ترکیه بهمثابه نمونهای خوب از دموکراسی خاورمیانهای، طی هفته جاری شاهد برگزاری انتخابات شهرداریها بود. اینکه حتا انتخابات محلی این کشور در جهان خبرساز میشود، حکایت از جایگاه ویژه آن در خاورمیانه بهویژه جهان اسلام میکند که آن نیز از حیث التزامش به دموکراسی است. البته انتقادات جدی نیز بر دموکراسی ترکیه بهخصوص بر شیوه زمامداری حزب عدالت و توسعه وارد است. اهمیت انتخابات شهرداریها در این کشور اگر به پیمانه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی نباشد، کم هم نیست. بازتاب وسیع برگزاری انتخابات محلی و کارزارهای انتخاباتی نامزدان در رسانههای جهانی، نشان از اهمیت آن دارد. برای همین است که رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، تلاش کرد تا مانند انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی رقیبانش را به عقب براند و پیروز میدان شود. در حالی که حزب او که برنده دو انتخابات پیشین بود، میتواند بینیاز از شهرداریها باشد، ولی باز هم به میزانی تلاش کرد که گویی هیچ سهمی از خوان قدرت نداشته باشد. البته سعی حزب رجب منجر به کامیابی نشد که هیچ، بل چند وجب کم آورد و داشتههای پیشین خود را نیز به باد داد و به همین دلیل، بسیاری سخن از «شکست سنگین» آن میزنند.
در میان همه شهرها، استانبول برای اردوغان اهمیت کلیدی داشت. از او این سخن در باب اهمیت استانبول نقل قول میشود: «هر کسی استانبول را برده، ترکیه را برده است.» اردوغان که خود زاده استانبول است، در همین شهر بزرگ شده، به سیاست ورود کرده، شهردار، رهبر حزب، نخستوزیر و در نهایت رییس جمهور شده است. اردوغان بین سالهای 1994-1998 شهردار استانبول بود و اهمیت این کرسی بیش از هر کسی برای او هویداست. ادعا میشود که ایفای وظیفه در نهاد شهرداری، در حکم تخته خیز برای اردوغان عمل کرده است. پس از آن بود که پلههای قدرت را یکی پی دیگر خیلی سریع پیمود. حالا که اکرم اماماوغلو، عضو حزب جمهوریخواه خلق، بهحیث شهردار استانبول کار میکند، به گمان بسیاری در سال 2028 شاید بهحیث نیرومندترین نامزد وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شده و به عمر حاکمیت حزب اردوغان نقطه پایان بگذارد. اماماوغلو اگر شهردار استانبول نمیبود، شاید نامش به این میزان بر سر زبانها نمیافتاد.
جایگاه استانبول از حیث تجارت و اقتصاد نیز ویژه است. ترکیه در نظر خارجیها هم بیشتر به نام استانبول شناخته میشود. مقصد گردشگران خارجی نیز بیشتر همین شهر است. این شهر حتا از انقره، پایتخت ترکیه، مهمتر است. بر پایه گزارشها، استانبول چیزی نزدیک به 16 میلیون نفوس دارد که بودجه سالانه آن بین 10 تا 15 میلیارد دالر است، ولی از انقره چیزی نزدیک به 3 میلیارد.
حزب عدالت و توسعه از 1994 تا جون 2019 شهرداری استانبول را بهگونه انحصاری در اختیار داشت. شهرداری انقره نیز از سوی این حزب و چهرههای همسو با آن طی آن مدت اداره شد. اما در 2019 ورق به زیان حزب اردوغان برگشت و حزب جمهوریخواه خلق در هر دو شهر مهم برنده انتخابات شد. در آن سال اکرم اماماوغلو به نمایندهگی از حزب خلق رقیبش بنعلی ییلدریم، نامزد حزب عدالت و توسعه را در شهر استانبول شکست داد. با آنکه اماماوغلو برنده انتخابات بود، ولی حزب حاکم کاری کرد که انتخابات در استانبول در دور دوم برگزار شود. باز هم اماماوغلو با رای بیشتر از دور اول برنده شد. منصور یاواش به نمایندهگی از حزب خلق در همان سال پیروز انتخابات در شهرداری انقره شد که این بار هم سمت خود را حفظ کرده است.
در انتخاباتی که روز یکشنبه هفته روان برگزار شد، باز هم اکرم اماماوغلو در استانبول پیروز شد و رقیبش مورات کوروم (در برخی جاها مراد کوروم آمده) از حزب عدالت و توسعه را با فاصله 10 درصدی آرا شکست داد. در انقره هم منصور یاواش در کرسی خود محفوظ ماند و نماینده حزب اردوغان که تورگوت آلتینوک بود را عقب زد. در ازمیر که سومین شهر بزرگ ترکیه است، جمیل توگای از حزب خلق بر حمزه داغ از حزب عدالت و توسعه پیشی گرفت. حزب اردوغان در چهارمین و پنجمین شهر بزرگ ترکیه (بورسا و آنتالیا) نیز ناکام مانده است. حزب اردوغان اگر چه در 2019 شهرداریهای استانبول و انقره را از دست داده بود، با آن هم در جایگاه اول قرار داشت، ولی این بار با اخذ 35.4 درصد رای از مجموع آرا، به پله دوم سقوط کرده و رقیبش با کسب 37.7 درصد به پله اول بالا رفته است. در 2019 اما حزب خلق 26 درصد آرا را با خود داشت و حزب عدالت و توسعه 43 درصد را.
حزب جمهوریخواه خلق که در پی حفظ کرسیهای موجود خود بود، نهتنها داشته خود را حفظ کرد که بر آن افزود، ولی حزب اردوغان که در پی افزایش داشتههای خود بود، نهتنها نیفزود، که از دست هم داد. پس از گذشت بیست سال، این بار اول است که حزب عدالت و توسعه به پله دوم رانده میشود. به همین دلیل، سخن از شکست سنگین در میان است. گمان غالب این بود که حزب اردوغان که در دو انتخابات سال گذشته پیروز میدان بود، این بار شهرداریها را هم بهسادهگی تصاحب کند، اما به این کار موفق نشد. این مساله، طوری که اردوغان هم اعتراف کرد، حکایت از ضعفها و نارساییهایی میکند که اگر در آینده مرفوع نشود، حضور حزب وی در پهنه سیاست ترکیه شاید کمفروغ یا بیفروغ شود.
با توجه به نکات فوق، دو پرسش مطرح میشود:
1- چه شد که حزب رجب چند وجب کم آورد؟
یکم، بسیاری معتقدند که وضع نامساعد اقتصادی در ترکیه میتواند بهحیث یک عامل مهم مطرح باشد. ترکیه یک کشور صنعتی و توسعهیافته است و مردم آن غالباً به سبک و سیاق اروپاییها زندهگی میکنند. برای همین در برابر نارساییهای اقتصادی حتا به میزان اندک نمیتوانند بیتفاوت بمانند. اینگونه نیست که چون کشورهای فقیر نرخ تورم و بیکاری هر قدر بالا رود، افکار عامه بیپروا از کنار آن رد شود. اقتصاد ترکیه از چند سال به این سو وضعیت مساعد پیشین خود را از دست داده که البته معلول عوامل پرشمار است. اردوغان که با رویکرد اقتصادمحور از نو بر کرسی ریاست جمهوری نشست، آنگونه که انتظار میرفت تا هنوز کار درخور توجه انجام نداده است. بر پایه گزارشها، نرخ تورم در ترکیه در این روزها دارد به 70 درصد تکیه میزند. همینطور قبل از آنکه اردوغان برای بار سوم بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند، ارزش 1 دالر امریکایی برابر با 19 لیر ترکیه بود، ولی این روزها به 32 لیر صعود کرده است. این وضعیت حکایت از بیماری اقتصادی در ترکیه میکند که نسخههای تجویزی اردوغان شفابخش نبوده است. حزب عدالت و توسعه در گذشته اقتصاد ترکیه را از دهلیزهای تنگ بحران و تورم به سلامت عبور داده و یک دلیل پیروزیهای پیهم آن هم همین بود؛ اما حالا که عامل پیروزی دارد تبدیل به عامل ناکامی میشود، جای تامل دارد.
دوم، حمله حماس بر خاک اسراییل و طولانی شدن عمر جنگ غزه نیز بر انتخابات شهرداریهای ترکیه بیتاثیر نبوده است. ترکیه نمیتواند در خصوص مساله فلسطین بیتفاوت بماند؛ چون از حیث اسلامی بودن رخ به جانب فلسطینیها دارد و از حیث اینکه عضو ناتو است و گرایش به عضویت در اتحادیه اروپا نیز دارد، نمیتواند بیخیال اسراییل باشد. حزب حاکم ترکیه در خصوص مساله فلسطین ظاهراً حساس است و تا هنوز در سه نوبت رابطه دیپلماتیک خود با اسراییل را به حالت تعلیق درآورده است. در جنگ غزه هم اردوغان بیش از حاکمان سایر کشورها از حماس حمایت کرد و بر بنیامین نتانیاهو اشتلم زد و وی را در ردیف هیتلر و موسولینی جا داد. اما حمایت از فلسطینیها فقط به لفظ و تشریفات سیاسی خلاصه شده است. رابطه سیاسی با اسراییل اگر چه تعلیق شده، ولی مراودات تجاری با قوت تمام ادامه داشته است. جالب است در برهههای کوتاهی که طرفین رابطه سیاسی نداشتهاند، حجم تجارتشان نسبت به گذشته افزایش را نشان میدهد. همچنان چندی قبل رسانهها گزارشهایی را منتشر کردند که در آن ادعا شده بود ترکیه در بحبوحه جنگ غزه به اسراییل اسلحه فروخته است؛ ادعایی که از سوی مقامهای انقره رد شده است.
افکار عامه در ترکیه معطوف به حمایت از فلسطین است. برای نمونه، این کشور در ۲۸ اکتوبر سال گذشته شاهد تجمع بزرگ مردمی در حمایت از فلسطین بود که برخی رسانهها آمار اشتراککنندهگان را نزدیک به یکونیم میلیون نفر گفتهاند. اردوغان در آن گردهمایی سخنرانی کرد و به نشانی نتانیاهو هشدارهای تندی فرستاد. در هیچیک از کشورهای جهان اسلام تجمعی به آن بزرگی در حمایت از فلسطینیها برگزار نشده است. دقیقاً این حکایت از اهمیت مساله فلسطین در جامعه ترکیه میکند. لذا، موضع انفعالی انقره در قبال مناقشه فلسطین یا هم دوگانه بازی کردن حزب اردوغان، نتوانسته افکار عامه را اقناع کند.
سوم، از شگفتیهای انتخابات محلی ترکیه این بود که حزب عدالت و توسعه خود را با رقیب اسلامگرا مواجه یافت: حزب رفاه نو به رهبری فاتح اربکان. این حزب که در سال 2018 تاسیس شده، خود را میراثبر حزب رفاه به رهبری نجمالدین اربکان میداند؛ کسی که پایهگذار جریانهای اسلامی در ترکیه به حساب میرود و در سال 1996 نیز مدت یک سال نخستوزیر بود و مدتی بعد از سوی نظامیان خلع شد. اردوغان نیز روزی و روزگاری عضو حزب رفاه بود. حزب رفاه نو در انتخابات ریاست جمهوری پسین، از اردوغان حمایت کرد. همچنان در انتخابات پارلمانی در قالب ایتلاف اردوغان حضور داشت و از همین آدرس صاحب پنج کرسی شد. اما در انتخابات شهرداریها، به فراخوان اردوغان لبیک نگفت و اعلام کرد که در شهرهای استانبول، انقره و ازمیر نامزد مستقل معرفی میکند که چنین کرد.
نکته مهم این است که حزب رفاه نو در انتخابات شهرداریها با کسب 6 درصد آرا جایگاه سوم را از آن خود کرده است؛ یک وجب کمتر از حزب رجب. این برای بسیاری، شگفتیآور است. کسانی به صندوق این حزب رای خود را انداختهاند که هوادار حزب اردوغان به حساب میروند. حزب رفاه نو نیز اسلامگراست و قدری تندتر از حزب اردوغان عمل میکند، بهویژه در مساله فلسطین. رفاه نو از منتقدان جدی رفتار اردوغان در برابر اسراییل است و وی را بارها متهم به بیعملی کرده است. این حزب بارها از گسترش تجارت ترکیه با اسراییل انتقاد جدی کرده و افکار اسلامگراها را معطوف به این مساله نموده است. همچنان رفاه نو با طبقه تهیدست، روستانشین و عمدتاً محافظهکار دینی میانه گرم دارد که پیروزیاش نیز تا جایی محصول این رابطه است. فاتح اربکان که تا دیروز در سایه حمایت اردوغان راه میرفت، حالا شاید میخواهد مستقلانه گام بردارد. از این رو، ادعا میشود که این حزب جوان بهمثابه بدیل حزب اردوغان در آینده سیاسی ترکیه شاید مطرح شود. البته گذر زمان آن را ثابت خواهد کرد.
2- آیا حزب عدالت و توسعه میدان را رها میکند؟
از آنجایی که باخت این حزب غیرمنتظره بود، بسیاری گمان میکنند که دیگر جایگاه اول را از آن خود نخواهد کرد، مخصوصاً که اردوغان نمیتواند در انتخابات بعدی ریاست جمهوری نامزد باشد. اما مساله به این سادهگی هم نیست. اردوغان به میدان آمد و باخت خود را پذیرفت و آن را همهگانی ساخت، ولی در عین حال اعلام کرد: «اگر اشتباهی را مرتکب شدیم، آن را در سالهای آینده برطرف میکنیم. اگر چیزی کم داریم، آن را تکمیل میکنیم.» این اظهارات نشان میدهد که حزب عدالت و توسعه در پی رفع عیوب است، نه اینکه میدان را به جناح رقیب بهگونه کامل رها کند. این حزب تا چهار سال دیگر حاکم ترکیه است و شاید بتواند کاستیهای تازه برملاشده را رفع کرده و در آینده همچنان میداندار باشد.