آیا امنیت آب در افغانستان رو به بهبودی است؟

داوود حمیدی
چند روز پیش مقالهای را در مورد امنیت آب در کشور تونس مطالعه کردم. اینجا قرار است سیب را با سیب مقایسه کنم. کشور تونس (اقلیم خشک) شباهتی با افغانستان (اقلیم نیمهخشک تا خشک) دارد. تجربه مدیریت آب این کشور متفاوت بوده طوری که تونس در ۵۰ سال گذشته اطلاعات کافی در بخش مدیریت منابع آب را جمعآوری کرده است. این کشور در طول سالها تجربهی روزهای سخت مدیریت منابع آب را دارد که میتواند به عنوان الگو در کشورهای دارای عین شرایط استفاده شود. در این مقاله کوشش شده که تجربه تونس و نظر یک متخصص جوان در قسمت امنیت آب برای افغانستان انعکاس داده شود.
امنیت آب، در چندین کشور با دسترسی کم به آب مدیریت آن را به سمت برنامهمحور سوق داده، طوری که تمام منابع سطحی و زیرزمینی به صورت متمرکز مدیریت میشوند. در بعضی موارد، این نحو مدیریت باعث استخراج بیش از حد منابع آب زیرزمینی شده که با در نظر داشت افزایش جهانی خطرات محیط زیستی، پایدار بودن این منبع را تهدید میکند.
چالش دیگر در مدیریت متمرکز، ناهمآهنگی کارکردهای عوامل مختلف و ادغام اشتراک استفادهکنندهگان در مدیریت منابع آب است. از طرفی هم، ارگان مرکزی مدیریت منابع آب، وزارت انرژی و آب افغانستان، یک دیدگاه ملی مدیریت منابع آب را ترتیب داده است.
مدیریت متمرکز منابع آب با در نظر گرفتن دو سوال اساسی مورد بحث قرار میگیرد: نخست، چگونه آب را تامین کنیم؟ جهت پاسخ به نیازمندی رو به رشد منابع آب راهحلهای زیادی هستند تا ظرفیت منابع آب را افزایش و عملکرد سیستم هیدرولیکی را بهبود بخشید. دوم، چگونهگی دستیابی به حکومتداری خوب آب؟ این سوال شامل بخشهای حقوقی، اداری، نظارتی، شناختی و حکمرانی هستند.
در این مقاله به کاوش این دو سوال در افغانستان پرداخته میشود. افغانستان دارای اقلیم ششگانه (صحرایی، مونسون، مدیترانهای، ستپ، الپاین تند و کوهستانی) (غلامجیلانی عارض، ۱۳۴۸ هـ.ش) است. میزان بارندهگی از ۲۵۰ میلیمتر تا ۸۰۰ میلیمتر در سال متفاوت است.
از طرفی چالش مقدار آب موجود (دسترسی به آب) و از طرفی هم افغانستان نسبت به نبود سیستم فاضلاب مواجه به چالش کیفیت آب و استخراج بیشازحد آبهای زیرزمینی است.
چگونه آب را تامین کنیم؟
ایجاد یک سیستم مجهز اطلاعات جهت مدیریت منابع آبی: این سیستم میتواند طوری طراحی شود تا بیلانس آب را به بهترین روش و افزایش کارایی آب با در نظر داشت مقدار آب ورودی، خروجی و ذخیره شده یا تخصیص یافته به یک منبع طبیعی در یک دوره زمانی مشخص را در برگیرد.
مدیریت خطرات (Risk Management): مدیریت ریسک به عنوان یکی از اساسیترین کارهای عملی در طویلالمدت برای جلوگیری از استخراج بیش از حد منابع طبیعی و کاهش کیفیت آب پیشنهاد میگردد. با وجود این، ارزیابی خطرات به داشتن اطلاعات کافی نیازمند است. در قسمت مطمین شدن تامین آب، خصوصاً آب آشامیدنی، موارد ذیل را باید در نظر گرفت: کیفیت کمی و باکتریایی آب، اختلالات مرتبط با اقدامات مخرب تروریستی یا به دلیل بیثباتی شرایط و جنگ. برای مطمین شدن تامین آب شهرهای بزرگ، باید ذخایر استراتژیک ذخیرهی آب را شناسایی کرد که شامل منابع آب زیرزمینی با کیفیت خوب که نزدیک به شهر واقع هستند، میشود.
استفاده از طبقههای آبدار زیرزمینی و منابع استراتژیک، در شرایط فعلی توصیه نمیشود؛ ولی در صورت مواجهه با بحران کمبود آب، باید این منابع استراتژیک به صورت تدریجی و تنظیم پلانهای جایگزین استفاده گردد.
تجربه ثابت کرده است که میتوان دسترسی به منابع آب را افزایش داد، در صورتی که بندهای ذخیره آب به هدف اولیه یعنی تغذیه آبهای زیرزمینی استفاده شوند. دو مورد مطالعاتی جهت حمایت از این فرضیه ذیلاً بیان میشود: ۱) بند چندمنظوره شاه و عروس در تغذیه آبهای زیرزمینی تاثیر بسزایی میتواند داشته باشد، همزمان اینکه از سیلابها جلوگیری میکند و برای آبیاری و تولید انرژی استفاده شود. ۲) پروژه تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی شهر کابل میتواند نقش کلیدی در تامین پایدار منابع آب، ثابت نگهداشتن سطح آب زیرزمینی و جلوگیری از فرونشست زمین داشته باشد. هر دوی این موارد ثابت میکند که منابع آب به پلانگذاری طولانیمدت نیاز دارند و اینکه آب میتواند در مقدار زیاد در لایههای غیر مشبوع زمین نگهداری و در طول سالیان استفاده شود.
در حالی که تقاضا برای استفاده از آب روزانه در حال افزایش است، رشد جمعیت، تغییر معیارهای اجتماعی در استفاده از آب و همچنان تاثیر تغییرات اقلیمی در طولانیمدت باید در جمله فاکتورهای محدودکننده در نظر گرفته شوند.
تغذیه آبهای زیرزمینی از طریق جمعآوری آب باران میتواند یکی از راهکارهای عمده باشد که دولت در این راستا باید اطلاعرسانی و مردم را تشویق کند.
اطلاعات موجود در مورد بیلانس آبی در افغانستان متأثر از ناسازگاریها و عدم قطعیت است. با وجود اینکه اقداماتی در قسمت تهیه اطلاعات در این مورد صورت گرفته، ولی هنوز هم اطلاعات زیادی در قسمت کمیت و کیفیت آب نیاز است. برای تهیه پالیسی ملی آب که همهشمول و پاسخگوی نیازهای محلی، منطقه و ملی باشد، نیاز به ابزاری جهت جمعآوری، تجزیه، تحلیل و انتقال اطلاعات است و این کار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت ایجاد یک ساختار اطلاعاتی منظم، پویا و تعاملی میسر است. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده برای مدیریت آبهای سطحی و زیرزمینی ضروری است، به طور خاص پارامترهایی چون استخراج بیش از حد منابع آب زیرزمینی.
چگونهگی دستیابی به حکومتداری خوب در بخش آب
تصمیمگیری قاطع در مورد مدیریت آب، نیاز به دانش نظری و اطلاعات تخنیکی کافی دارد. پیشرفت در مدیریت منابع آب افغانستان نیازمند بازنگری نهادها و تعدیل ابزار و روشهای نظارت از جمله ارجگذاری بهینه به آب، ترویج مدیریت همهجانبه منابع و کاهش خطرات Risk به عنوان عنصر اساسی در مدیریت منابع آب است.
بهبود مدیریت منابع آب همچنین نیازمند اصلاحات شناختی است، یعنی جامعه آگاه و دخیل در آینده منابع آب کشور. در این زمینه پیشنهاد میشود تا راهکاری مثل استفاده از اطلاعات بومی در تطبیق مدیریت محلی و دموکراتیک آب، آموزش استفادهکنندهگان آب به صورت گسترده، شامل ساختن آب در مضامین مکتب، توسعه برنامههای نوآوری و برنامههای تحقیقی به کار گرفته شود. در بین همهی این اصلاحات، آموزش دادن مصرفکنندهگان آب به صورت گسترده بنای اصلاحات شناختی است.
برای نیل به هدف مدیریت خوب آب، نیاز به اساسگذاری ارتباط و همآهنگی مؤثر بین استفادهگنندهکان مختلف در سطح محلی، منطقه و ملی است. در پهلوی آن، نیاز به ایجاد مکانیزمهای مشورت، تنظیم، میانجیگری و حل اختلافات است. در این زمینه شورای عالی اراضی، آب و محیط زیست افغانستان نقش کلیدی دارد و لازم است تا فعالیتهای مرتبط به مدیریت آب را در چوکات استراتژی ملی آب مورد بررسی قرار دهد. در ضمن اختصاص منابع و پلانگذاری آبی یک از فعالیتهای عمده این شورا است که نیاز است در آجندای کاری شورا به آن وقت بیشتر داده شود.
یکی از چالشهای عمده که شورای متذکره میتواند به حل آن بپردازد، تصمیمگیری در مورد مفید بودن فعالیتهای غیر متمرکز در قسمتهای مختلف است. با این کار میتوان قسمتهایی که نیاز به فعالیت متمرکز دارند را تشخیص و اولویتبندی کرد.
پیشنهاد میشود، شورای متذکره که رییس جمهور ریاست آن را دارد، یک مرکز علمی – تحقیقی آب را ایجاد کند که نهادهای مختلف در آن دخیل باشند و در جهت ارتقای مدیریت همهجانبه منابع آب با شورا کار کند. اهداف عمده مرکز شامل مدرنیزه ساختن پالیسی، استفاده از تخصص، تحرک نوآوری و ترویج تحقیقات در مدیریت منابع آب باشد. علاوه بر این، این مرکز باید تلاش قابلتوجهی برای بهبود مکانیزم جمعآوری اطلاعات و اساسگذاری یک شبکهی جمعآوری اطلاعاتی الکترونیک را انجام دهد.
در زمینهی کمبود آب، بهینهسازی منابع آب، نقش عمده را دارد. بنا بر این به اجراگذاری و بازنگری استانداردها در افغانستان یک مسأله مهم است.