دیپلماسی رسانهای، روشی نظاممند جهت استفاده از ظرفیتهای فرهنگی – رسانهای برای بهبود سیاست خارجی کشورهاست. در چنین روشی، دستگاههای دیپلوماسی کشورها میتوانند جهت تامین منافع و مصالح دولتها، آرزوها و آرمانهای دستگاه دیپلوماسی را از طریق رسانهها برای تقویت و حفظ سیاست خارجی خود نشر و پخش کنند. رادیو، تلویزیون و روزنامه، ابزار قدیمی و تاریخی برای تطبیق اهداف سیاست خارجی توسط دستگاههای دیپلوماسی در جهان بودهاند، اما اکنون و با رشد معجزهآسای دنیای دیجیتل، روش «دیپلوماسی دیجیتلی» نیز برای دولتها به ویژه وزارتهای خارجهی کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در جهانی که جنگ نرم جایش را در بسیاری از کشورها با توپ و تانک عوض کرده، رسانهها مهمترین ابزار برای تعیین خطوط اساسی سیاست خارجی کشورهای مختلف به شمار میآیند. در گذشتههای دور، نقش سفیران، عمدتا نقش رسانهای بود. سفیر، حاوی پیامهای حکومتها و مامور حفاظت از منافع سیاسی کشور متبوع خود بود. در دهههای اخیر، چنین ماموریتهایی را، دولتها توسط رسانهها انجام میدهند و ماموریت سفیران به اولیتهای دیگری چون دفاع از حقوق شهروندان، فعالیتهای کنسولی و در مواردی هموارسازی مجراهای اقتصادی تغییر یافته است. واکاوی فعالیتهای رسانههای برونمرزی در کشورهای جهان، مشخص میسازد که رسانههای برونمرزی به عنوان اصلیترین سلاح دستگاه دیپلوماسی یک کشور در عین حالی که زبان گویای دیپلوماسی عمومی کشورشان هستند، در اغلب موارد، مواضعی قاطعتر از دیپلوماسی رسمی دارند. به همین منظور، رسانههای برونمرزی، معمولا حمایت مالی گستردهی دستگاه دیپلوماسی را با خود دارند.
تاریخچه جهانی دیپلوماسی فرهنگی – رسانهای
شماری از کشورها دیپلوماسی فرهنگی را سالهاست که آغاز کردهاند. به گونهی مثال، BBC حدودا ۸۰ سال پیش با بودجه ۲۳٫۴ میلیون دالری وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع بریتانیا، شروع بهکار کرد. رسانههایی چون BBC و VOA (صدای امریکا) هر چند در سالهای اخیر و با حرفهایتر شدن ژورنالیزم، دچار تحول شدهاند، اما راهبُرد اساسیشان، تمثیل سیاست خارجی و کمک جهت تطبیق برنامههای دستگاه دیپلماسی کشورهایی بوده است که این رسانهها را تاسیس و یا حمایت میکردند. ایدهی تهاجم رسانهای، در ميانههای دهه ۳۰ ميلادی ایجاد شد. درست زمانی که دولت بريتانيا از BBC خواست برای مقابله با دستگاه تبليغاتی هيتلر و موسولينی برنامههايی را برای پخش در سراسر جهان به زبانهای بومی توليد کند. حدود دو سال بعد، نخستین برنامههای تولیدی با زبانهای اسپانیولی، عربی و پرتگالی از سوی این رسانه تولید و بر ضد منافع سیاسی کشورهایی که اهداف سیاست خارجی بریتانیا بودند، نشر شد. با پيروزیهای چشمگير جرمنها در جنگ و شدت گرفتن تبليغات حزب نازی، دولت بريتانيا نيز از BBC درخواست کرد برنامههای غيرانگليسی خود را سه برابر افزايش دهد. جنگ رسانهای، عرصهای بود که دولتمردان بريتانيايی نمیخواستند بازنده آن باشند. در عرض يک سال، تعداد زيادی از زبان های اروپايی، و زبانهايی چون هندی، جاپانی و فارسی نيز به راديو BBC راه يافتند.
افغانستان؛ هدف بزرگ برای جنگ رسانهای
بسياریها راهاندازی رسانههای برونمرزی توسط دستگاههای دیپلوماسی کشورهای مختلف را گامی همراستا با همان پيشينهی کهن سياستهای قدرتهای جهان میدانند. نخستین دولت – حکومتی که افغانستان را برای اهداف رسانهای – فرهنگی خود برگزید، بریتانیا بود.
برنامههای توليدی BBC فارسی از همان سالهای آغازين در افغانستان هم شنيده میشد، اما تحولاتی که از دهه ۷۰ ميلادی به بعد در کشور و در منطقه رخ داد، اهميت پوشش خبری آن را دو چندان کرد. با حمله اتحاد جماهير شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، راديو فارسی BBC به يکی از مهمترين منابع دريافت خبرهای جنگ برای افغانها بدل شد. ادامه جنگ و تحولات منطقه موجب شد که در سال ۱۹۸۱ توليد برنامه های «پشتو» به مجموعه فعاليتهای بخش فارسی راديو BBC اضافه شود. بریتانیا، فرانسه، ایالات متحده، ایران، جرمنی و چین رسانههای برونمرزی قدرتمندی را برای ملتها و فرهنگهای مختلف ایجاد کردند.
این رسانه به همراه رادیو فرانسه و دویچه وله آلمان، نقش اساسی در تحولات سیاسی افغانستان از دهه 60 تا اوایل دهه 80 خورشیدی داشتند.
به این ترتیب، افغانستان در طول دهههای متمادی، مصرف کننده تولیدات فرهنگی – رسانهای کشورهای مختلف بوده است. در جریان نزدیک به نیم قرن گذشته، کشورهایی مانند بریتانیا، ایالات متحده امریکا، ایران، جرمنب و چین رسانههای اختصاصیای را با زبانهای دری و پشتو در افغانستان راهاندازی کردهاند. در سالهای اخیر، پخش و نشر برنامه با سایر زبانهای رایج در کشور، نیز توسط برخی از این رسانهها روی دست گرفته شده است. برای این کشورها مشخص است که فعالیت رسانهای از ابزار مهم قدرت سیاسی، وجههی خارجی و در نهایت روابط بینالملل و فنون دیپلماتیک است. دستگاه دیپلوماسی افغانستان به دلیل درگیر بودن کشور با جنگهای متعدد، همواره مصرف کننده دادههای رسانههای جهان بوده است.
افغانستان، رسانهها و سیاست خارجی
افغانستان تاریخ ۱۴۰ ساله رسانهای دارد. از سال ۱۳۳۴ که برای نخستین بار، وزارت خارجه کشور با مدیریت سردار محمد نعیم خان در راس این اداره شروع به فعالیت کرد، تا اکنون این کشور هیچگاه فعالیت راهبُردی رسانهای چشمگیری برای به کرسی نشاندن اهداف سیاست خارجی خود نداشته است. پس سقوط طالبان، بزرگترین دستاورد حکومت افغانستان «آزادی رسانهها و تعدد فعالیت رسانهای» در این کشور بوده است. حتا در همین سالها نیز، رسانههای کشور، بازپخش کنندهی تولیدات و محتویات تولید شدهی سایر کشورها بودهاند. در عرصه فلم و سیمنا، هند، ترکیه و ایران فضای رسانهای کشور را در دست گرفتهاند. رسانههای افغانستان طی این سالها عمدتا در عرصه تولید محتویات سیاسی، اهداف داخلی را دنبال کردهاند. حتا در مواردی، برخی از رسانهها متهم شدهاند که از سوی برخی از کشورهایی که اهداف سوء در افغانستان داشتهاند، حمایت مالی میشوند. پول زیادی تحت نام پروژه وارد فضای رسانهای افغانستان شد و در نهایت، بسیاری از رسانهها همسو با دستگاه دیپلوماسی کشور و سیاستهای آن نبودهاند. در این میان رسانههایی نیز پدید آمدند که به صورت خود جوش و بدون مداخله دستگاه دیپلوماسی، سیاستهای مداخلهجویانه کشورهای جهان را نقد کردند و دستگاه دیپلماسی کشور را در مسائلی که منافع حکومت و مردم افغانستان را میتوانست تامین کند، یاری رساندند. اما همهی این اقدامات، هدفمند و مبتنی بر یک استراتیژی نظاممند حکومتی نبوده است.
وزارت خارجه افغانستان و مجراهای فعالیت رسانهای
هماکنون افغانستان دارای دهها رسانه صوتی و تصویری ماهوارهای است. همه این رسانهها به زبانهای ملی کشور برنامه پخش میکنند. به جز تلویزیون «ملی» همهی این رسانهها، خصوصی، سیاسی و یا تجارتیاند. در واقع، در تاریخ ۱۴۰ سالهی رسانه در افغانستان، برای نخستینبار در سالهای اخیر، علاوه بر مردم افغانستان، ممکن است شهروندانی از کشورهای ایران، پاکستان و تاجیکستان نیز برنامههای تولیدی رسانههای افغانستان را هر از گاهی تعقیب کنند. تردیدی نیست که با توجه به شرایط اقتصادی و نیز کمبود ظرفیتهای رسانهای، هنوز افغانستان و یا شخصا دستگاه دیپلوماسی کشور، توانمندی تاسیس یک رسانه قدرتمند دولتی برای معرفی اهداف سیاست خارجی خود ندارد. ایران در همسایهگی افغانستان دستکم ۱۶ تلویزیون بینالمللی برون مرزی با زبانهای مختلف و مروج دنیا، دهها رادیو و صدها وبسایت برای معرفی فرهنگ و حتا سیاست خارجی خود دارد. تاجیکستان در سالهای اخیر، چندین شبکه تلویزیونی دولتی را تاسیس کرده و روی ماهواره بُرده است. پاکستان و هند رسانههای قدرتمندی را ایجاد کردهاند و در مجموع شماری از رسانههای مطرح بینالمللی تحت حمایت دستگاههای دیپلوماسی کشورها، تاسیس شدهاند.
وزارت خارجه افغانستان باید به عنوان مجری سیاست خارجی کشور، فعالیتهایش در دنیای رسانه را افزایش دهد. بدون حضور وزارت حارجه در مطبوعات، پیامهای حکومت و مردم افغانستان برای جهانیان، به صورت گسترده بازتاب نخواهد یافت. در واقع، رسانه بزرگترین ابزاری است که این نهاد را برای رسیدن به اهداف و منافع کشور کمک میکند. با توجه به اینکه وزارت خارجه افغانستان کماکان توان تاسیس یک رسانه قدرتمند بینالمللی به زبانهای بزرگ دنیا را ندارد، روشهای دیگری برای معرفی اهداف سیاسی این وزارت خانه موجود است:
نشست خبری هفتهوار:
برگزاری نشستهای خبری هفتهوار که در آن وزیر خارجه، یکی از معاونین وزیر خارجه و یا سخنگوی وزارت خارجه شرکت داشته باشند، یک رویه پذیرفته شده جهانی است. این روش، معقولترین روش استفاده از دیگر رسانهها برای معرفی اهداف سیاست خارجی یک کشور است. البته رویه برگزاری کنفرانس هفتهوار، مختص وزارتهای خارجه است و سایر وزارتخانه، بر اساس نیاز میتوانند کنفرانسهای خبری در زمانهای متعدد ترتیب دهند. وزارت خارجه در کنفرانس هفتهوار خود میتواند، پیامهای مهمی را با توجه به اوضاع سیاسی کشور به مخاطبان داخلی و خارجیاش منتقل کند. پیش از این، وزارت خارجه افغانستان چنین طرحی را ایجاد کرده بود که در سالهای اخیر دوباره از بین رفته است.
دیپلماسی دیجیتلی:
امروزه دیگر با دیپلوماسی عصر کشتیهای بادبانی که نمایندهگان سیاسیاش تامالاختیار فرض میشدند و تبادل هیأتها و پیامها، اموری پرهزینه و بسیار زمان بر بودند، نمیتوان به مصاف دنیای پیچیده، به هم وابسته و با انواع تهدیدات متنوع و تحول یافته رفت.
دستگاه دیپلوماسی افغانستان با آگاهی نسبت به اهمیت تحول از دیپلوماسی سنتی به دیپلوماسی دیجیتلی در عصر باید با بهرهگیری مناسب و اصولی از رسانههای تعاملی و فضای مجازی، راندمان و بهرهوری دستگاه دیپلوماسی در عرصههای متنوع و متکثر دیپلوماسی رسانهای، دیپلوماسی عمومی، دیپلوماسی دیجتلی و دیپلماسی اقتصادی–تجاری، به عنوان مکمل و تسهیل کننده دیپلوماسی رسمی را ارتقا بخشد. در این مسیر استفاده از همه ظرفیتهای موجود و شناسایی شیوهها و امکانات نوین ارتباطی بسیار ضروری است.
اعلامیههای مطبوعاتی:
معمولا بیانههایی که از سوی وزارت خارجه یک کشور منتشر میشوند، اُبهت، اُتوریته و اقتدار خودش را دارد. گزارش، خبر یا بیانیهای که وزارت خارجه یک کشور نشر میکند، بیانگر سیاستهای این نهاد در قبال مسائل کلان بینالمللی است. این بیانیه و یا اعلامیهها بهصورت نوشته یا ضبطشده برای اعضاء رسانههای خبری فرستاده میشود و منظور از آن اعلان کردن مطلبی است که شخص فرستنده آن را دارای ارزش خبری میداند.