بدون توقف فوری خشونت، تلاشهای صلح به جایی نمیرسد
سفیر خلیلزاد، نماینده ایالات متحده در مذاکره با طالبان، بار دیگر به دوحه پایتخت قطر رفته است تا تفاهم طالبان و امریکا را نهایی کند. به نظر میرسد که سند تفاهم امریکا و طالبان به زودی نهایی میشود و دو طرف روی تمام موارد اختلافی به توافق رسیدهاند. طالبان ظاهراً موافقت کردهاند که با نیروهای امریکایی آتشبس کنند، اما این گروه تا حال حاضر به آتشبس با نیروهای امنیتی، دولت و مردم افغانستان نیست. طالبان یکی از کارمندان ادارهی ثبت احوال نفوس/احصاییه و معلومات را در بغلان به ضرب گلوله کشتهاند. گزارشهایی وجود دارد که مدیر یکی از دفترهای ساحهای این اداره در بغلان مرکزی توسط طالبان محلی به قتل رسیده است. این حادثه نشان میدهد که گروه طالبان نه تنها حاضر به آتشبس با نیروهای امنیتی افغانستان نیست، بلکه حتا کارمندان دستگاه بیروکراسی کشور را هدف قرار میدهد.
اگر طالبان خواستار زندهگی مشترک با همهی نیروهای سیاسی در یک نظم توافقی باشد، در آن صورت کشتن کارمندان دستگاه بیروکراسی، پولیس و اردو چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ جبههی حکمتیار که قصد مذاکره و تفاهم با دولت افغانستان را داشت، رسماً اعلام کرده بود که دیگر به نیروهای امنیتی و کارمندان دستگاه بیروکراسی حمله نمیکند، اما طالبان تا حال به جنگ علیه دولت و مردم افغانستان ادامه میدهد و حتا به دوام جنگ اصرار دارد. طالبان تا حال نگفتهاند که برای آتشبس با مردم و دولت افغانستان، آمادهگی دارند.
به نظر میرسد که طالبان به دوام جنگ حتا در مذاکرات میانافغانی هم اصرار خواهند کرد، اما تلاشهایی که برای مردم افغانستان سود نداشته باشد، مورد حمایت عمومی قرار نمیگیرد. از آنجایی که طالبان به قتل و دوام جنگ ادامه میدهند، افکار عمومی در داخل کشور باور ندارد که به زودی صلح آمدنی است. هیچ کسی نمیتواند قبول کند که حاصل مذاکراتی که صورت میگیرد، صلح است. حتا این تصور در افکار عمومی قوت نگرفته است که تلاشهایی که برای صلح انجام میشود، حداقل کاهش قابل ملاحظه در خشونت به بار خواهد آورد. این باورها به دلیل اصرار گروه طالبان به دوام جنگ و کشتار، قوت گرفته است.
کسانی که در مذاکرات اسلو شرکت میکنند، سخت زیر فشار افکار عمومی قرار دارند. این افراد فشار افکار عمومی را حس میکنند. مردم افغانستان خواستار توقف خشونت، خونریزی و خاموشی تفنگها هستند. مردم افغانستان میخواهند که آرزویشان برای رسیدن به ثبات، امنیت و صلح، به واقعیت ملموس بدل شود. این آرزو وقتی به بدل به یک واقعیت عینی خواهد شد که طالبان دست از خشونت و کشتار بردارند؛ ولی تا کنون هیچ نشانهای دال بر اینکه طالبان دست از خشونت و کشتار بردارند، دیده نشده است. طالبان به جنگ ادامه میدهند. این روزها خشونت شکل وحشیانهتری اختیار کرده است. علاوه بر قتل ماموران دستگاه بیروکراسی، تروریستهای انتحاری به تالار عروسی وارد میشوند و مردم را هدف قرار میدهند. در مناطقی که امن است و مشکلی وجود ندارد، هم عدهای پیدا میشوند و مکتبها را به آتش میکشند. آنانی که دست به این نوع خشونتها میزنند، آجندایشان دوام جنگ و شدت بخشیدن به آن است. مکتبسوزی و حملهی انتحاری، روش قدیمی جنگی طالبان بود و روشن است که حالا گروههای دیگر و شاید هم شاخههای انشعابی طالبان دست به آن بزنند. افکار عمومی و مردم عام تفکیک جدی میان طالب و داعش قایل نیست.
در چنین وضعیتی اگر دیالوگ میانافغانی برگزار شود، شرکتکنندهگان آن مورد حمایت جمعی قرار نمیگیرند، مگر اینکه گامهای مهم و عملی برای آتشبس جامع سراسری برداشته شود. ایالات متحده پیوسته تاکید میکرد که تا روی همه چیز توافق نشود، روی هیچ چیزی موافقه نمیشود، وقتش است که واشنگتن روی این موضعش بایستد و خواستار توقف خشونت شود. همهی نیروهای سیاسی در داخل افغانستان از این موضع حمایت میکنند. مردم افغانستان خواستار ختم خشونتاند و از جامعهی جهانی هم میخواهند که آنان را در این راستا کمک کند.