فضای سیاسی این روزهای افغانستان، به پیمانه بالایی نگاهها را به سمت خود معطوف کرده است. از دستههای انتخاباتی متعدد تا کنار هم آمدن چهرههایی درگیر در دهههای ۵۰ و ۶۰، اتفاقاتی که فردای سیاسی افغانستان را در هالهای از ابهام فرو بُرده است.
دستکم ۱۷ دسته انتخاباتی برای احزار کرسی ریاست جمهوری افغانستان ثبت نام کردهاند، این در واقع متنوعترین دستههای شکلگرفته طی چهار دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از طالبان است. از حضور تنظیمهایی که عملاً در جنگهای تنظیمی افغانستان نقش داشتند تا تیمهای جوان و تحصیل یافته که قرار است با هم در نبردی سخت اما دموکراتیک روبهرو شوند.
اما همه اینها در حالی فضای سیاسی افغانستان را وارد جر و بحثهای تازه ساختهاند که باورمندی مردم به برگزاری انتخابات سالم به کمترین حد خود رسیده است، به ویژه اینکه هنوز با گذشت بیش از سه ماه از انتخابات پارلمانی، تنها نتایج ابتدایی آن اعلان شده است و به باور بسیاریها، بدون آوردن اصلاحات در نظام انتخاباتی، نفس برگزاری انتخابات در افغانستان همچنان زیر سوال است.
در کابل و برای نامزدان ریاست جمهوری، هرات، اهمیت ویژهای دارد. در همه سه تجربه انتخاباتی ریاست جمهوری و سه تجربه انتخابات پارلمانی هرات، پایاپای کابل، بالاترین میزان مشارکت، بالاترین جمعیت رایدهنده و بیش ترین حضور زنان در پای صندوقهای رای را داشته است. هیچ ولایتی به پیمانه کابل و هرات در تعیین رییسجمهور، سرنوشتساز نبوده است. در مواردی، این دو در کنار هم، یک سوم آرای کل افغانستان را تشکیل دادهاند.
حالا در آستانه چهارمین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، نامزدان مختلف، حساب ویژهای برای هرات باز کردهاند، البته جدال بر سر اینکه هر یک از نامزدان از هماکنون هرات را حوزه رای خود میدانند، آغاز شده است. اما با آنهم به نظر میرسد که بزرگترین نگرانی امسال هراتیها تکرار سناریوی انتخابات پارلمانی است که احتمالاً سطح مشارکت را تا حدود زیادی پایین خواهد آورد.
در این گزارش باشندهگان هرات به پرسشهایی چون آیا تکتهای انتخاباتی بر مبنای ملاحظات قومی – تنظیمی و سیاسی تشکیل شدهاند یا بر مبنای شایستهسالاری و یا با کنار هم آمدن احزاب مختلف در کنار یک دیگر، حالا تعریف شهروندان از سیاست چیست، پاسخ دادهاند.
عبدالقدیر صالحی، فعال مدنی در هرات معتقد است که اکثر دستههای انتخاباتی بر مبنای ملاحظات قومی شکل یافتهاند. به باور آقای صالحی، بسیاری از چهرههای حاضر در این دستهها تکراری و شناخته شده هستند. صالحی میگوید: «به عنوان یک شهروند باور ندارم اینها بتوانند کشور را از بحران و بنبست سیاسی نجات دهند.»
صالحی در مورد تیمهایی که پس از سالها نبرد، حالا کنار هم قرار گرفتهاند معتقد است: «این کنار هم قرار گرفتن را من ناشی از بلوغ سیاسی نمیدانم بلکه ناشی از مصلحتجوییهای شخصی است و حتا تعدادی از آنها آرمانهای تنظیمی و ارزشی خود را هم فدای خودخواهی کردهاند.»
صالحی معتقد است که تعریف واقعی سیاست، مدیریت منابع برای ایجاد رفاه همهگانی است، اما برای سیاستمداران افغانستان فقط رسیدن به قدرت و ثروت است، که به باور صالحی، سیاست در ذهن برخی از سیاستمداران افغانستان، یعنی معاملهگری و فدا کردن آرمانهای مردم.
ذبیحالله جامی آگاه امور سیاسی در هرات معتقد است که برخی از سران سیاسی در افغانستان بر سفره رنگین قدرت و ثروت نشستهاند و اکنون به انسانهایی به باور او ترسو و با افکاری معطوف به حفظ قدرت و ثروت بدل شدهاند.
جامی تاکید دارد که برای این نسل از رهبران کشور دیگر هیچ افقی برای تغییر و دگر دیسی متصور نیست و اینها به عنوان دیوارهای سایهمانند بلندی هستند که اجازه نمیدهند نسل نو و جسور با داشتن برنامههای جدید وارد عرصه شوند.
جامی میگوید: «شاید نتوانیم به همین راحتی در مورد رابطه سیاست و اخلاق صحبت کنیم زیرا مقولههای به ظاهر یکرنگی مثل اخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی دنیای بزرگی برای مباحث پیچیده تئوریک هستند ولی برداشت من از زدوبندهایی که طی این مدت و مخصوصاً یک دهه اخیر در کشور ما به نام سیاستورزی جریان دارد این است که ماکیاولیسم پر رنگی بر این زدوبندها حاکم است و شخصیتهای به اصطلاح سیاسی ما برای رسیدن به هدف حاضر اند هر کاری بکنند.»
جامی ادامه میدهد: «به گونه ای مجبورم به همان کلیشه رایج که هدف وسیله را توجیه میکند اشاره کنم و ما به عنوان شهروندان این سرزمین بیشتر از دیگر موارد نگران ایجاد تعریفی رسمی برای جلوه دادن نابهنجاریهای اخلاقی به عنوان هنجارهای قالب هستیم.»
جامی که تاکید دارد که ما نگران دگرگونه جلوه دادن مقدساتی مثل عدالت، برابری و حقوق شهروندی هستیم و حکومتداری عجیب در افغانستان، طی این مدت این جغرافیای نابسامان گیج و معلق را گیج تر و پریشانتر کرد و برداشتهای رایج خیلی از پدیدههای اخلاقی در حوزه سیاست، فرهنگ و اجتماع را با روایت وارونه خویش رسمی کرد و آن را جزئی از روان عمومی جامعه ساخت، اصل ماجرا اینجا است.»
جامی همچنان میگوید: «به باور من، ما در آینده نیز در قالب این تیمهای جدید برای انتخابات آینده هم از این روایت نمیتوانیم فرار کنیم.»
عبدالواحد رفیعی در هرات فعال حقوق بشر است. او میگوید که ترسیم دستههای انتخاباتی اخیر نه بر مبنای ملاحظات قومی وحزبی است و نه هم بر مبنای شایستهسالاری. به باور رفیعی، این تکتها بر مبنای جورآمد و معامله سیاه شکل گرفتهاند که هیچ مبنای سیاسی ندارد.
او تاکید میکند که افغانستان چند سال است به دست یک گروههای مشخصی به گروگان گرفته شده است و این چهرهها فقط رنگ عوض میکنند و اکثر اینها امتحانشان را به مردم افغانستان دادهاند و هیچکدامشان به قصد رهایی افغانستان از بنبست به صحنه نیامدهاند. به باور آقای رفیعی، سیاست در افغانستان میدان بزکشی است و با تعریف معمول سیاست سنخیتی ندارد. او باور دارد که انتخابات به هر قیمتی که شده، برگزار میگردد.
داوود عرفان در هرات، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی است. او بر خلاف دیدگاه آقای رفیعی، معتقد است که فرمول نانوشته تقسیم قومی در اکثر دستههای انتخاباتی رعایت شده و این مساله نشان از قومی بودن انتخابات افغانستان دارد.
به باور آقای عرفان، شایستهسالاری در انتخابات افغانستان هیچگاه مطرح نبوده است. این استاد دانشگاه در هرات معتقد است که چهرههای مطرح در دستههای انتخاباتی کسانی هستند که وضعیت امروز مردم افغانستان، محصول کارنامه سیاستورزی ۱۷ ساله آنان است. عرفان میگوید: «شخصاً بر این باورم که چهرههای تکراری نه تنها که تغییر مثبتی ایجاد نمیکنند؛ که آخرین امیدهای ما را به یاس بدل خواهند کرد.» با آن هم عرفان به این باور است که امکان برنده شدن چهرههای نوظهور سیاسی وجود ندارد.
عرفان در مورد، کنار هم آمدن چهرههای سیاسی افغانستان تاکید دارد که اتحاد دشمنان دیروز و رفتن به سوی مناسبات جدید، اقدام نیکویی است؛ اما به باور او، در نیت این اتحادها تردیدهای جدی وجود دارد. به باور آقای عرفان، اگر چنین اتحادهایی برای ایجاد مناسبات جدید بر اساس منافع ملی افغانستان باشد، مایهی امیدواری است اما تجربه نشان داده که چنین ائتلافهایی بیشتر زودگذر، تاکتیکی و بر اساس منافع شخصی شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه معتقد است که در افغانستان تعریف سیاست به شدت بازاری و سطحی است و معاملهگری شخصی، پشت پا زدن به اصول حزبی، زدوبندهای منفعتطلبانه و دور زدن شرافت، به عنوان رفتار سیاسی نمایانده میشود. به باور عرفان، چنین وضعیتی در سیاست که ادعای ساماندهی زندهگی مدرن انسانی را دارد، قابل پذیرش نیست.
او در مورد این که آیا واقعاً با توجه به فضای سیاسی حاکم بر کشور، انتخابات برگزار خواهد شد؟ معتقد است: «انتخابات افغانستان با زدوبندهای پشت پرده مسائل افغانستان پیوند عمیقی دارد و هنوز معلوم نیست که معامله با طالبان به کجا خواهد انجامید. برگزاری یا عدم برگزاری انتخابات پیوند وسیعی با مذاکرات صلح با طالبان دارد. حتا در صورت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، نمیتوان به شرکت گسترده و بدون تقلب انتخاباتی باور داشت.»
اخرین نکتهای که آقای عرفان در مورد انتخابات سال آینده به آن اشاره میکند، احتمال رفتن انتخابات در چنین وضعیتی به دور دوم است. عرفان میگوید: «دستههای انتخاباتی جدید نشان میدهند که اگر انتخابات برگزار شود، به احتمال زیاد، دور دوم انتخابات را تجربه خواهیم کرد و وضعیتی چون انتخابات گذشته تکرار خواهد شد.»
نگاهی به تاریخچه انتخابات در هرات معاصر
در نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که در سال ۲۰۰۴ برگزار شد هرات با ۸۳۰۸۵۶ نفر، مقام نخست بیشترین ثبت نام کننده را داشت. در سرتاسر افغانستان ۱۲۶۱۲۶۵۱ نفر ثبت نام کرده بودند، اما بیشترین تعداد رأیدهندهگان از ولایت کابل، با نزدیک به ۶۴۰ هزار و ولایـت هرات با بیش از ۶۰۰ هزار نفر بود.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ افغانستان ٣٨٣,٧٦٥ نفر در هرات در انتخابات شرکت کردند. هرات در آن سال پس از کابل جایگاه دوم را گرفت. در آن انتخابات ٤٤٥,٩٧٩ کابلی در انتخابات شرکت کرده بودند. اوضاع در ولایتهای جنوبی اما متفاوت بود، مثلاً در قندهار ٧١,٧٨٣ نفر شرکت کردند.
اما در سال ۲۰۱۴ میزان مشارکت هراتیها دوباره بالا گرفت، هر چند به دلیل جنجالهای انتخاباتی، هیچ آما درستی از میزان دقیق مشارکتها منتشر نشد، اما گفته شد که بالاتر از ۵۰۰ هزار نفر در هرات در انتخابات شرکت کردند که این بالاترین میزان مشارکت در افغانستان پس از ولایت کابل بود.
انتخابات پارلمانی ۱۳۹۷ که در دوران سیاسی جدید و پس از تغییرات امنیتی در سرتاسر افغانستان برگزار شد، اما مردم هرات به گونهی دیگری وارد کارزارهای انتخاباتی شدند. در انتخاباتهای پارلمانی قبلی که معمولاً روحانیون، افراد با نفوذ سیاسی و بازرگانان حرف را نخست را میزدند، اینبار جای خود را عمدتاً به نسل جوان و چهرههای نو دادند.
به نظر میرسد که بزرگ ترین نگرانی امسال هراتیها تکرار سناریوی انتخابات پارلمانی است که احتمالاً سطح مشارکت را تا حدود زیادی پایین خواهد آورد.
بزرگترین بانکهای رای در هرات جوانانی هستند که معمولاً کمتر شناخته شده هستند، آنها حتا در بسیج همنسلان خود ماهرانه عمل میکنند. رسانهها ثابت کردند که در هرات بسیار تاثیرگذار هستند.
البته از نکات منفی هراتیها نیز اگر یادآور شویم، یکی این است که یک قشر نسبتاً کلان، کموبیش زیر تاثیر حرفهای عوامفریبانه و پوپولیستی قرار میگیرند.
معمولاً در هرات، در یکی – دو هفته نخست مبارزات و پیکارهای انتخاباتی، میزان محبوبیت نامزدان مشخص میشود.