشال تایمز گزارش داد که امریکا و ایران در مسقط، پایتخت عمان، دیدار محرمانه داشتهاند که واشنگتن از تهران در زمینه توقف حملههای حوثیها بر مسیر کشتیرانی در دریای سرخ طالب کمک شده است. در حالی که امریکا و بریتانیا بارها مواضع حوثیها در خاک یمن را هدف قرار دادهاند، ولی این گروه کوتاه نیامده است.