نویسنده: داکتر تیم نیومن
مترجم: سمانه صافی، کارشناس روانشناسی
همه افراد، بعضی اوقات نگران سلامتی خود میشوند؛ اما برای یکعده ترس از بیماری حتا در شرایطی که از سلامتی کامل برخوردار اند، چنان شدید است که کنارآمدن با زندهگی روزمره را برایشان دشوار میسازد.
افرادی هستند که با ترس داشتن یک بیماری جدی زندهگی میکنند؛ با وجود آنکه آزمایشهای پزشکی هرگز چنین چیزی را نشان نمیدهد. این حالت را بهنام اختلال اضطراب بیماری (خود بیمار انگاری) یاد میکنند.
نتایج یک مطالعه انجامشده از سوی انستیتوت سلامت (JAMA)، اختلال اضطراب بیماری را به عنوان ترس مداوم یا اعتقاد به یک بیماری تشخیصناشده پزشکی تعریف میکند. به طور خلاصه میتوان گفت که خود بیمار انگاری یک وضعیت سلامت روانی است که در آن فرد بیش از اندازه نسبت به بیماری خود نگران است؛ تا جایی که اضطراب مزمن ناشی از آن به خودی خود میتواند آسیبزا باشد و ممکن است این حالت مبدل به یک بیماری مزمن گردد که شدت و وخامت آن بستهگی به سن فرد و میزان اضطراب و استرس او دارد.
علایم و نشانهها
ترس از عملکرد طبیعی: فرد عملکردهای عادی بدن خود، مانند ضربان قلب، تعریق و فعالیت رودهاش را نشانه یک بیماری میپندارد.
ترس از ناهنجاریهای جزئی: آب ریزش بینی، تورم اندک غدد لنفاوی و یا یک زخم کوچک، نگرانی جدی را در فرد ایجاد میکند.
آزمایش مکرر: بررسی عمومی و مرتب بدن برای دریافت علایم بیماری.
صحبت مداوم در مورد بیماری: در این حالت، فرد مرتب و بیش از حد در مورد مشکلات صحی خود صحبت میکند.
مراجعه نزد داکتر: ممکن است فرد به طور مکرر پیش داکتر برود.
وسواسیشدن: فرد میتواند مدتزمان زیادی را به جستوجوی علایم بیماری احتمالی در انترنت صرف کند.
عدم رضایت از نتایج آزمایشها: با وجود منفیبودن نتایج آزمایش، فرد هنوز احساس ناراحتی میکند. در واقع، این میتواند اوضاع را حتا بدتر کند و فرد بیشتر از این بترسد که کسی او را باور نمیکند، یا مشکل وی تشخیص و درمان نمیشود.
اجتناب از مراجعه نزد داکتر: برخی از این افراد از ترس اینکه بیماری جدی در وجودشان تشخیص داده شود، از رفتن نزد داکتر خودداری میکنند.
گوشهنشینی: فرد ممکن است از تمامی تجمعات، مکانها و فعالیتهایی که به باور وی شاید در آنجاها خطر بیماری باشد، اجتناب کند.
در صورتی که موارد فوق، بیش از ۶ ماه طول بکشد، میتواند نشانهای از اختلال علایم بدنی باشد.
عوامل
دلایل مشخصی در این مورد وجود ندارد، اما عوامل خاصی میتواند دخیل باشد:
باورها: درک نادرست از احساسات جسمی، مرتبط با سوءتفاهمهایی در مورد نحوه کارکرد بدن.
خانواده: داشتن ارتباط نزدیک با افرادی که دچار خود بیمار انگاری هستند، احتمال ابتلای فرد را افزایش میدهد.
سابقه بیماری: افرادی که قبلاً تجربیات ناگواری در بخش سلامت بدنی خود داشتهاند، ممکن است مستعد ابتلا به ترس نامتناسب از بیماری مجدد باشند.
ارتباط با سایر موارد: در این میان، سایر اختلالات روانی نیز ممکن است، دخیل باشد. درصد بالایی از افراد خود بیمار انگاری، مبتلا به افسردهگی عمده، اختلال وحشتزدهگی، وسواس فکری عملی و اختلال اضطراب عمومی هستند.
یک تحقیق منتشرشده در مجله روانشناسی بریتانیا بیان میدارد که همانند اختلال وسواس فکری عملی (OCD)، خود بیمار انگاری نیز نیاز به بررسی مداوم دارد؛ زیرا فرد به دنبال اطمینان است.
محققان میگویند که این رفتارهای حفاظتی با هدف بازگرداندن حس خوببودن و درجاتی از اطمینان در مورد آینده صورت میگیرد. با این حال، در نهایت میتواند سبب بدترشدن مشکلاتی شود که قرار است کاهش یابد.
این رفتارها از طریق بالا نگهداشتن سطح اضطراب و جلوگیری از حلشدن ترس، توجه فرد را به سمت یک فاجعه احتمالی ترسناک معطوف میسازد. از آنجا که بیشتر بیماران تمایل دارند که به جای مراجعه به یک متخصص سلامت روان، در مورد شرایط سلامتی که از آن میترسند، به داکتر خانوادهگی خود مراجعه کنند، ممکن است خود بیمار انگاری در آنها هرگز تشخیص نشود.
مدت زمان
فرد مبتلا به خود بیمار انگاری، ممکن است ماهها یا سالها نگران بیماری باشد، اما در این میان دورههایی را بدون فکرکردن به آن سپری کند. افرادی که علایم در آنها زودگذر است، کمتر دچار مشکلات روانی یا اختلال اضطراب شدید میشوند و اغلب درگیر مشکلات جسمی هستند. در صورتی که افسردهگی و اضطراب در فرد درمان شود، به احتمال زیاد در مورد بیماری اصلی نیز نتیجه خوبی در پی خواهد داشت.
شواهد موجود حاکی از آن است که بهبودی در افراد مبتلا به خود بیمار انگاری دشوار است، اما برای تأیید این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتر است. از آنجا که خود بیمار انگاری یک مسأله نسبتاً جدید است، آمار کمی در مورد آن در دست است.
خود بیمار انگاری چه زمانی آغاز میشود؟
علایم مرتبط با این اختلال اغلب در اوایل بزرگسالی شروع میشود و ممکن است در هنگام بهبود از یک بیماری جدی، یا پس از بیمارشدن یا فوت یکی از عزیزان فرد نیز پدیدار شود. علاوه بر این، بیماریهای جسمی زمینهای میتواند سبب شدت علایم در فرد شود. به عنوان مثال، یک بیمار قلبی ممکن است با هر بار تجربهی علایمی که بتواند به طور بالقوه مربوط بیماری قلبی باشد، بدترین حالت ممکن را تصور کند. عوامل دیگر شامل افزایش سطح استرس و مواجهه بیشتر با اطلاعات مربوط به بیماری از طریق رسانهها است. گاهی اوقات، هنگامی که فرد به سنی که یکی از والدینش فوت کرده است میرسد، بیش از حد نگران سلامتی خود میشود، به خصوص اگر مرگ والدین زودرس باشد.
روانشناسان اظهار میدارند که این افراد اغلب به خود انتقادی و کمالگرایی یا هردوی آن مبتلا هستند. آنها ممکن است سلامتی را به معنای فقدان کامل درد یا ناراحتی بپندارند؛ در حالی که برخی از دردها برای اکثر افراد طبیعی است. در عین حال ممکن است این افراد آستانه درد کمتری داشته باشند و زودتر از سایر افراد متوجه احساسات درونی خود شوند.
درمان
تحقیقات منتشرشده از سوی انستیتوت سلامت (JAMA) نشان داده است که درمان شناختی رفتاری (CBT) و استفاده دواهای مهارکننده جذب سروتونین، در درمان خود بیمار انگاری میتواند مفید واقع شود. روش CBT به بیمار کمک میکند تا به گونه منطقی با ترسهای خود مقابله کند. با استفاده از مهارکنندههای جذب سروتونین، سطح اضطراب کاهش مییابد. مرکز پزشکی دانشگاه مریلند (UMM) تعدادی از روشهای درمانی جایگزین را نیز پیشنهاد میکند که استفاده از آنها ممکن است موجب تسکین علایم شود. این موارد شامل پرهیز از مصرف محرکهایی مانند قهوه، الکل و تنباکو و تمرینهای آرامسازی ذهن و تغذیه سالم میباشد. علاوه بر این، فرد میتواند با تجویز داکتر معالج از یک تعداد دواهای کاهشدهنده اضطراب نیز استفاده کند.