وحدت، برای بعضی، شهری آشنا است، مخصوصاً آنهایی که خود یا اعضای خانواده و دوستانشان در این شهر سکونت داشتند و از این طریق به کشورهای سوم مهاجرپذیر نقل مکان کردند. وحدت، شهری است کوچک از توابع دوشنبه، پایتخت جمهوری تاجیکستان.
سالهای متمادی است که وحدت محل سکونت خانوادههای افغان است؛ خانوادههایی که به امید آرامش و رسیدن به فردای بهتر، وطن و همه داروندارشان را ترک کرده و با هزاران مشکل خود را به این شهر رساندهاند. از همان اوایل تا کنون، حضور این خانوادهها بهگونه قانونمند و تحت چوکات قوانین داخلی جمهوری تاجیکستان و نیز قوانین و اصول پذیرفته شده جهانی بوده است.
نظر به آمار و ارقام غیررسمی، تعداد این پناهجویان در حدود نزدیک به 10 هزار تن گفته شده است. گفتنی است که با گذشت هر سال، تعداد کثیری از آنها وحدت را به قصد کشورهای سومی ترک میکنند. نظر به پروتکل و توافقی که حکومت تاجیکستان با خانوادهها و همچنان سازمانهای مهاجرتی و نهادهای مرتبط دارد، حضور این خانوادهها در این شهر دایمی نیست؛ یعنی وحدت محل اسکان موقت است و خانوادهها نیز مهمانهای در انتظار هستند. این مهمانها در انتظار تعیین سرنوشت و امید آینده بهتر در یکی از کشورهای مهاجرپذیر دنیا هستند.
گذشته از سیاست دولت تاجیکستان در قبال افغانستان و مخصوصاً موقفگیریهای رییسجمهور این کشور در قبال قضایا و اتفاقات اخیر افغانستان، چندی است که وحدت به جهنم مهاجران افغان مبدل شده و افغانهای ساکن در این شهر صرف نظر از سایر موارد، دچار فشارهای روحی و حتا امراض روحی ـ روانی شدهاند. بخشی از آنها همین اکنون روانه شفاخانهها شدهاند. شهری که برای مهاجران افغان ساکن در آن، به شهر ارواح و یک کابوس بد مبدل گشته است.
این روزها وحدت به زندان افغانها شباهت پیدا کرده است. این شهر، اکنون هیچ فرقی با کابل تحت حاکمیت رژیم سیاه طالبانی ندارد. مهاجران در این شهر، از چند لحاظ مورد فشار و آزارواذیت قرار دارند.
بزرگترین مشکل و فشار افغانهای مهاجر در این شهر، گرفتاریهای غیرقانونی، اذیت، شکنجه و اخیراً دیپورت و اخراج اجباری آنها دانسته میشود. در شرایطی که فقر، ظلم و استبداد در افغانستان تحت حاکمیت طالبان بیداد میکند، اخراج بیرویه و غیراصولی این پناهجویان و مهاجران سوالبرانگیز است. این عملکرد، بیانگر چیست و ریشه در کجا دارد؟
مشکل دیگر افغانهای ساکن در این شهر، از ناحیه برخورد نهادها و مسوولان نظامی شهرک وحدت است. این افراد فضای گشتوگذار به افغانها را محدود ساخته و بهگونه مستقیم از این خانوادهها باجگیری میکنند. باجگیری از افغانها میان نهادهای نظامی در این شهر، به یک رسم و عادت معمول مبدل شده است. البته این اصل از گذشته وجود داشته، اما در این اواخر بهمراتب بیشتر شده است. با تأسف، این باجگیری به حدی بلند و سنگین است که معیار سنجش آن به دالر بوده و واحد پولی رسمی دولت تاجیکستان (سامانی) در این میان چلشی ندارد.
آنگونه که اشاره شد، اخیراً جمع کثیری از افغانها بهگونه اجباری از این شهر اخراج و به افغانستان برگشتانده شدهاند. این موضوع رسانهای شده و غیرقابل انکار است. هر کشوری حق دارد تا به مساله امنیت ملی خود رسیدهگی کند. ما هم میپذیریم که عدهای از این دیپورت شدهها جوانان و خانوادههایی بودند که واقعاً نظم عامه و امنیت ملی جمهوری تاجیکستان را بهنحوی مختل ساخته و یقیناً از فضا و آزادیهای موجود، سوءاستفاده کرده بودند؛ اما تعداد بیشتر آنها افراد و خانوادههای بیگناه و بیچاره بودند که شب و روز خویش را بهسختی سپری میکردند و در انتظار قبولی فایلهای مسافرتی خود بودند. قرار معلومات، این عده توان پرداخت باج را نداشتند و یا هم این درخواست ظالمانه را رد کرده بودند و در نهایت با این حالت روبهرو شدهاند.
چالش و فشار دیگر خانوادههای مهاجر، ناشی از مشکلات اقتصادی و بیتوجهی نهادهای دیپلماتیک و سازمانهای بینالمللی مهاجرت در قبال این خانوادهها است. گویا این نهادها، بهخصوص اداره مهاجرت سازمان ملل متحد (UNHCR) اصلاً در کشور تاجیکستان حضور و فعالیت ندارند.
چنانکه همه میدانند، نظام تاجیکستان یک نظام بهشدت بسته و با قوانین سختگیرانه است. نظر به قوانین حاکم، هیچ فرد یا گروهی نمیتواند نظر خود را بهگونه واضح و علنی بیان یا انتقاد و دادخواهی کند. هر گونه تظاهرات و تجمعات، حتا برای شهروندان خود این کشور ممنوع است. بنابراین، هیچ راهی جز نوشتن و فریاد در خفا، وجود ندارد.
در اخیر، جوانان و خانوادههای مهاجر افغان ساکن شهرک وحدت، خواستند بهگونه گروهی از این طریق آواز خود را به گوش افغانها (افغانهای ساکن سراسر دنیا)، نهادهای بینالمللی، سفارت افغانستان مقیم تاجیکستان، اتحادیه مهاجران افغان در دوشنبه و بهخصوص مقامهای رده اول جمهوری تاجیکستان، بهویژه رهبر معظم خلق تاجیک، امامعلی رحمان، برسانند تا باشد که از ظلم، نابرابری و اوج وحشت ایجاد شده در فضای شهرک وحدت جلوگیری صورت گیرد.
بلی! مهاجر هستیم، اما باعزت و باشرف. به یاد داشته باشید روزی را که شما نیز مهاجر بودید.