تقریبن اواخر ماه سرطان بود که برای رفتن به قطر، جهت پوشش خبری گفتوگوهای صلح میان هیأت مذاکرهکنندهی حکومت افغانستان و هیأت طالبان آمادهگی سفر گرفته بودیم. مهمترین بخش این آمادهگی ارائه تست کرونا بود که باید انجام میپذیرفت. پس از انجام تست، منتظر ماندیم تا به ما جهت سفر به قطر طی 24 تا 48 ساعت آینده تماس بگیرند. اما روزها طول کشید و هیچ تماسی دریافت نکردیم. این قصه 2 بار دیگر هم تکرار شد، یعنی دوبار دیگر هم تست کرونا دادیم ولی مذاکرات به دلایل متعددی، سفر به قطر به صورت پیهم به تعویق میافتاد. عمدهترین دلیل تاخیر در آغاز مذاکرات عدم رهایی شماری از سربازان حکومت و طالبان، مخالفت آسترالیا و فرانسه با رهایی شماری از زندانیان طالبان که متهم به قتل شهروندان این دو کشور بودند، مشکلات تخنیکی، عدم آمادهگی لازم از سوی طالبان و در نهایت تفاوت دیدگاه در استفاده از برخی واژهها مانند «تیم مذاکره کننده حکومت» بود. اسرار طالبان بر این بود که به جای استفاده از عنوان تیم حکومت، از عنوان تیم «همه جهتهای افغانی» بر این هیأت استفاده شود. مشکلی که در نهایت هیچیک از طرفین کوتاه نیامدند و در تمام گفتوگوهایی که من با طالبان انجام دادم، آنها از عنوان تیم «همهی جهتهای افغانستان» استفاده میکردند و هیأت کابل از این تیم به عنوان «هیأت مذاکره کنندهی جمهوری اسلامی افغانستان» نام میبُرد. ولی به هر ترتیب برگ برنده در این قسمت نزد حکومت افغانستان بود. چرا که این هیأت از سوی حکومتی تعیین شده بود که در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته شده و علاوه بر آن تیمی بود که از اقوام مختلف در افغانستان تشکیل یافته بود، گروههای سنی و جنسیتی اعضای آن را تشکیل میدادند و در نهایت با یک تنوع نسبتا عالی وارد گفتوگو با طالبان شده بود. حکومت افغانستان این هیأت را تشکیل داده بود و دیپلماتان کشورهای مختلف نیز از آن به عنوان «Government negotiating team» یعنی تیم مذاکره کننده حکومت نام میبردند.
بعد از نزدیک به یکماه تاخیر و انتظار، در نهایت روز جمعه 21 سنبله به مقصد دوحه وارد میدان هوایی کابل شدیم. چند روز پیش از حرکت به سمت قطر، منابعی از درون حکومت افغانستان از شرایط نسبتا سختگیرانه برای خبرنگاران در سفر دوحه یادآور شده بودند. آنها تأکید داشتند که بخشی از این سختگیریها ممکن است توسط حکومت قطر اعمال شود. بعدا در نخستین روز مذاکرات متوجه شدم که هیچ سختگیری وجود ندارد. تنها مشکل موجود این بود که ویزای ما بر خلاف ویزای خبرنگاران طالبان پنج روزه بود. در مورد خبرنگاران طالبان در ادامه، بیشتر توضیح خواهم داد. آنها ویزای یک ماهه داشتند و ما ویزای پنج روزه …
به هر حال در میدان هوایی کابل، روند ورود اعضای هیأت مذاکره کننده، یکی – یکی آغاز شد. خبرنگارانی که در صحن بخش VIP میدان هوایی کابل منتظر بودند تلاش میکردند با هر عضو هیأت مصاحبه کنند و دیدگاههایشان را بپرسند. خبرنگاران نگران بودند که در قطر شاید نتوانند دسترسی ساده به هیأت داشته باشند و با اعضای هیأت حکومت مصاحبه کنند. ظاهرا رقابت جدی در ارائه دست اول اخبار، باعث هرج و مرج هم میشد. بینظمی ایجاد میکرد و تمامی پروتوکولهای از قبل تعیین شده، مبنی بر چگونگی مصاحبه با اعضای هیأت را بر هم میزد.
با وصف اینکه هوای کابل از اواسط برج سنبله رو به سردی گرائیده بود، اما روز جمعه هوای بسیار گرمی در کابل حکمفرما شده بود. تقریبن تا ساعت 1:30 بعد از چاشت، همه اعضای هیأت به سالون VIP آمدند. سالون ویژه میدان هوایی کابل سالون نسبتا کوچکی است که به سختی می تواند بیش از 20 نفر را میزبانی کند. ما به رسم احترام از سالون VIP خارج شدیم تا فضا برای اعضای هیأت، بزرگتر شود. چند لحظه بعد متوجه شدم که تعداد خبرنگاران حتا بیش از اعضای مذاکره کننده است، تا جاییکه عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه زمان خوشوبش با خبرنگاران در داخل طیاره به شوخی گفت: «کسی از شما د کابل هم مانده؟»
ساعت 4 عصر روز جمعه به سمت قطر حرکت کردیم، تنها 15 دقیقه بعد از پرواز، عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه برای خوشآمدگویی به تیمهای تخنیکی و خبرنگاران از جای خود بلند شد. فراموش نشود، تعداد کسانی که به عنوان تیم تخنیکی، هیأت مذاکره کننده را همراهی میکردند نیز بسیار زیاد بود. هواپیمای ما متعلق به شرکت هوایی کامایر بود. این هواپیما چارتر شده بود. هواپیمایی کلان با ظرفیت بالاتر از 200 نفر. عبدالله با تک تک کسانی که سوار هواپیما بودند احوالپرسی کرد و با برخیها نیز عکس سلفی گرفت.
سایر اعضای هیأت نیز آمدندکردند که با خبرنگاران و هیأت تخنیکی به رسم احترام احوالپرسی کنند. اتمر، استانکزی، نادری و شماری از اعضای تیم 21 نفره، یکی – یکی پیهم برای خوشوبش با خبرنگاران نزد آنان آمدند. اگر در بخشی از مسیر کابل – دوحه، دریا نمیبود، از کابل تا دوحه پایتخت قطر 3867 کیلومتر زمینی راه بود، اما با هواپیما از کابل تا دوحه، 1983 کیلومتر هوایی است. هواپیمایی که از کابل به قصد دوحه میرود از ولایت نیمروز، افغانستان را ترک میکند و وارد ولایت زاهدان ایران میشود. از آنجا و پس از عبور از ولایتهای کرمان و هرمزگان ایران وارد فضای آبهای دریای عمان شده و با عبور از این منطقه وارد شهر دوحه میگردد. میان کابل و دوحه 1:30 دقیقه اختلاف ساعت است. هنگام فرود هواپیما، اعلان شد که دمای هوا در دوحه، 37 درجه سانتیگراد است. چیزی که یک «واو» را تقریبن برای همه مسافرین هواپیما درپی داشت.
ساعت 7:40 دقیقه به وقت کابل و 6:10 دقیقه شام به فرودگاه بین المللی دوحه رسیدیم. در میدان هوایی دوحه، سلطان بن سعد المریخی وزیر دولت در امور خارجه قطر به استقبال هیأت مذاکره کننده حکومت افغانستان آمده بود. ما پس از اندکی توقف در اتاق VIP فرودگاه نه چندان بزرگ دوحه، در نهایت ذریعه یک کاستر به سمت شهر دوحه حرکت کردیم. تقریبن بیست دقیقه طول کشید تا به وارد شهر نه چندان بزرگ دوحه شدیم.
معلوم بود که دوحه شهر بزرگی نیست اما از بیلدینگهای پر مصرف و عجیبوغریب بخشهای تجاری شهر مشخص بود که ثروت، پول و دارایی در این سرزمین به وفور است. وقتی هنوز سوار هواپیما بودیم برای ما برنامهی کاری اعضای هیأت و شمارههای تماسشان را توزیع کردند. علاوه بر آن برای هر خبرنگار نیز یک – یک سیمکارت از شرکت Ooredoo آماده ساخته بودند که در پائین پخش VIP میدان هوایی برایمان توزیع کردند. داکتر عبدالله، حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه و خبرنگاران در هوتل شرایتون اتاق داشتند. این هوتل در منطقه الدبلوماسيه دوحه موقعیت دارد و مجموعه هوتلهای شرایتون در چندین کشور دنیا از جمله بهترین هتلهای پنج ستاره کره زمین هستند. به محض ورود به این هوتل یکی از کارمندان وزارت خارجه افغانستان را پرسیدم که هزینه بود و باش هیأت، تیم تخنیکی و خبرنگاران را دولت قطر میدهد، امریکاییها یا قطریها؟ توضیح داد که چون قطریها میزبانی اصلی این مذاکرات را بر عهده گرفتهاند، مکلف به پرداخت همه هزینهها اند اما دولت افغانستان نیز آمادهگی لازم برای پرداخت هزینهها را گرفته است. یادم آمد که یک ماه پیش رئیسجمهور غنی در دیدار با اعضای هیأت مذاکره کننده به آنها گفته بود که اگر از هوتلهایی که برای شما دولت قطر در نظر گرفته بود خوشتان نیامد، عاجل بهترین هوتل قطر را انتخاب کنید و حکومت تمام مصارفتان را خواهد پرداخت. به نظر میرسد که حکومت افغانستان نگران بود روابط خوب طالبان و قطر منجر شود تا میزبانی عالی از تیم حکومت در دوحه صورت نگیرد. البته اعضای هیأت مذاکره کننده به هوتلی به نام «شرق» انتقال داده شدند. هوتل شرق نیز از بهترین هوتلهای دوحه است و من تردیدی ندارم که قطر از هیأت مذاکره کننده افغانستان و هیأت طالبان به خوبی میزبانی کرد و در نهایت نیز کل هزینههای سفر را به تنهایی خواهد پرداخت. هزینههایی که بیتردید به صدها هزار دالر خواهد رسید.
تصور ما این بود که هم ما و هم اعضای هیأت یا قرنطین میشویم و یا دستکم از ما تست سریع برای تثبیت وضعیت کرونایی اشتراک کنندهگان گرفته میشود. اتفاقا که دوحه روزهای نسبتا پر چالشی را از بابت کرونا میگذراند. تا اکنون 118 هزار تن در این کشور مبتلا به کرونا شدهاند و نزدیک به 3000 نفر نیز جان باختهاند. بر خلاف تصور ما، پروتوکول به گونهای بود که نباید از ما و هیأت مذاکره کننده تست دوبارهای گرفته شود و باید همان تست افغانستان مدار اعتبار باشد. برایم جالب بود که قطر این موضوع را چطور قبول کرده است. به هر ترتیب، میزبانی قطریها کمی مهربانانهتر از حدی بود که شخصا تصور میکردم.
من نمیدانستم که طالبان در کدام هوتل، جابهجا شدهاند. ساعت 8:30 شام به بخش رستورانت هوتل شرایتون رفتیم. به محض ورود به این بخش متوجه حضور سه تن از اعضای تیمهای تخنیکی طالبان شدم که در حال غذا خوردن در این رستورانت هستند. داشتم به آنها توجه میکردم. چیزهایی را از طریق موبایل به همدیگر نشان میدادند که به یکباره متوجه شدیم انس حقانی در حال عبور از بخشی از رستورانت است. انس حقانی را تقریبن همه میشناسند اما کوتاه و برای کسانی که نمیدانند چرا انس حقانی اهمیت ویژه دارد باید توضیح دهم که انس حقانی، فرزند جلالالدین حقانی، بنیان گذار شبکه حقانی و برادر ناتنی سراج الدین حقانی، رهبر کنونی این شبکه است. حقانی در تصمیمگیریهای رهبری شبکه حقانی نقش داشت و در سال 1393 خورشیدی با یک تن دیگر به نام حافظ رشید دستگیر شد. این رویداد برای افغانستان یک خبر خوش بزرگ محسوب میشد، چرا که نزد حکومت افغانستان، شبکه حقانی مسوول خونینترین حملات انتحاری در کابل و دیگر ولایتهای افغانستان محسوب میشُد. در آن زمان گزارشهایی از بازداشت او در کشورهای خلیج از جمله بحرین منتشر شد اما اطلاعات دقیق در این مورد در دست نیست. پس از توافقنامه امریکا و طالبان، انس حقانی و دو تن دیگر از اعضای طالبان با دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان که نزد طالبان اسیر بودند، معاوضه شد. طالبان بارها خواهان رهایی انس حقانی از زندان دولت افغانستان شده بودند. چند ماه پیش زمانی که این گروه نام اعضای تیم مذاکره کننده خود را برای گفتوگوهای صلح با آمریکاییها اعلام کرد، نام انس حقانی نیز در آن بین بود. طالبان گفته بودند که حقانی یکی از اعضای مهم تیم مذاکره کننده طالبان است و باید رها شود. در نهایت او رها شد و عضو هیأت مذاکره کننده طالبان گردید. تعدادی از خبرنگاران خودشان و رسانه خود را برای انس حقانی معرفی کردند. من وقتی معرفی کردم که متعلق به روزنامه 8صبح است. انس حقانی نگاه متفاوتتری کرد و گفت: «خو خو 8صبح، کلان رسانه است. … بخیر صلح شود. »
احتمالا کسانی که انس حقانی را از نزدیک دیدهاند میدانند که او بسیار آرام صحبت میکند و بر خلاف تصویری که از شبکه حقانی موجود است دستکم در ظاهر وضعیت او اینگونه نیست. در ادامه این سفرنامه از برخوردهای متفاوت و گاها زنندهی برخی از اعضای هیأت طالبان هم خواهید خواند. خوشوبش کوتاه با انس تمام شد. در آنجا ما متوجه شدیم که دسترسی ما به شماری از اعضای هیأت طالبان حتا کمی بیشتری از دسترسی به هیأت حکومت است. بعدا متوجه شدم که علاوه بر عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه و محمد حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجهی افغانستان، انس حقانی و عبدالسلام حنفی عضو هیأت مذاکره کننده طالبان نیز در هوتل شرایتون حضور دارند.
برای صحبت با انس حقانی وقت کافی نبود. انس گفت آمدیم که صلح کنیم و از روزهای سخت عبور کنیم. با امریکاییها به نتیجه رسیدیم، «اشغال» ختم شده و نوبت این است که ما افغانها بین خود به یک تفاهم برسیم.
در قسمت دوم این سفرنامه از یک روز جالب و تاریخی خواهید خواند. روزی که بر خلاف توقع، ما تا آخرین لحظات آن روز کنار هر دو تیم مذاکره کننده بودیم. صحنههای متعددی را ثبت کردیم. خاطرات متعددی را یادداشت گرفتیم و در نهایت تصویری بیم و ترس کنار هم، اتفاقات جالب را رقم زدند.
برای مطالعه قسمت دوم، روی لینک زیر کلیک کنید: