مساله استفاده از حوزه آبهای مشترک یا رودخانههای فرامرزی افغانستان و ایران از آخر سده 19 به این طرف همیشه سبب اختلاف جدی میان دو کشور بوده است. [1] این مساله از آنجا حادتر شده که حکومتهای افغانستان به منابع آبی حوزههای مذکور همچون منبع هایدروکاربنی توجه میکنند. از نظر دولتداران افغانستان و قانونگذاران این کشور[2] آب به حکم منابع دیگر انرژی طبیعی مثل نفت و گاز محسوب میشود. آنها از عامل مذکور میخواهند سود اقتصادی و سیاسی به دست آورند. ایران در نوبت خود آماده نیست که دعوای صاحب آب بودن افغانستان و دادن امتیاز به این کشور را بپذیرد. در گذشته دولت شاهی ایران چند بار به حکومت شاهی افغانستان امتیاز داده بود تا آب بیشتر دریافت کند. از جمله در سال 1974 دولت ایران حدود دو میلیارد دالر کمک مالی برای برنامههای اقتصادی، از جمله ساختن راه آهن و نیروگاههای آبی افغانستان اختصاص داده بود تا این کشور در استفاده از آب حوزه رودخانههای فرامرزی هلمند و هریرود مشکلی ایجاد نکند. [3] همین مناسبت در زمان حکومتهای بعدی افغانستان، حکومتهای چپ کمونیستی، مجاهدین، طالبان و حکومتهای لیبرال-اسلامیستی بعد از سال 2001 حاکم بوده و است. مشکل اساسی در زمینه حل مساله آب میان دو کشور، از همین دیدگاهها منشأ میگیرد.
بدون شناخت دقیق تاریخ تشکیل مرزها میان ایران و افغانستان، آموزش تاریخ معاهده گندمک (1878) و قرارداد تحت حمایه بریتانیای کبیر قرار گرفتن افغانستان (1879)، درک درست ماهیت قراردادهای آبی و مقررات آنها از امکان به دور است.
بعد از تحت حمایه بریتانیا قرار گرفتن افغانستان، افسران نظامی انگلیس عملاً سیاست خارجی این کشور را معین میکردند. یکی از اهداف اساسی این افسران، حل مشکل مرزی و آبی میان افغانستان و ایران بود. مقامهای بلندرتبه نظامی بریتانیایی، گولد سمیت و مک ماون، داوری بحث رودخانههای مرزی را در سالهای 1895-1896 برعهده داشتند. در سال 1896 میان ایران و افغانستان تفاهمنامهای با میانجیگری دو افسر مذکور به امضا رسید که از سه حصه یک حصه آب هلمند و حوض هامون حقابه ایران و دو حصه آن حقابه افغانستان دانسته شد؛ اما با امضای آن معاهده مساله استفاده آب میان دو کشور پایان نیافت و بحث طرفها ادامه داشت. [4]
در سال 1917 ایران و افغانستان در زمینه استفاده از آبهای منطقه تفاهمنامه نو به امضا رساندند که براساس آن باید مذاکره بر سر تقسیم آب بین دو کشور آغاز و حقابه طرفها دوباره تعیین میشد. آن مذاکرات سالهای زیاد طول کشید، ولی نتیجه نداد. جانبین به خاطر جلوگیری از گسترش اختلافات در سال 1937 پروتکول موقتی را در مورد استفاده از حوزه آب هلمند امضا کردند. براساس این سند، آب هلمند در آبانبار کمالخان بهصورت برابر (50 درصد سهم افغانستان و 50 درصد سهم ایران) تقسیم شد. [5]
دولت افغانستان عهدهدار شد که از آبانبار کمالخان اضافه بر نهر و کانالهایی که تا امضای سند موجود بود، برای نواحی اطراف کانال استفاده نمیکند. افغانستان به رغم امضای آن سند، چندین نهر و کانال در منطقه ساخت. به نظر مقامهای ایرانی، کندن کانالهای قهرا و سراج از جانب افغانستان باعث کمآبی در منطقه سیستان ایران شده است. ایران این اقدام افغانستان را فریبکارانه و ویران کردن قراردادهای سالهای 1896 و 1937 اعلام نمود و تلاش کرد که مذاکرات نو را برای تعیین حقابه از این رودخانهها آغاز کند، ولی به نتیجهای نرسید. [6]
حکومت ایران در زمان پهلوی برای حل مساله مذکور تلاش زیاد به خرج داد. از نظر ایران، قراردادی که با میانجیگری بریتانیا حاصل شده بود، نه باعث حل مشکلات، بلکه باعث ایجاد مشکلات بیشتر شده و هیات افغانستان ضمن سفر خود به تهران در سال 1937 خواستار تهیه و امضای معاهده جدید شد.
در سال 1939 سفیر ایران در کابل، باقر قاسمی، با حکومت افغانستان معاهده نو را در زمینه استفاده از آب هلمند امضا کرد. افغانستان بار دیگر براساس بند دوم آن سند عهدهدار شد که نهر دیگری از بند کمالخان برای آبیاری زمینهای منطقههای اطراف نخواهد کشید. [7] آن تفاهمنامه براساس معیارهای پذیرفتهشده حقوق بینالمللی، استفاده از آب حوزه مشترک را تنظیم میکرد. عملی شدن آن عملاً به اراده حکومت افغانستان که کشور بالاآب محسوب میشود، وابستهگی داشت؛ اما دولت افغانستان آن موافقتنامه را تصویب نکرد و خواستار ضمانت ایران برای پذیرفتن حق کابل در استفاده از آبانبار کمالخان شد. مقامهای کابل میخواستند ایران حق مالکیت حکومت کابل بر سربند کمالخان را اعتراف و در یک یادداشت جداگانه اعلام کند. براساس آن، به افغانستان باید حق ساختن سدهای آبی، استفاده آزادانه و حتا خارج شدن از معاهده داده میشد. صرف نظر کردن ایران از اعتراف به چنین حقی برای افغانستان و امضا نکردن یادداشت جداگانه، باعث شد که اجرای تفاهمنامه سالها به تاخیر بيفتد.
در پی خشکسالی سال 1954 و کم شدن آب هلمند، به ساحه کشاورزی در منطقههای شرقی ایران ضرر زیاد وارد شد. این بیآبی، باعث مهاجرت ساکنان مناطق سیستان گردید. ایران مساله تنظیم آب در میان دو کشور را بار اول برای بررسی به شورای امنیت سازمان ملل متحد پیشنهاد کرد، اما نماینده ایالات متحده امریکا مقامهای ایران را قانع ساخت که پیشنهاد خود را از اجندای شورای امنیت سازمان ملل متحد بازپس بگیرد. بنابراین، با میانجیگری ایالات متحده امریکا، کمیسیونی بیطرف برای حل مساله تشکیل داده شد. آن کمیسیون متشکل از سه کارشناس اهل امریکا، کانادا و چلی و همچنین هیاتهای دو کشور بود. آن هیات با نام «کمیسیون دلتای هلمند» معروف گشت. در طرح آمادهشده آن کمیسیون حق آب آشامیدنی برای ایران مورد پذیرش قرار گرفت، ولی برای کشاورزی از سوی کمیسیون 22 متر مکعب آب در ثانیه پیشنهاد شد که هیات دولت ایران را قانع نساخت. [8]
در نتیجه مذاکرات دو جانبه تا سال 1957 دوام کرد. از جانب کمیسیون برای ایران 26 متر مکعب آب در ثانیه پیشنهاد شد، اما هیات افغانستان با آن مخالفت کرد، هرچند از مقدار تعیینشده در تفاهمنامه 1896 (یک سوم) کمتر بود.
ایران با همکاری ایالات متحده امریکا در سال 1957 کمیسیون خاصی برای رسانیدن کمکهای اقتصادی به افغانستان ایجاد کرد که به دنبال آن پادشاه افغانستان، محمدظاهر شاه، با افزایش چند متر مکعب آب برای ایران رضایت داد و مذاکره هیات ادامه یافت. بین سالهای 1960، 1967 و 1971 کمیسیون بیطرف جلسات خود را با هیاتهای دو کشور بارها برگزار کرد، اما به دلیل آنکه افغانستان اقدام به ساختن دو سربند در منطقه چخانسور کرده بود، آن مذاکرات بینتیجه انجام یافت. مطابق معلومات سرچشمهها در سال 1971 جریان آب هلمند به سوی ایران به مدت 22 روز کاملاً قطع شد که باعث مهاجرت ساکنان و نابودی بخش زیادی از نباتات و گیاهان آن منطقه گردید. وضعیت پیشآمده جانبین را برای هر چه زودتر به نتیجه رساندن، وادار کرد. مذاکرات طولانی و کار کمیسیون بیطرف که 19 سال ادامه یافت، در نهایت به تاریخ 13 مارچ 1973 بین افغانستان و ایران به نام «معاهده تقسیم آب هلمند» که عبارت از یک قرارداد، یک عهدنامه و دو پرتکول ضمیمه است، به امضا رسید. این قرارداد را از جانب افغانستان محمدموسا شفیق، صدراعظم و از جانب ایران امیرعباس هویدا، نخستوزیر، امضا کرد. [9]
بعد از امضای معاهده، ایران در سال 1973 دو میلیارد دالر توسط یک کمیسیون خاص جهت ارایه کمکهای مالی به افغانستان، که در سال 1954 ایجاد شده بود، برای پروژههای انکشافی در نظر گرفت؛ اما آن پول عملاً در عوض چهار مترمکعب آبی بود که در هر ثانیه به حق ایران اضافه میشد. ایران براساس این سازش حق دریافت 26 مترمکعب آب از رود هلمند در هر ثانیه را پیدا کرد؛ اما با پرداخت یک قسمت این مبلغ از سوی ایران، توافقنامه تا پایان حکمرانی محمدظاهر شاه اجرایی نشد. در سال 1976 حکومت افغانستان این معاهده تقسیم آب هلمند را تصویب کرد و به اجرا گذاشت. [10]
میان ایران و افغانستان در سال 1976 در مورد اجرای پروژههای مشترک و ساختن سدهای جدید آب (آبانبارها) در مجرای رودخانه هلمند، به منظور استفاده مشترک از آب این سربندها، موافقه حاصل شد [11] اما تحولات سیاسی در سال 1978 در افغانستان و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران (1979) اجرایی شدن آن برنامهها را متوقف کرد.
با آغاز جنگهای داخلی در افغانستان از سال 1979 گرچند مساله استفاده از آب حوزههای مشترک همچنان مشکل ایجاد میکرد، اما مورد مذاکره و بازبینی جانبین قرار نگرفت. وضعیت سیاسی و نظامی داخلی در افغانستان این امکان را از حکومتهای افغانستان گرفته بود.
مساله استفاده آب حوزه هلمند گرچه سالها مورد بحث و مناقشه دو کشور بود، اما در سال 1998 بهانهای برای آغاز گفتوگوها میان ایران و «رژیم طالبان» شد. طالبان که روی آشتی و همکاری به ایران نشان نمیدادند، در ابتدای حکمرانی خود در افغانستان (1996-2001) اولین بار جریان آب دریای هلمند به ایران را توسط بستن سربندهای «کجکی» و «ارغنداب» و تغییر دادن مجرای دریا، محدود کرد. خطر خشکسالی هر سال شدیدتر شده و در سال 2000 جریان آب هلمند به سیستان ایران کاملاً قطع شد که در مطبوعات داخلی ایران و مطبوعات بینالمللی خبرهایی راجع به اینکه گویا طالبان مجرای آب هلمند را برای آبیاری کشتزارهای کوکنار تغییر دادهاند، بهطور گسترده به نشر رسید. ولایات شرقی سیستان و بلوچستان و خراسان ایران در آن سالها دچار مشکل بیآبی و ایکولوژیک شدند. برخی مقامهای ایران تهدید کردند که توسط نیروهای هوایی سربندهای دریای هلمند، خصوصاً سربندهای کجکی و ارغنداب را بمباردمان خواهند کرد. [12[ به همین منظور جتهای جنگی در مسیر دریای هلمند چند روز به پرواز درآمدند. وضعیت پیشآمده زمینه را برای مذاکره با مقامهای طالبان در مورد تقسیم آب و فرستادن یک هیات برای بازدید از سربند کجکی فراهم کرد. طالبان در دور اول هر گونه پیشنهاد مذاکره را رد کردند. به نقل از وحید مژده، وقتی این مساله در جلسه شورای وزیران حکومت (نامنهاد) طالبان مطرح شد، هیچیک از اعضای شورا از موجودیت قراردادهای تقسیم آب میان ایران و افغانستان خبر نداشت. حتا وزیر حج و اوقاف طالبان در آن جلسه تاکید میکند، به دلیل آنکه ایرانیان مسجد شیخ فیاض را در مشهد ویران کردهاند، به آنها اصلاً اجازه استفاده از آب هلمند داده نشود.
با تلاشهای مسوول امور خارجه طالبان وکیلاحمد متوکل، هیات ایران به رهبری غلامرضا بهرامی، رییس ستاد مسالههای افغانستان در وزارت خارجه ایران، به افغانستان آمد. این اولین هیات حکومتی ایران بود که از زمان به قدرت رسیدن طالبان به افغانستان آمده بود. هیات مذکور از حوزه آب هلمند، از جمله آبانبارهای کجکی، دهله و دراوند بازدید و با مقامهای رسمی طالبان ملاقات کرد. طرف طالبان با راهنمایی کردن این هیات به مناطق آسیبدیده از خشکسالی، تلاش کرد اثبات کند که جاری نشدن آب دریای هلمند به مقصد سیستان و بلوچیستان ایران، نتیجه خشکسالی، کم شدن باران و تغییر اقلیم است، نه پیامد بستن مجرای آب یا تغییر مسیر آن به طرف کشتزارهای کوکنار.
در ملاقات هیات ایرانی با مقامهای طالبان، در مورد تعیین حقابه دو کشور هیچ سندی به امضا نرسید؛ زیرا جانب ایران حکومت گروه طالبان را به رسمیت نمیشناخت و امضای قرارداد با حکومت به رسمیت ناشناخته این گروه در کابل در عمل به رسمیت شناختن آن بهعنوان یک حاکمیت قانونی تلقی میشد. از این خاطر جانب ایران پیشنهاد کرد که سند در مورد استفاده آب و همکاریهای مرزی بین ولایت سیستان و بلوچستان ایران و ولایت نیمروز افغانستان، که هممرز میباشند، امضا شود. طالبان این پیشنهاد را رد کردند.
هیات ایرانی در گزارش سفر کاری خود به افغانستان تایید کرد که جریان آب در رودخانه هلمند 42.8 مترمکعب در ثانیه است و سربند کجکی دارای یک میلیارد مترمکعب ذخیره آب است. به این دلایل، به تاریخ 14 سپتامبر 2001 نماینده دایمی ایران در سازمان ملل متحد در نامهای عنوانی دبیر کل این سازمان، از عملکرد حکومت گروه طالبان شکایت کرد. او تاکید داشت که این گروه با بستن سد کجکی، جریان آب هلمند به ایران را قطع کرده است. [13]
در تمام دوره حکمرانی طالبان اگرچه چندین بار بحث آب، شورهزار شدن زمینهای حاصلخیز، تغییر اقلیم در اثر بیآبی و خشک شدن حوض هامون باعث تنشهای لفظی شده و یک هیات رسمی ایران به منظور مذاکره در این مورد از کابل، هرات، قندهار و نیمروز دیدن کرد، اما هیچ توافقی در این زمینه حاصل نشد. مساله آب و تنظیم استفاده حوزههای مشترک آبی دو کشور، همچون پیشزمینهای برای گفتوگوهای ایران با گروه طالبان در این راستا استفاده شد، ولی مشکل آب در آن دوره (1996-2001) برای حکومتهای بعدی به میراث گذاشته شد.
مک ماون، افسر بریتانیایی، در یک یادداشت خود به تاریخ 25 سپتامبر 1904 نوشته است که مشکل اصلی در مساله تقسیم آب از آنجا آغاز شد که رهبران افغانستان تحت حمایت بریتانیا رودخانه هلمند را یک رودخانه داخلی و هر گونه استفاده از آب آن را «حق انحصاری و استثنایی» خود میدانستند، در حالی که مطابق معیارهای بینالمللی دریای هلمند یک دریای فرامرزی محسوب میشد. [14] به قول عطاالله عبدی، محقق ایرانی، جانب افغانستان همیشه از وضعیت بهخوبی استفاده کرده و بسیار کم به قراردادهایی که وضعیت باثبات و مطمین را در این مساله به وجود بیاورد، پایبندی نشان داده است. [15]
مقامهای ایران ادعا دارند که سیاستهای آبی افغانستان در آخر قرن 20 و اوایل قرن 21، برای کشاورزی در شرق این کشور، خصوصاً در ولایت سیستان و بلوچستان نتیجه فاجعهانگیز به بار آورده است. بنا بر معلومات منابع ایرانی، در اثر خشکسالی و بیآبی تعدادی از مردم سیستان و بلوچستان محل بودوباش و دهات خود را ترک کرده و به مناطق گلستان خراسان و مشهد مهاجرت کردهاند. [16]
خالی شدن دهات و محلههای مسکونی مرزی از سکنه، در نوبت خود مشکلات امنیتی را هم در پی داشت. این کار محافظت مرزهای ایران را مشکلتر کرد. خالی شدن دهات سرحدی، مصرف تامین بیخطری مرزها و نگهداری نیروهای مسلح در مناطق غیرمسکونی را افزایش میدهد. از جانب دیگر، مهاجرت ساکنان مناطق دچار کمآبی و شورهزارشده به ولایات اطراف، مساله افزایش اهالی، مشکل کار و مشکل تامین اقامتگاه را خلق کرده است.
محققان ایرانی به این باورند که ادامه سیاست آبی افغانستان در حوزههای هلمند، هریرود و هامون، باعث شورهزار شدن زمینها، برهم خوردن ایکوسیستم منطقه، از بین رفتن امکان حیات برای انسانها، عالم نباتات و حیوانات در قسمت شرقی ایران گشته، بحران بیکاری، مهاجرت، افزایش خاکبارشها و بیسروسامانی ساکنان را به وجود آورده است. خطر مناقشه و جنگ بر سر مساله آب در آینده نیز باقی خواهد ماند.
با سرنگون شدن طالبان و ایجاد اداره موقت در سال 2001، شرایط و امکان مذاکرات برای حل بحران آبی در زمینه پیمانهای بینالمللی میان دو کشور فراهم شد. در مارچ 2002 در جریان سفر حامد کرزی، رییس جمهور اداره انتقالی افغانستان به تهران و ملاقات وی با سیدمحمد خاتمی، دو طرف «سند همکاری» را امضا کردند که در بند سیزدهم آن به اجرای معاهده سال 1973 در مورد تقسیم آب هلمند میان دو کشور تاکید شده است. [17]
از این نظر، ایران با ساختن سربندهای نو در حوزه دریاهای هلمند، هریرود و هامون جداً مخالفت میکند. دلیل مخالفت ایران با ساختن بند سلما (آبانبار سلما) در حوزههای آب هریرود و تکمیل نیروگاه ارغنداب در دریای هلمند، این بود که از نظر مقامهای آن کشور، این سدسازیها باعث شورهزار شدن زمینهای بیشتر در ولایات خراسان و سیستان و بلوچستان ایران میشود. ایران باور دارد که این اقدام خطر زیاد اقتصادی، اجتماعی، ایکولوژیک و امنیتی خواهد داشت. [18]
افغانستان بعد از آن به ساختن بند سلما دوباره آغاز کرد که ایران با جمهوری ترکمنستان بند «دوستی» را در شمال ولایت خراسان در دریای هریرود به انجام رساندند. ایران در سال 1993 به ساختن این بند آغاز کرد. این اقدام ایران باعث واکنش دولت اسلامی افغانستان شده بود. این نگرانی در نامه اعتراضی حامد کرزی، معاون وزیر امور خارجه آن کشور (1992-1995) عنوانی وزرای خارجه ایران و ترکمنستان بیان شده است. در این نامه تاکید شده است که «احداث این سد میتواند در آینده به دلیل کمبود آب موجب سوءتفاهمات شود، زیرا افغانستان مصمم است احداث بند آبگردان سلما را که به دلیل جنگهای داخلی متوقف شده بود، از سر بگیرد.» [19]
افغانستان در سال 2005 با سرمایهگذاری جمهوری هندوستان ساختمان نیروگاه برق آبی سلما در دریای هریرود را که به مدت 40 سال متوقف بود، از سر گرفت و در سال 2017 این پروژه به بهرهبرداری سپرده شد.
آب دریای هریرود از مرز دو کشور عبور کرده، به ولایت خراسان شمالی ایران میرسد. ایران نگران است که با ساختن بندهای بیشتر در حوزه هریرود، ولایت خراسان نیز به سرنوشت بیآبی ولایت سیستان و بلوچستان مواجه شود.
استفاده و تنظیم آب حوزه هریرود میان افغانستان و ایران، متفاوت از حوزه هلمند است؛ زیرا هیچگونه تفاهمنامهای وجود ندارد. تلاشهای ایران برای مذاکره در این مورد و رسیدن به یک توافق، تا کنون به نتیجه نرسیده است. جانب افغانستان به هر بهانهای آغاز مذاکره در مورد تنظیم استفاده مشترک از آب این حوزه را به تاخیر انداخته است.
کارشناسان و محققان ایرانی به مقصد بهبود روابط بیندولتی دو کشور برای حل مشکل آبهای فرامرزی، پیشنهادهای مختلف را به دولت ایران ارایه کردهاند. از جمله، فشار سیاسی بر دولت افغانستان، به کار بردن قوای مسلح و استفاده از عامل مهاجران افغانستان در ایران، همیشه مطرح بحث بوده است. [20]
مساله استفاده از آب حوزههای مشترک ایران و افغانستان یکی از مسالههای مورد گفتوگو و بحث دو جانب در تمام دوره معاصر بوده است، بهویژه جانب ایران همیشه سعی کرده است که بحث آب را در آجندای مذاکرات و ملاقاتهای بیندولتی جای دهد.
فداحسین مالکی، سفیر پیشین ایران در افغانستان (2008-2013) تاکید میکند که «موضوع آب هلمند از مسایل بسیار مهمی بود که حین ورود به کابل در دستور کار سفارت قرار گرفت.» [21] مالکی مساله آب را در مناسبتهای ایران و افغانستان بسیار حساس و مشکلزا توصیف میکند و یک دلیل حساسیت آن را مداخله خارجیها در این مساله میداند. سفیر پیشین ایران در کابل با یادآوری از ملاقاتهایش با مقامهای افغانستان، مطرح شدن مساله فروش آب هلمند به ایران را تذکر میدهد و با تکیه بر معلومات حامد کرزی این را تحریک امریکاییها به منظور خراب ساختن مناسبات ایران و افغانستان مینامد؛ اما بهصورت رسمی مساله خرید و فروش آب تا کنون در سطح مذاکرات رسمی مطرح نشده است. با وجود آنکه این مساله در ذهن بسیاری از مقامهای رسمی افغانستان جای گرفته است، به گفته مالکی، اولین دستوری را که او باید اجرا میکرد، فعال کردن کار کمیساران آب دو کشور بود که اجرای معاهده سال 1973 را نظارت میکردند. این کمیساران در زمان حکومت مجاهدین و بعداً در زمان طالبان از فعالیت باز مانده بودند.
ایران تلاش دارد که شرایط معاهده سال 1973 را به نفع خود تغییر دهد؛ زیرا مقدار آبی که برای مناطق این کشور پیشبینی شده است، جهت پیشبرد کارهای کشاورزی و عموماً جریان طبیعی حیات انسان، نباتات و حیوانات کافی نیست. ایران از هر فرصتی برای از سر گرفتن مذاکره جهت آماده کردن قرارداد دوباره تقسیم آب، استفاده کرده است.
رنگین دادفر سپنتا، وزیر خارجه پیشین افغانستان، مینویسد که «در نخستین سفرم به ایران منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران، در ابتدای صحبت از من خواست که با ایجاد یک کمیسیون مشترک برای بحث روی حقابه ایران در افغانستان موافقت کنم.» [22] سپنتا با پیش آوردن این دلیل که افغانستان در مورد مسایل حقوقی رودخانه هریرود و مقدار آبی که از آن به ایران و ترکمنستان میرود، هیچ تحقیق علمی انجام نداده است، با تشکیل کمیسیون مشترک بیندولتی موافقت نمیکند. وزیر خارجه افغانستان خواستار بیرون کردن این مساله از اجندای ملاقاتهای دوجانبه میشود که باعث ناراحتی و حتا خشم هیات ایرانی میشود و به گفته سپنتا به این دلیل ملاقات او با رییس جمهور ایران، احمدینژاد، در فضای سرد برگزار میشود.
محمد بروجردی، رییس کمیسیون امور بینالمللی پارلمان ایران، در ملاقات اعضای شورای امنیت ملی ایران با هیات رسمی افغانستان در تهران، با اشاره به دریای هریرود تاکید کرد که رییس جمهور مصر درباره برنامه سودان برای ساختن بند آبگردان به روی دریای نیل گفته بود که ما این بند را بمباران میکنیم. [23] این سخنان تهدید آشکار به افغانستان برای صرف نظر کردن از ساختن بند سلما در سال 2008 بود. از جانب دیگر، اینگونه اضطراب مقامهای ایران جدیت عمیق مساله آب در مناسبتهای بیندولتی را به نمایش میگذاشت. احتمال بیشتر آسیبپذیر شدن مناسبات دوجانبه به دلیل اوج گرفتن بحث آب، از امکان دور نیست.
به تصدیق فداحسین مالکی، محور اصلی سفر 26 اپریل 2010 محمود احمدینژاد به کابل، گفتوگوهای او با حامد کرزی بر سر مساله تنظیم آب هلمند، بهخصوص رسانیدن آب به سیستان و بلوچستان و جلوگیری از احتمال خشکیدن حوض هامون بود؛ زیرا در آن سال خشکسالی منطقه را تهدید میکرد و اگر جریان آب دریای هلمند در ماههای آخر بهار و اول تابستان به سوی سیستان و بلوچستان محدود میشد، امکان از بین رفتن نباتات و حیوانات اطراف حوض هامون وجود داشت. احمدینژاد از کرزی در آن ملاقات خواستار آغاز مذاکرات تنظیم آب و مساعدت به نجات هامون میشود. کرزی بیآب نماندن هامون را وعده میدهد، ولی توافق در مورد آغاز مذاکرات بر سر مساله آب حاصل نمیشود. کرزی به احمدینژاد در پایان آن ملاقات یادآور میشود که «هیاتهای ایرانی که به کابل میآیند، هر موضوعی که در دستور کار آنها باشد، اول از بحث هلمند آغاز میکنند. اگر موضوع حضور امریکا و ناتو هم باشد، آخرش را باز هم با آب هلمند تمام میکنند. ما با آقای سفیر مالکی هم همیشه این موضوع را بحث میکنیم.» [24] کرزی در آن ملاقات وعده میدهد که اگر افغانستان یک قطره آب آخرش هم باقی بماند، آن را با ایران تقسیم خواهد کرد.
سال 2007 حکومت افغانستان برنامه ملی استراتژی ذخیرههای آبی را قبول کرد که در آن بر ضرورت همکاری منطقهای در مساله تنظیم و استفاده آبهای فرامرزی تاکید شده است. [25] استراتژی مذکور همکاری با کشورهای همسایه در زمینه بهرهبرداری از منابع آبی بدون رسانیدن ضرر به ایکوسیستم منطقهای را پیشبینی میکند. براساس اصول معینشده در استراتژی ملی، در سال 2009 مجلس نمایندهگان افغانستان «قانون آب» را تصویب کرد. [26] استراتژی ملی استفاده از ذخیرههای آبی، تدریجاً بهشکل اداره هماهنگکننده ذخیرههای آبی تبدیل شد. قبول اصول هماهنگی منطقهای در استفاده ذخیرههای آبی، یک نوع کوشش مقامهای افغانستان برای دادن اطمینان به ایران درباره بیآب نگذاشتن منطقههای مرزی آن کشور در صورت اجرای طرحهای بزرگ آبیاری و ساختمان نیروگاهها بود؛ اما با وجود آن، ایران به استفاده از راه و واسطههای گوناگون تلاش کرد افغانستان را وادار سازد تا از ساختن نیروگاه برق آبی سلما در رودخانه هریرود صرف نظر کند. به نقل از مطبوعات افغانستان در سالهای 2010-2011 ایران با پیشنهاد امتیاز به شرکتهای هندوستان که مسوولیت تکمیل کردن پروژه سلما را داشتند، تلاش کرد ساختوساز در این بند به تاخیر انداخته شود. [27] حتا رسانهها برخی از اعضای مجلس نمایندهگان از ولایت هرات را در این برنامههای ایران همکار خواندند. [28]
ایران همچنین انتقال مواد مورد نیاز برای ساختمان نیروگاه سلما از طریق قلمرو خود را با هر بهانهای محدود و یا ناممکن کرده بود. طبق معلومات منابع، شرکتهای هندی این مواد را از طریق تاجیکستان و اوزبیکستان به شمال افغانستان و از آنجا به محل ساختمان سلما در غرب افغانستان انتقال میدادند. همچنین در محل ساختمان نیروگاه سلما چند بار انفجار رخ داد و محافظان ساختمان آبانبار کشته شدند. گرچه گروه طالبان مسوولیت آن را بر دوش میگرفت، اما مطبوعات محلی از احتمال وابسته به ایران بودن این گروهکها معلومات نشر کردهاند. [29] متخصصان هندی هم در طول اجرای این پروژه بارها کار آن را متوقف کرده و دوباره از سر میگرفتند. با وجود این مسایل کار ساختمان آبانبار مذکور به انجام رسانیده شد. این بند 107 متر بلندی و 550 متر پهنا داشته، امکان ذخیره کردن 514 میلیون مترمکعب آب و ظرفیت تولید 42 میگاوات برق را دارد.
ساختمان این آبانبار به افغانستان امکان داده است که آب حوزه دریای هریرود را تحت نظارت درآورده و استفاده آن را تنظیم کند. این امکان، برنامههای آبیاری و روند کار نیروگاه دوستی در مرز ایران و ترکمنستان را که در مجرای پایانآب همین دریا ساخته شده، با خطر مواجه کرده است. افغانستان در مرحلههای ضروری امکان پیدا میکند تا از آب این حوزه همچون حربه سیاسی و اهرم فشار بر همسایه خود استفاده کند. ایران با افغانستان در مورد استفاده آب حوزه هریرود هیچگونه قراردادی ندارد تا از آن بهعنوان اسباب فشار قانونی در مقابل افغانستان استفاده کند.
در ادبیات سیاسی و مطبوعات ایران و افغانستان اصطلاح «جنگ خاموش» رایج شده است که ضمن تفسیر و بیان مساله آب میان دو کشور به کار برده میشود. [30] در زمینه استفاده از ذخیرههای آبی بین دو کشور، مناقشه بهشکلی ادامه دارد که در سالهای گذشته به دلیل بلند بودن صدای جنگ مسلحانه، صدای جنجال آبی بلند شنیده نمیشد؛ اما اکنون بحث سر زدن مناقشههای جدی و برخوردهای خشونتآمیز جریان دارد؛ وضعیتی که محققان سالها قبل پیشبینی کرده بودند. بحث آب و ازسرگیری ایجاد کمیسیون و اهرمهای فشار در زمان حکومات اشرف غنی و حسن روحانی، نیز تکرار شد.
رییس جمهور ایران، حسن روحانی، در کنفرانس بینالمللی «مقابله با گرد و غبار» اظهار داشت: «نمیتوانیم در برابر آنچه محیط زیست ما را تخریب میکند، بیتفاوت باشیم. احداث سدهای متعدد در افغانستان، بندهای کجکی، کمالخان، سلما و دیگر سدها و بندها در شمال و جنوب افغانستان، بالای خراسان، سیستان و بلوچستان ما تأثیرگذار است.» [32]
علیاحمد عثمانی، وزیر پیشین انرژی افغانستان (2015-2018) در واکنش به سخنان حسن روحانی تاکید کرد که افغانستان هیچ نوع مذاکرهای در مساله آب با ایران ندارد و نخواهد داشت؛ زیرا ایران با سدسازیهای بینظام و بیش از حد، به ایکوسیستم منطقه آسیب وارد کرده و این مساله عامل شورهزار شدن زمینها در ولایات سیستان و بلوچستان آن کشور است. [33] افغانستان ادعا دارد که ایران در چهار حوزه مشترک آبی (هلمند، هریرود، پترگان و خواف) حدود 400 سد میانه و کوچک آبی ساخته است که سبب اساسی کمآبی در مناطق دیگر میباشد. افغانستان در این چهار حوزه تنها چهار پروژه ساختمان بند آبی در حال اجرا داشته است. [34]
بعضی از مقامهای بلندرتبه ایرانی به نزاع مسلحانه انجام شدن بحث آبی میان ایران و افغانستان را دور از امکان نمیدانند. جنرال یحیا صفوی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، با استفاده از لحن تهدیدآمیز در مساله بحث آب با کشور همسایه گفته است: «افغانستان در آینده شاید سرمنشأ مناقشات آبی با ایران باشد.» [35]
تحلیل و بررسی وضعیت جاری و اسناد موجوده نشان میدهد که مساله استفاده از حوزه آب هلمند و اجرا نشدن بندهایی از موافقتنامه سال 1973 در مورد حقابه از یک طرف و از جانب دیگر تغییر اقلیم، خشکسالی و وابسته به آن کم و زیاد شدن آب این حوزه، از مهمترین عوامل تاثیرگذار در روابط سیاسی ایران و افغانستان است. در این مجادله و بحث و تلاشهایی که از دهه 80 قرن 19 ادامه دارد، جانب افغانستان بنا بر کشور بالاآب بودن، نظر به همسایه غربی خود ایران از موقعیت بهتر برخوردار است.
ساختن آبانبارهای جدید، ترمیم و بازسازی بندهای آبی موجوده، خصوصاً به بهرهبرداری سپردن نیروگاه برق آبی سلما با بند 107 متری، به افغانستان این امکان را میدهد که آب حوزه مشترک را تنظیم کرده، بیشتر نظارت کند و حجم آب را مطابق میل و خواست خود به ایران انتقال بدهد.
از نتیجه تحقیقات و بررسیها میتوان به این نتیجه رسید که افغانستان قرارداد جدید تنظیم آب حوزه مشترک را به منفعت خود نمیداند، از این خاطر آغاز مذاکره در مورد سند دیگر در این زمینه را با هر بهانه و وسیلهای رد کرده و بر اجرای قراردادهای موجود تاکید میکند. تنظیم آب حوزههای مشترک توسط ساختن آبانبارها و از جانب دیگر حمایت همهجانبه مالی و نظامی کشورهای غربی از طالبان، به افغانستان این امکان را میدهد که مساله امضای معاهده نو با ایران را به تاخیر بیندازد.
باید تاکید کرد که میان افغانستان و ایران تنها در مورد یک حوزه مشترک آبی، یعنی هلمند، قرارداد وجود دارد؛ اما در مجموع شش حوزه مشترک خرد و بزرگ عمومی میان دو کشور موجود است که قرارداد چگونهگی استفاده از آنها وجود ندارد. این شش دریا و رودخانهای که از افغانستان سرچشمه میگیرند و به قلمرو ایران سرازیر میشوند، عبارتاند از: هلمند (هیرمند)، ارغنداب، هریرود، خاشرود، فرارود و سبزهوار (اسفزار).
بنابراین، حل مساله برای ایران، وابسته به دادن امتیاز به همسایه شرقی خود به منظور گرفتن سهم بیشتر در نظارت و تنظیم آب حوزههای مشترک است.
میتوان نتیجه گرفت که استفاده از فشار، تهدید نظامی و اهرمهای دیگر تاثیرگذار بر مسایل اقتصادی، مواد مخدر و مهاجران در شرایطی که طالبان تحت حمایت کشورهای غربی و ایالات متحده امریکا قرار دارند، مناسبات دو کشور را بیشتر دچار تشنج کرده، به حل مساله تنظیم آب کمک عملی نخواهد کرد. حل مساله آب میان دو کشور، به یافتن راهکارهای مشترک ضرورت دارد، از جمله مورد مطالعه قرار دادن تجربه کشورهای آسیای میانه در امر تنظیم مساله استفاده از ذخیرههای آبی میتواند برای افغانستان و ایران مفید و کارساز باشد. در قدم نخست ضرور است که یک سازمان مشترک بیندولتی برای نجات هامون بین ایران و افغانستانِ دارای یک نظام مشروع، تشکیل شود. همانند کاری که چند سال قبل کشورهای آسیای مرکزی به منظور جلوگیری از خشکیدن بحر آرال در ابتدای دهه 1990 بنیاد بیندولتی نجات آرال را تاسیس کردند. اختلاف بر سر مساله استفاده از ذخیرههای آبی میان تاجیکستان و اوزبیکستان که سالها ادامه داشت، بالاخره با ایجاد اعتماد میان طرفها و مذاکره و تفاهم حل شد. تجربه سیاسی رییس جمهور تاجیکستان، امامعلی رحمان و رییس جمهور اوزبیکستان، شوکت میرضیایف، نشان داد که در صورت داشتن اراده برای همکاری، دو کشور بدون میانجیگری طرف سوم قادر به حل مساله تنظیم استفاده منابع آبی منطقه و دیگر مشکلات میباشند. استفاده از این تجربه برای افغانستان و ایران آموزنده خواهد بود؛ اما در هر صورت، مساله استفاده از آبهای مشترک همچون عامل تاثیرگذار در مناسبتهای آینده دو کشور باقی خواهد ماند.
[1] Мужда В. Равобити сиёсии Эрон ва Афғонистондарқарнибистум. С. 300.
[2]Қонуни оби ҶумҳурииИсломииАфғонистон // Расмӣҷарида. – 1388 (2009). – № 980. (202).[3] Раҳманд А.ТаърихиравобитибайналмилалииАфғонистон. С.183.[4]ҲусайнӣР. ТақсимиобиҲирмандваинъикосиондарравобитиЭронваАфғонистон. – 1371 (1992). – №1-2. С. 44.
[5] Орзу А. Буҳрони об ва диплумосии хомӯш (ҳидружиупулитик). С. 201-202.[6]ҲусайнӣР. ТақсимиобиҲирмандваинъикосиондарравобитиЭронваАфғонистон. – 1371 (1992). – №1-2. С. 45.[7]Ҳофизниё М. ҲидрополитикиҲирмандватаъсирионбаравобитисиёсииЭронваАфғонистон / [Манбаи электронӣ] /http://ormr.modares.ac.ir/article-21-4391-fa.pdf (дастрасӣ: 02.04.2019).
[8] Давлатов Р.М. Назаре ба равобити Эрон ва АфғонистондарзамониҳокимиятиМ. Довуд // АхбориИФСҲбаномиА.Баҳоваддинови АИ ҶТ. – 2018. –№2. С.123.
[9] Матни МуоҳидаитақсимиобиҲилмандбайнидавлатиАфғонистонваЭрон [Манбаи электронӣ] /http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/14352/ (дастрасӣ: 02.04.2019).
[10] Раҳманд А.А. Таърихи равобити байналмилалии Афғонистон. С.183.
[11] Ҳофизниё М.Р. Гидрополитикаи ҲилмандватаъсирионбаравобитиЭронваАфғонистон / [Манбаи электронӣ] /http://ormr.modares.ac.ir/article-21-4391-fa.pdf (дастрасӣ: 02.04.2019).
[12] Мужда В. Равобити сиёсии Эрон ва Афғонистондарқарнибистум. С. 300.
[13]Latter dated 12 December 2002 from the permanent Representative of the Islamic Republic of Iran on the United Nations, address to the secretary general , UN, security council, 13 December 2002 [Манбаи электронӣ] / https://www.un.org/Depts/los/general_assembly/other_general_assembly_documents.htm (дастрасӣ: 02.04.2019).[14]АбдӣА.Ҷидоли хомӯшиоббайниЭронва Афғонистон. Шарқ. .– 1394. – 2 мурдод (2017. – 24 июл. № 2918. С.8.
[15] Аъзам Ф. Масъалаи об ва равобити Эрон ва Афғонистон [Манбаи электронӣ] / https://www.nunn.asia/128215/ (дастрасӣ:29.01.2019).[16]Ҷанги хомӯшиоббайниЭронваАфғонистон [Манбаи электронӣ] /www.trt.net.tr/persian/mhyt-zyst/2017/07/09/jng-khmwsh-ab-byn-yrn-w-fgnstn-767356 (дастрасӣ: 29.01.2019).
[17]Ҳофизниё М. ҲидрополитикиҲирмандватаъсирионбаравобитисиёсииЭронваАфғонистон [Манбаи электронӣ] / http://ormr.modares.ac.ir/article-21-4391-fa.pdf (дастрасӣ: 02.04.2019).
[18]Окимбеков У.В. Экономика Афганистана. С. 399.[19] Спанто Р.Д. Сиёсати Афғонистон: нигоҳеаздарун. С. 746.
[20]Ҷанги хомӯшиоббайниЭронваАфғонистон [Манбаи электронӣ] www.trt.net.tr/persian/mhyt-zyst/2017/07/09/jng-khmwsh-ab-byn-yrn-w-fgnstn-767356 / www.trt.net.tr/persian/mhyt-zyst/2017/07/09/jng-khmwsh-ab-byn-yrn-w-fgnstn-767356 (дастрасӣ: 29.01.2019).[21] Моликӣ Ф.Ҳ.Ӯтанҳояксафирнабуд, 1700 рӯзитабдирдарарсаидиплумосӣ. С. 62.
[22] Спанто Р.Д. Сиёсати Афғонистон: нигоҳеаздарун. С.746.
[23] ТаҳдидираисиКомисиюни МаҷлисиЭрон // Иттилоотирӯз. – 1390. – 15 мизон. (2011. – 7 окт.)
[24] МоликӣФ.Ҳ. Ӯтанҳояксафир набуд. 1700 рӯзтадбирдарарсаидиплумосӣ. С. 229.
[25] Афганистанв свете регионального сотрудничествав области водных ресурсов/Межгосударственная координационная водохозяйственная комиссия Центральной Азии (МКВК) [Манбаи электронӣ] //http://www.cawater-info.net/library/rus/carewib/afghanistan _reg_sotr. pdf (дастрасӣ: 15.03.2019).
[26]Қонуни оби Ҷумҳурии Исломии Афғонистон//Расмӣҷарида. № 980. 2.02.1388 (20.04.2009)[Манбаи электронӣ] //http://afghanwaters.net/wp-content/uploads/2017/ 10 /2009-Water-Law-Dari.pdf (дастрасӣ: 19.04.2018).
[27] Окимбеков У.В. Экономика Афганистана. С.398.
[28] ШоҳпурС. ЭрониҳобододаниимтиёзмонеъикорипружаибандиСалмомешаванд [Манбаи электронӣ] // https://da.azadiradio.com/a/24761145.html (дастрасӣ: 02.02.2019).
[29]Шоҳпур С. Эрониҳо бо додани имтиёз монеъи кори пружаи банди Салмо мешаванд [Манбаи электронӣ] // https://da.azadiradio.com/a/24761145.html (дастрасӣ: 02.02.2019).
[30]ҶангихомӯшмиёниЭронваАфғонистон [Манбаи электронӣ] // www.trt.net.tr/persian/mhyt-zyst/2017/07/09/jng-khmwsh-ab-byn-yrn-w-fgnstn-767356 (дастрасӣ: 29.01.2019).
[31] Зариф Ҷ. Барои ҳаллиҳақобабоАфғонистоназаҳромҳоимухталифистифодамекунем [Манбаи электронӣ] / http://www.bbc.com/persian/iran-45322752// (дастрасӣ: 02.04.2019).
[32] НаҷибуллоМ. ИзҳоротиРӯҳонӣдармавридибандҳоиАфғонистонҷадидтариннамунаимудохилаиЭронмебошад [Манбаи электронӣ] // http://afghanistan.asia-news.com/prs/articles/cnmi_st/features /2017/07/21/feature-04 (дастрасӣ: 02.04.2019).[33]ҲеҷгуфтугӯедармавридиоббоЭроннадорем [Манбаи электронӣ] // http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=135629 (дастрасӣ: 03.02.2019).
[34]Афғонистон: Эрон бо истифодаи беравия обҳои муштаракро хушконидааст [Манбаи электронӣ] // http://www.bbc.com/persian/afghanistan-40629533 (дастрасӣ: 03.02.2019).
[35] Сафавӣ Я.Р. Бояд бо Афғонистон ва Ироқ дар масъалаи об вориди гуфтугӯ шавем.Намехоҳем кор ба қудрати низомӣ бикашад [Манбаи электронӣ] / https://www.entekhab.ir/fa/news/395805/ (дастрасӣ: 02.02.2019).
[36] Нақши Ҳирманд дар равобити сиёсии Эрон ва Афғонистон [Манбаи электронӣ] //http://ensani.ir/fa/article /126351/ (дастрасӣ: 02.02.2019).[37]Ғанӣ А. Дар бораи шаш мавзуъ бо Эрон гуфтугӯ мекунем [Манбаи электронӣ] //https://af.sputniknews.com/afghan/20160707754204/ (дастрасӣ: 03.02.2019).