نامه جمعی از دانشمندان متوفا به طالبان – طنز

محترم طالبانو!
این نامه از طرف هر یک چای لون، مخترع کاغذ، لویس بریل، مخترع خط بریل، پاتریک ماکمیلان، مخترع بایسکل، جیمز ماکسویل، مخترع ماشین عکسهای رنگه، توماس ادیسیون، مخترع گروپ، الکسندر بیل، مخترع تلفون، الکسندر فلمنگ، کاشف انتیبیوتیک، برادران رایت، مخترع طیاره، آلبرت آنیشتن، فزیکدان و حدود صدوبیست نفر از دانشمندان مشهور دیگر خدمت شما گسیل است. امیدواریم به دقت مطالعه فرموده روح ما را شاد نمایید.
محترمین!
ما وقتی چیزی را اختراع و یا کشف میکردیم، از شدت خوشحالی به هوا میپریدیم و دور خود اتن میانداختیم. فکر میکردیم برای انسان و انسانیت کار بس بزرگی انجام دادهایم و پاداش بیبدیلی در انتظار ما است. تصور میکردیم روزی به خوشبختی میرسیم و دنیا گل و گلزار میشود. اما حیف که چنین نشد. از آن همه کشف و اختراع، تنها چیزی که نصیب ما شده این است که اسم ما در گوگل خیلی زود یافت میشود. حتا قبر درست نداریم و هر وقت چشممان به قبر مطهر مارشال فهیم و نادر خان میافتد از خجالت آب میشویم. اینجا در جهانِ پسازمرگ نیز امتیاز خاصی به ما داده نشده. فقط یک خانه است با چند جوی عسل و شراب و درختان سبز و چند نفر گارسون زنانه. دونالد ترمپ که پنج دقیقه مغزش را برای کار خوب استفاده نکرده در شرایط بهتر از ما زندهگی میکند و تعداد گارسونش بهمراتب بیشتر از ما است.
این وضعیت برای ما قابل قبول نیست. ما دانشمندان به این نتیجه رسیدهایم که صداقت و راستی برای بشریت فایده ندارد و میخواهیم در یک اقدام همآهنگ بر تمام دستآوردهای خودمان باغتشاشیم. میخواهیم انسانها را از آنچه ما اختراع و کشف کردهایم محروم کنیم و کاری کنیم که نسلشان نابود شود. مشکل ما اما این است که دست ما از جهان کوتاه شده و هیچ غلطی نمیتوانیم. نه توانایی کافی برای چپه کردن پایه برق داریم نه ظرفیت آتشزدن به طیاره و بایسکل و کاغذ و دواهای انتیبیوتیک و مکروسکوپ. اجازه نمیدهد که پایمان را از دروازه بهشت بیرون بگذاریم، چه رسد به اینکه دوباره به دنیا برگردیم و انسانها را نابود کنیم.
میدانیم سخت مصروف هستید و بخشی از کارها را که ما قصد داریم از شما تقاضا کنیم قبلاً انجام دادهاید، اما لطفاً بر ما منت نهید و کارتان را شدت بخشید. وقتی اینجا بیایید قطعاً مانند دوستان دیگرتان به آب سرد و یخک و آیسکریم نیاز خواهید داشت. اگر کارها را درست انجام دهید، مطمئن باشید همه نیازهای سرد شما را تامین خواهیم کرد و قول میدهیم که تا «هم فیها خالدون» به شما احترام خواهیم گذاشت.
جناب طالبان!
اجازه دهید سلامهای گرم بنجامین فرانکلین، مخترع برق را خدمت شما برسانم. ایشان بابت چپه کردن پایههای برق در شمال افغانستان از شما تشکری میکند. راستش حق هم دارد، زیرا مردم افغانستان ادیسون را مخترع برق میدانند و از این بیچاره هیچ یادی نمیکنند. اکنون آقای فرانکلین از شما میخواهد تا بدون ترحم و با غیرانسانیترین روش ممکن بر تمام پایههای برق حمله کنید و مردم افغانستان را به قرن حجر برگردانید. برادران رایت از شما گله دارند. میگویند فقط یکی-دو بار بر میدانهوایی حمله کردهاید و به نظر میرسد با طیاره سازش کردهاید، زیرا رهبران شما هر روز آن را سوار میشوند. لطفاً کمی بیرحم باشید. به رهبرانتان بگویید این بار که به میدان رفتند چند واسکت هم ببرند. مدتها است که از انتحاری هوایی خبری نشنیدهایم. لطفاً به وظیفه وجدانیتان عمل کنید و بترکانید.
آقای الکساندر بیل کمی بیادبی میکند و به شما چیزهایی میگوید. ما بیادبیاش را حذف میکنیم و بقیهاش را نقلوقول میکنیم. «او طالبان، او —. چرا پایههای تلفن را با لگد نمیزنید؟ چرا تلفنها را نمیشکنید؟ چرا به مردم اجازه میدهید با خودشان تلفن بگردانند؟ حتا خودتان تلفن دارید و مثل — بیستوچهار ساعت در توییتر فعال هستید. این انصاف نیست. تلفن نیز نقش مهمی در تمدن و پیشرفت بشر داشته است. چرا در دشمنیتان با پیشرفت و تمدن گزینشی عمل میکنید؟ چرا یکسره خراب نمیکنید؟ بخدا اگر گیرتان کنم این نام خانوادهگیام را به — میزنم»
برادران محترم!
علاج غم و غصه ما فقط نزد شما است. وقتش است که تشریفات را کنار بگذارید و بسیار علنی به خواستههای ما عمل کنید. مردم هیچ وقت بهخاطر سرک قیر، آب پاک، کلینک و شفاخانه مجهز، برق، مکاتب فعال، تجارت قانونی، حکومتداری خوب و خدمات شهری از شما طرفداری نمیکنند. هیچ کسی از شما توقع ندارد که مملکت را یک ذره آباد کنید. تنها توقع مردم از شما همان تخریب دارایی عامه و غارت کردن سرمایه مملکت است. پس به وظیفهتان عمل کنید و آنگونه که از شما توقع میرود کار کنید. مردم اگر آبادی و آرامش را ببینند خود بهخود به یاد حکومت میافتند. اینطوری شما فراموش میشوید. یگانه چیزی که شما را در قلب و ذهن مردم زنده نگه میدارد، همان تخریب نشانههای تمدن و پیشرفت است. لطفاً بشکنید و مرهمی بر دل پژمرده ما بگذارید.
به امید دیدار در اقامتگاه گرم
آلبرت آنیشتاین
(به نمایندهگی از مجموع دانشمندان متوفا)