کتاب محصول تجربههای بشری، خلاقیتهای فکری و آموختههای انسان در درازمدت است و فرهنگ کتابخوانی مایه رشد ذهنی، تحصیل جوانان، پیشرفت وضعیت فرهنگی خانوادهها و تقویت روحیه علمی و بلند بردن سطح دانش شهروندان در عرصههای مختلف پنداشته میشود. با این حال، فرهنگ کتابخوانی در افغانستان، آنگونه که کارشناسان اجتماعی و فرهنگی تأکید دارند، در سطح پایین قرار دارد و هنوز جایگاه اصلی خود را نیافته است. اکنون به دلیل سلطه طالبان، این فرهنگ حتا در حال رکود است. هرچند در جریان چند سال پسین نهادهای مختلف فرهنگی و اجتماعی، اتحادیههای دانشجویی و نویسندهگان، هر کدام به شیوههای مختلفی تلاش کردند تا این فرهنگ را در جامعه نهادینه کنند، اما با فروپاشی نظام جمهوریت، همانند سایر عرصهها و با فرار مغزها از کشور، موضوعهای فرهنگی و کتابخوانی نیز رو به رکود نهاده است. در یک سال پسین به این مهم کمتر توجه شده است.
نبود یک نظام مشروع سیاسی، عدم حمایت از نویسندهگان و دلسردی مردم از سرمایهگذاری روی بنیادهای فرهنگی و پژوهشی در کنار مشکلات اقتصادی، همه دست به دست هم دادهاند تا جامعه افغانستان در قسمت فرهنگ کتابخوانی، گواه سیر نزولی باشد. بیسوادی، فقر، تنگدستی و مشکلات اقتصادی از دیگر دلایل نهادینه نشدن فرهنگ کتابخوانی در کشور به شمار میروند؛ دلایلی که در شرایط امروزی بیش از هر وقت دیگر دامنگیر مردم افغانستان شده است.
تقويت فرهنگ کتابخوانی نياز به سرمايهگذاری دولتی و همچنان حمايت از سرمايهگذاریهای خصوصی در زمينه چاپ و نشر کتاب دارد؛ اما با تأسف رژیم کنونی کمترين توجهی به سياستگذاری فرهنگی نکرده است و این امر سبب شده که در یک سال پسین دهها مرکز نشر کتاب از فعالیت باز بمانند.
بازار کتابفروشی جویشیر در شهر کابل، یکی از محلات پرفروش کتاب به شمار میرود که روزانه دهها تن برای خرید کتاب به این محل سر میزنند و اکثر مراکز نشر کتاب در این محل یک نمایندهگی دارند تا به مشتریان خود عرضه خدمات کنند. این مرکز اما رونق سالهای گذشته را ندارد. به باور کتابفروشان در بازار جویشیر، کاروبار آنان تا ۵۰ درصد کاهش داشته است و کتاب دیگر مانند سابق خریدار ندارد. ذبیحالله، یکی از کتابفروشان جویشیر است که حدود 10 سال تجربه کتابفروشی دارد. به گفته او، مشتریانش حالا در طول روز انگشتشمار شده است. او درباره کمعلاقه شدن مردم به خرید کتاب، به روزنامه ۸صبح میگوید: «در سالهای پیش مکتبها فعال بودند، مردم زیاد به پوهنتون میرفتند. مردم شوق و علاقه خاص به کتاب و مطالعه داشتند. پیسه هم بود. ولی حالا مردم پیسه نان را بهسختی پیدا میکنند، بازهم همین محصلان و بچههایی که مکتب میروند، یگان کتاب میگیرند.» این کتابفروش توضیح میدهد که چندین ناشر کتاب در همسایهگیاش به علت بلند رفتن مواد خام و نبود بازار فروش، کارهایشان را به حالت تعلیق درآوردهاند و در پی آن دهها تن شغل خود را از دست دادهاند.
هرچند رشد سريع فناوری در يک دهه پسین و با دسترسی آسان مردم به کتاب از طريق انترنت، بازار کتابهای چاپی نهتنها در افغانستان، بلکه در سراسر جهان کمرونق شده است. سايتهای مختلف وجود دارند که در این زمینه فعالیت دارند. سرعت دسترسی به کتاب رايگان و بودن اکثر کتابهای مورد علاقه خوانندهگان در کتابخانههای مجازی در فضای انترنت، باعث شده که علاقه به کتابهای چاپی کمتر شود و اکثر کسانی که توان خريد کتاب را ندارند، تلاش میکنند نسخه پیدیاف آن را با قيمت ارزان تهيه کنند و بخوانند.
اکنون در افغانستان نیز بیشتر جوانان به خوانش کتابهای الکترونيکی رو آوردهاند و اين امر نیز سبب کمرنگ شدن بازار فروش کتاب شده است. با این حال عدم دسترسی مردم افغانستان به انترنت سریع و ارزان، در دسترس نبودن منابع معتبر در صفحات انترنتی و نبود برق معیاری از چالشهای دیگری است که این شیوه مطالعه را نیز از باشندهگان کشور تا حدی گرفته است.
احمد فرزان، جوان ۲۱ ساله و دانشجوی سال پایانی رشته اقتصاد در یکی از دانشگاههای خصوصی در کابل است. او میگوید که برای به دست آوردن مواد درسی از هر دو شیوه، کتاب چاپی و انترنتی، استفاده میکند: «کتابهای انترنتی پیدا میشوند، اما مشکل اینجا است که انترنت و برق ما اعتباری نیست. من هم کوشش میکنم که کتاب چاپی بگیرم بهتر است؛ به خاطری که هر وقت در اختیارم است.» این دانشجوی جوان به دلیل مشکلات اقتصادی، در سال روان کمتر کتاب خریده است. میگوید: «در سالهای اول و دوم پوهنتون تا آخر سمستر چندین کتاب مطالعه میکردم، اما امسال که سمستر آخرم است، فقط همین دو روز پیش به خاطر پایاننامه، دو سه کتاب گرفتم.»
برگزاری حلقات کتابخوانی، رقابتهای کتابخوانی و نمایشگاههای کتاب و راهاندازی نشستهای شعری و ادبی، یکی دیگر از راهکارهایی بود که در سالهای پسین از سوی مرکزهای فرهنگی در پایتخت و ولایتها به هدف ترویج فرهنگ مطالعه، راهاندازی میشد، اما در یک سال گذشته با وجود تلاشهای فردی برخی از مسوولان این نهادها، علاقه مردم برای اشتراک در چنین برنامهها به دلیل عدم حمایتهای لازم و فضای سیاسی حاکم بر کشور، کمرنگ شده است.
احمد نظری (نام مستعار) مسوول یکی از بنیادهای فرهنگی در شهر غزنی است. او میگوید: «پیش از آمدن طالبان، بنیاد ما معمولاً در هر هفته یک بار نشست شعری و ادبی برگزار میکرد و در هفته یک کتاب را به معرفی میگرفتیم و از زوایای مختلف تمام اشتراککنندهگان مجلس که شامل دانشآموزان و دانشجویان بودند، ابراز نظر میکردند و در هفته بعدی همینطور کتاب دیگری را به نقد و بررسی میگرفتیم. این یک فضای خیلی خوب کتابخوانی را ایجاد کرده بود، اما بنا بر وضع محدودیتها، برنامههای ما هم تعلیق شد.» آقای نظری میافزاید که بیشتر اعضای فعال این بنیاد حالا به کشورهای دیگر پناهنده شدهاند.
قابل ذکر است که با رویکارآمدن دوباره طالبان، نهادهای اکادمیک، دانشگاهها و دیگر مرکزهای آموزشی که با کتاب و مطالعه سروکار دارند، بهشدت تحت تأثیر عملکردهای منفی این گروه قرار گرفته و وضع محدودیتهای سختگیرانه بر دختران در دانشگاهها و بسته ماندن درب مکاتب متوسطه و لیسه دخترانه به روی دانشآموزان دختر، سبب شده که شهروندان دلگرمی به کتابخوانی و مطالعه را از دست بدهند.