دیروز ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، پایتخت سوریه، مورد حمله راکتی قرار گرفت و بهصورت کامل نابود شد. در این حمله برخی از مقامهای برجسته نظامی ایرانی کشته شدهاند. گفته میشود این حمله واکنش اسراییل به حمله پهپادی از خاک عراق بر ایلات اسراییل بوده است. رسانهها به نقل از حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه، گزارش دادهاند که در حمله اسراییل بر ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، برخی از فرماندهان سپاه پاسداران ایران کشته شدهاند. ایران در همان ساعات اولیه پس از حمله، اعلام کرد که در نتیجه آن محمدرضا زاهدی، یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و حاج رحیمی، دستیار او، کشته شدهاند.
سفیر ایران در سوریه کشته شدن پنج تا هفت نفر را در این حمله تایید کرد. او از پاسخ قاطع ایران به این حمله نیز یاد کرد؛ مسالهای که پس از هر حمله نیروهای امریکایی و اسراییلی بر اهداف ایرانی، از سوی سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود. پیش از این هم در همه موارد، مقامهای جمهوری اسلامی ایران، از جمله علی خامنهای، وعده پاسخ قاطع به حملات اسراییل و امریکا را داده بودند، اما در عمل پاسخ ایران شبیه یک نمایش بود که با راهاندازی آن میخواست وجهه خود را حفظ کند. این بار اما حملهای که به اسراییل منتسب است، مستقیم ساختمان کنسولگری ایران را هدف قرار داده که جزو خاک این کشور محسوب میشود. سوال این است که این بار پاسخ ایران چه خواهد بود.
اسراییل پیش از این هم بارها مقامهای برجسته نظامی ایران را در خاک ایران و بیرون از آن هدف قرار داده است. یکی از این موارد، کشتن محسن فخریزاده، معاون وزارت دفاع ایران بود. فخریزاده از مقامهای برجسته نظامی جمهوری اسلامی و همزمان رییس مرکز پژوهش و نوآوری وزارت دفاع این کشور بود. از او بهعنوان چهره پشت پرده در پروژه انرژی هستهای ایران نیز یاد میشد. حملهکنندهگان او را در سال 2020 در نزدیکی شهر تهران کشتند. ایران آن حمله را به اسراییل نسبت داد و از «انتقام سخت» سخن گفت. از آنجایی که یک سال قبل از آن ایالات متحده امریکا، قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران را در یک حمله کشت و ایران وعده انتقام سخت داد اما کار خاصی انجام نداد، این وعده در بین کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی به یک طنز تبدیل شد. پس از آن، اهداف و مقامهای ایرانی بارها هدف قرار گرفتهاند، از جمله سیدرضی موسوی که در جدی 1402 در سوریه کشته شد. آن زمان حتا برخی رسانههای ایرانی نوشتند که اسراییل از انتقام سخت ایران ترسیده و در حالت آمادهباش کامل درآمده است.
وعده دیگر برای گرفتن انتقام سخت، پس از حمله داعش بر مراسم بزرگداشت از کشته شدن قاسم سلیمانی در کرمان ایران داده شد. در آن حمله، حدود 100 تن کشته و نزدیک به 300 تن دیگر زخمی شدند. چندی بعد از آن، ایران یک سلسله حملات فرامرزی را در خاک کردستان عراق، سوریه و پاکستان روی دست گرفت. حمله ایران بر کردستان عراق با این ادعا انجام شد که یک مرکز آموزشی و جاسوسی موساد اسراییل و مرکز فرماندهی داعش را هدف قرار داده است؛ یعنی انتقام حمله داعش در کرمان و انتقام کشتن سیدرضی در سوریه را همزمان گرفته است.
انتقامهایی که پیش از این توسط ایران گرفته شده، به هیچ وجه با حملاتی که بر منافع و مقامهای این کشور صورت گرفته، قابل مقایسه نبوده است. در انتقام به کشتن قاسم سلیمانی هم ایران یک پایگاه خالی امریکاییها در عراق را هدف قرار داد و تلفات و خساراتی به بار نیاورد. بنابراین، تا کنون واکنش ایران به چنین حملات، بسیار محدود و کنترلشده بوده است؛ زیرا ایران نه اقتصاد وارد شدن به یک جنگ تمامعیار با قدرتهای نظامی و اقتصادی مانند امریکا و حتا اسراییل را دارد و نه توان نظامی و تکنولوژیک و تسلیهاتی آن را. به همین دلیل، پاسخهای ایران به هدف گرفتن «انتقام سخت» یا وارد کردن تلفات و خسارات داده نشده، بلکه برای حفظ وجهه انجام شده است. این بار اما به نظر میرسد داستان کمی فرق میکند. کشته شدن همزمان هفت یا هشت ایرانی، از جمله دو فرمانده سپاه، در داخل کنسولگری این کشور، برای ایران حیثیتی است. اگر تهران پاسخ درخوری داده نتواند، بسیار تحقیر میشود.
از سویی، ایران در هنگام پاسخ دادن به این حمله منتسب به اسراییل، مجبور است ملاحظات زیادی را در نظر بگیرد. از جمله باید این بار نیز پاسخ کنترلشده بدهد تا از ورود به یک جنگ تمامعیار با اسراییل جلوگیری کند. برخی صاحبنظران به این باورند که اسراییل با انجام چنین حملات سعی دارد ایران را وادار به ورود به چنین جنگی کند تا در نهایت تلآویو بتواند بر اهداف هستهای ایران حمله کند. ورود به چنین جنگی، برای ایران بسیار هزینهبر خواهد بود. ایران همین حالا در نتیجه تحریمهای شدید بینالمللی، با تورم و اقتصاد شکسته مواجه است. مخالفتهای داخلی علیه رژیم جمهوری اسلامی بهشدت وجود دارد. موشکها و هواپیماهای ایرانی نیز به خوبی موشکها و هواپیماهای جنگی اسراییل نیست. فاکتورهای زیادی وجود دارد که براساس آن ورود به یک جنگ تمامعیار با اسراییل، برای ایران بهصرفه نیست. به همین دلیل، پیش از این هم تهران پاسخ مناسب و درخوری به حملات اسراییل بر اهداف و مقامهای ایرانی نداده است.
ایران گروههای نیابتی زیادی در خاور میانه دارد که میتواند با استفاده از آنها بر اهدافی در خاک اسراییل حمله کند. احتمال اینکه در یک عمل مشابه یکی از نمایندهگیهای دیپلماتیک اسراییل را هدف بگیرد، نیز وجود دارد، اما بهشدت ضعیف است؛ زیرا ایران را با کشور میزبان آن نمایندهگی سیاسی نیز درگیر میکند. با توجه به اینکه حمله مستقیم ایران به خاک اسراییل در واکنش به این حمله زیاد محتمل نیست، ممکن پاسخ تهران حمله بر اهداف اسراییلی در بیرون از این کشور باشد. در هر صورت، ایران در هنگام پاسخ دادن به این حمله اسراییل، مجبور است بسیار محتاط باشد.