طالبها به صورت غیر رسمی توافق کردهاند که پس از امضای توافق پایان جنگ با امریکا به یک آتشبس هفت تا ۱۰ روزه تن خواهند داد. آتشبس هفت روزه برای امریکا و دیگر جهتهایی که با گروه طالبان مذاکره میکنند، خیلی مهم است. به نظر میرسد که در مذاکراتی که خلیلزاد با طالبان داشت، روی یک آتشبس اعلام ناشده میان طالبها و ایالات متحده توافق شده بود. اما حادثهی تروریستی ماه سپتامبر سال جاری میلادی در چهارراه عبدالحق کابل و پس از آن حملهی انتحاری بر پایگاه بگرام و یک کاروان نیروهای امریکایی در لوگر، به جانب ایالات متحده و کابل این انتباه را ایجاد کرد که طالبان انشعاب کردهاند. گزارشهایی هم نشر شد که بخشی از شاخهی نظامی طالبان طرفدار مذاکره با امریکا در قطر و حل سیاسی نیست و به دوام جنگ باور دارد. به همین دلیل امریکا و حکومت افغانستان آتشبس هفت روزه را به جانب طالبان پیشنهاد کردهاند تا ثابت شود که تمام شاخههای این گروه از شورای کویته اطاعت میکنند یا نه.
اگر در جریان هفت یا ۱۰ روز آتشبس هیچ تحرک نظامی از طالبان دیده نشد، ثابت میشود که این گروه یکدست است، ولی اگر در این مدت آتشبس در یکی از ولایات یا مناطق نقض شد، انتباه انشعاب طالبان به یقین بدل میشود. گروه طالبان پیوسته تاکید میکند که شاخهی انشعابی ندارد. حد اقل در فضای عمومی طالبان به انشعاب اذعان نکردهاند. در هفتههای اخیر کشورهایی که حامی طالبان هم حساب میشوند به این گروه مشورت دادهاند که به آتشبس موقت تن دهند. هیات مذاکرهکنندهی طالبان از قطر به پاکستان آمد. روشن است که این هیات علاوه بر گفتوگو با شورای کویته با بلندپایهگان پاکستانی نیز دیدار کرده است. بعید نیست که نظامیان و رهبران مذهبی پاکستان هم به طالبان گفته باشند که به آتشبس موقت تن بدهند. در سال ۱۹۸۸ وقتی ارتش سرخ شوروی به خروج از افغانستان آغاز کرد نیز یک نوع آتشبس اعلامناشده بین روسها و مخالفانشان شکل گرفته بود. بعید نیست که مقامهای ارتش، استخبارات و رهبران مذهبی پاکستان آن تجربهی تاریخی را به طالبان بازگو کرده باشند.
طالبان که در آغاز به آتشبس یکروزه هم موافق نبودند، به احتمال زیاد به آتشبس هفتروزه تن خواهند داد. نقش ارتش پاکستان و تجربهی دههی هشتاد را در این تصمیم نمیتوان نادیده گرفت. گروه طالبان و حامیانشان سخت در تلاشاند که با ایالات متحده موافقنامهی پایان جنگ و خروج نیروهای امریکایی را امضا کنند. محاسبهی شورای کویته و حامیان خارجیشان به احتمال زیاد این است که اگر طالبان در بدل مثلاً هفت روز آتشبس امضای امریکا را پای یک موافقتنامهی پایان جنگ و خروج نیروهای ناتو بگیرد، حوزهی نظم جمهوری و قانون اساسی در افغانستان فرو میپاشد.
طالبان که در آغاز به آتشبس یکروزه هم موافق نبودند، به احتمال زیاد به آتشبس هفتروزه تن خواهند داد. نقش ارتش پاکستان و تجربهی دههی هشتاد را در این تصمیم نمیتوان نادیده گرفت. گروه طالبان و حامیانشان سخت در تلاشاند که با ایالات متحده موافقنامهی پایان جنگ و خروج نیروهای امریکایی را امضا کنند. محاسبهی شورای کویته و حامیان خارجیشان به احتمال زیاد این است که اگر طالبان در بدل مثلاً هفت روز آتشبس امضای امریکا را پای یک موافقتنامهی پایان جنگ و خروج نیروهای ناتو بگیرد، حوزهی نظم جمهوری و قانون اساسی در افغانستان فرو میپاشد. تجربهی تاریخی نشان داده است وقتی حامیان خارجی یک طرف جنگ میزان حمایتشان را کاهش دادهاند، روند فروپاشی همان طرف جنگ کلید خورده است. وقتی که در سپتامبر سال ۱۹۹۱ مسکو اعلام کرد که به حمایت نظامی از حکومت داکتر نجیب پایان میدهد، بسیاری از فرماندهان و قطعات نظامی وفادار به نجیب با فرماندهان تنظیمها در تماس شدند و برای بقای سیاسی و فزیکیشان با دشمنانشان ایتلاف کردند. حتماً انتظار طالبان و حامیان خارجیشان همین است که امضای موافقتنامهی پایان جنگ میان امریکا و طالبان، اضطراب مرگبار در کابل خلق میکند و این امر زمینهی تسلیمی قطعات مختلف اردو و پولیس محلی را به طالبان فراهم میسازد. گروه طالبان به سیاستمداران کابلنشین هم پیوسته پیام میدهند که آینده از آنان است. برخی از سیاستمداران کابلنشین در نشستهای خصوصی میگویند که طالبان به آنان گفتهاند که رهبران این گروه در آیندهی سیاسی افغانستان نقش نمایندهگان دهکدههای جنوبی و شرقی کشور را به دوش خواهند گرفت. پس از توافق با امریکا به احتمال زیاد طالبان روی این موضوع مانور خواهند داد تا درز بزرگی در حوزهی نظم جمهوری و قانون اساسی به وجود بیاورند.
مشکل کلان دیگر این است که انتخابات ریاست جمهوری هنوز به نتیجه نرسیده است. کار کمیسیون شکایات انتخاباتی تازه شروع شده است. کمیسیون شکایات انتخاباتی بیشتر از آنچه که انتظار میرفت شکایت دریافت کرد. بررسی این همه شکایت زمان زیادی را در برخواهد گرفت. اگر توافق طالبان با امریکا قبل از بررسی شکایتها و اعلام نتایج نهایی انجام شود و مذاکرات میانافغانی آغاز گردد هم رییس اجرایی و هم رییسجمهور در آن زمان کاندیدا خواهند بود، نه رییسجمهور. از این وضعیت طالبان استفادهی اعظمی خواهند کرد. حتماً حکومت برای مدیریت شوک روانی امضای توافق پایان جنگ میان امریکا و طالبان، آمادهگی گرفته است. به احتمال زیاد امریکا هم پس از اعلام آن توافق، دوام کمکهای نظامی و مالی واشنگتن به افغانستان را تعهد خواهد کرد، ولی با وجود آن هم طالبان و حامیان پاکستانیشان انتظار دارند که شوک روانی توافق پایان جنگ امریکا و طالبان، آن قدر سنگین باشد که اندام نظم جمهوری و حوزهی قانون اساسی را فلج بسازد. اگر انتخابات به نتیجه میرسید و اجماع سیاسی در کابل وجود میداشت، مدیریت تبعات روانی و سیاسی امضای توافق پایان جنگ میان امریکا و طالبان آسان بود.