طالبان در جریان نزدیک به سه سال گذشته، دهها تن از زنان را در ولایتهای مختلف به اتهامهای گوناگون زندانی کردهاند. یافتههای ۸صبح نشان میدهد که همه زندانیان خلاف اصول محاکمه عادلانه در نظام جزایی طالبان، مورد تحقیر، شکنجه، آزارواذیت و برخی از آنان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. طالبان در اکثریت ولایتها زندان زنانه در ساختمان جداگانه ندارند و یک بخش از زندانهای مردانه را به زنان اختصاص دادهاند. این گروه در کنار نداشتن تعمیر جداگانه برای زنان، زندانیان را مورد آزارواذیت کلامی، جسمی و روحی نیز قرار داده است. دو تن از زنان در این گزارش تایید کردهاند که از سوی طالبان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند و نیز شاهد تجاوز بر زنان دیگر بودهاند. یکی از زنان که از زندان پلچرخی رها شده میگوید که به دلیل وضعیت ناگوار صحی در این زندان، بین موهایش مملو از شپش شده بود و هیچ نوع مراقبت صحی بهویژه خدمات صحی برای قاعدهگی در این زندان وجود ندارد. همچنان یک منبع معتبر در بدخشان ادعا میکند که برخی از مقامهای طالبان تلاش میکنند زندانیان زن که به قول آنان «قدبلند و مقبول» باشند را شبهنگام به نزد خود بخواهند و صبح دوباره به زندان برگردانند. یافتههای ۸صبح از ولایت ارزگان نیز نشان میدهد که زنان وقتی بازداشت میشوند، تا انتقال به زندان ولایت قندهار در خانههای مقامهای این گروه نگهداری میشوند.
طالبان در بیش از دوونیم سال گذشته، زنان را به اتهامهای گوناگون بهشکل خودسرانه توقیف کردهاند. این گروه افزون بر برپایی دادگاههای صحرایی و شلاق زدن زنان در محضر عام، صدها تن از زنان و دختران را به اتهام همکاری با جبهههای مخالف طالبان، گروه داعش، رابطه خارج از ازدواج و صحبت تلفنی به قول این گروه با مردان نامحرم در یک روند غیرعادلانه زندانی کردهاند.
یافتههای ۸صبح نشان میدهد که برخی از زنان و دختران در هنگام توقیف در نظارتخانه و زندان طالبان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. زنان و دخترانی که تجربه زندان و بازداشت طالبان را دارند، ادعا کردهاند که رفتار زندانبانها و مقامهای این گروه با آنان بسیار زشت و غیرانسانی بوده است.
براساس اظهارات زنان زندانی، طالبان در هنگام بازجویی در نظارتخانهها از متهمان میخواهند که خود را برهنه کنند و اگر کسی از این امر سر باز زند، بهشدت شکنجه میشود، بهگونهای که اندامهای جنسیاش مورد لتوکوب قرار میگیرد.
در این گزارش با چهار زن زندانی و دو تن از وابستهگان زندانیان که تجربه طی مراحل پروندههای نسبتی متهمان را داشتهاند، صحبت شده است. براساس یافتههای این گزارش، دختری جوان که سال گذشته میلادی جسدش از یک جوی در چوک ارغندی شهر کابل پیدا شد، توسط جنگجویان طالبان به دلیل عدم رعایت حجاب مورد نظر این گروه بازداشت شده و پس از تجاوز به قتل رسیده است.
براساس ادعای منابع، مادر و پدر این دختر با مراجعه به نهادهای طالبان برای دادخواهی، مفقود شدهاند و تا کنون از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. طالبان بیبیمارینای ۲۳ ساله را به تاریخ ۲۸ قوس ۱۴۰۲ خورشیدی از ایستگاه بین نانوانی و برچی سیتیسنتر در ناحیه سیزدهم شهر کابل به اتهام عدم رعایت حجاب مورد نظر این گروه بازداشت کردند. مارینا در کنار شغل خیاطی، دانشجوی انستیتوت علوم صحی فارابی بود و بیش از ۲۰ روز در توقیف طالبان قرار داشت و سپس جسدش در جوی انداخته شد.
زندانیان رهاشده که در این گزارش با آنان صحبت شده، روایتهای تلخ و دردناکی از همسلولیهایشان در نظارتخانهها و زندانهای طالبان دارند. این زنان میگویند که در یک روند ناعادلانه و با ادعای محض روانه زندان شدهاند.
شمار زیادی از زنان زندانی میگویند که بدون طی مراحل روند محاکمه عادلانه و بدون داشتن وکیل مدافع، روانه زندان طالبان شدهاند و در زندان نیز در وضعیت ناگوار صحی و غذایی شب و روز را سپری کردهاند. آنان میگویند که در کنار وضعیت بد صحی، دشنامها و طعنههای زندانبانهای طالبان تا زندهاند حالت روانشان را میآزارد و رنج میکشند. یکی از زندانیان زن که از زندان پلچرخی رها شده، میگوید که وقتی در خانه موهایش را شانه کرده، مملو از شپش بوده است.
براساس یافتههای گزارش، در برخی از نظارتخانههای طالبان زنان از تشنابهای مردان بهگونه مشترک استفاده میکنند. افزون بر این، زنان زندانی میگویند، در یک اتاق که دو تا سه تن باید زندهگی کنند، در زندانهای طالبان از ۸ تا ۱۰ تن به سر میبرند.
در این گزارش به وضعیت زندانیان زنان در ولایتهای بدخشان، بلخ، سمنگان، ارزگان، کابل، غزنی و میدانوردک پرداخته شده است. طبق اطلاعات بهدستآمده، زنان در همه این ولایتها به اتهامهای گوناگون بازداشت شده و برخی از آنان از سوی دادگاه این گروه بیگناه شناخته شدهاند. آزادشدهگان میگویند که با بستن اتهامهای بیاساس، به زندان رفتهاند و عزت و حیثیت اجتماعی آنان و خانوادههایشان صدمه دیده است و هزینههایی را که در اوج فقر و تهیدستی به مصرف رساندهاند، کی پرداخت خواهد کرد.
وضعیت زنان در بند طالبان در بدخشان
یافتههای گزارش از ولایت بدخشان نشان میدهد که در حال حاضر ۷۹ زن در زندان این گروه در شهر فیضآباد، مرکز این ولایت، زندانیاند. اطلاعات نشان میدهد که در تمام ولسوالیهای این ولایت زندان زنانه وجود ندارد. زنانی که از طرف طالبان در بدخشان متهم شناخته میشوند، پس از توقیف در نظارتخانه قوماندانیهای امنیه ولسوالیهای این ولایت نگهداری میشوند.
براساس اطلاعات بهدستآمده، به اسثتنای ولسوالی یفتل بدخشان (بالا و پایین) نظارتخانه مشخصی برای زنان وجود ندارد؛ اما در سایر ولسوالیهای بدخشان یک اتاق به نام نظارتخانه وجود دارد که توقیفشدهگان تا پیدا کردن ضمانت و یا هم انتقال به مرکز ولایت دو تا سه روز را در آنجا سپری میکنند.
منابع به روزنامه ۸صبح میگویند که تمام اتاقهای نظارتخانههای قوماندانیهای ولسوالیهای ولایت بدخشان فاقد امکانات صحی و ضرورتهای اولیه زندهگی است. یافتههای ۸صبح از این ولایت نشان میدهد که تمام زنان در نظارتخانههای قوماندانیهای بدخشان به دلیل نبود تشناب جداگانه و آب، از تشنابهای مردانه بهگونه مشترک استفاده میکنند.
طالبان در بدخشان در بخش جنایی قوماندانیها یک نظارتخانه دارند و وقتی زنان را بازداشت میکنند، پس از توقیف به نظارتخانه قوماندانی منتقل میکنند و از آنجا به نهاد مربوط خود تحویل میدهند.
بررسی پروندههای زنان زندانی در ولایت بدخشان نشان میدهد که بیشتر زنان به اتهام رابطه خارج از ازدواج بازداشت شدهاند. همچنان یک زن در این ولایت به اتهام توهین به محتسبان امر به معروف و نهی از منکر این گروه در شهر فیضآباد زندانی است.
افزون بر اتهام رابطه خارج از ازدواج و فرار از منزل، ۱۵ تن از زنان و دختران را در ولسوالی شغنان این ولایت به دلیل عدم رعایت حجاب مورد نظر طالبان و توهین به این گروه بازداشت کردهاند. همچنان یک زن در ولسوالی بهارک به اتهام ارتباط تلفنی و باجگیری از یکی از نیروهای طالبان، بازداشت شده است.
دو زن در ولسوالی یاوان بازداشت شدهاند که تا کنون اتهامشان روشن نیست؛ اما در گذشته آنها پولیس بودند. طالبان دلیل بازداشت آنان را روشن نساختهاند و آنها بدون پرونده مشخص در زندان به سر میبرند. در عین حال، پنج زن در ولسوالی یفتل پایان به اتهام قتل یک جنگجوی طالبان زندانی شدهاند و دو معلم در ولسوالی تگاب این ولایت به اتهام تشویق زنان و دختران به عدم رعایت حجاب مورد نظر طالبان بازداشت شدهاند.
در همین حال، منابع معتبر در صحبت با روزنامه ۸صبح میگویند که زنان متهم و معتاد به مواد مخدر در یک مکان نگهداری میشوند. به گفته منابع، مسوول این زندان یا به قول منابع خانه امن که خود زن است، رفتار بسیار زشت با زنان دارد و آنان را مورد تحقیر و توهین قرار میدهد.
منابع میگویند: «مساله خیلی وحشتناک و بد دیگر این است که برخی از مقامهای محلی طالبان به شمول کمیته امر به معروف، از مسوول این زندان تقاضا کردهاند که اگر زندانیانی دارد که جوان هستند، آنان را شب نزد این مقامهای طالبان بفرستند.» این منابع میافزایند: «یک مقام محلی طالبان گفته است اگر شب بتوانی برای ما [زنان زندانی را] روان کنی، رنجر روان میکنم، چندتایشان را روان کن که قد و قامت بلند داشته باشند، مقبول باشند. برای ما انتخاب کن. یک شب را به ما بسپار و صبح دوباره آنها را به شما برمیگردانیم.»
وضعیت زنان در زندان زنانه ولایت بلخ
یافتههای گزارش نشان میدهد که در حال حاضر ۱۰۲ تن از زنان در زندان مرکزی شهر مزارشریف، مرکز ولایت بلخ، زندانیاند. موقعیت زندان مرکزی در ناحیه اول شهر مزار شریف است و در ۱۴ ولسوالی ولایت بلخ تعمیر جداگانه برای زندانیان زن وجود ندارد. تنها یک اتاق در نظارتخانههای قوماندانیهای امنیه ولسوالیهای این ولایت برای نگهداری زنان انتخاب شده است.
اطلاعات از ولسوالیهای ولایت بلخ حاکی از آن است که زنان توقیفشده پس از ۲۴ ساعت تا دو روز به زندان مرکزی شهر مزارشریف منتقل میشوند. بیشتر زنان در ولسوالیها و مرکز این ولایت توسط جنگجویان مرد طالبان توقیف میشوند و در جریان بازداشت زنان در بیشتر وقتها هیچ زنی حضور ندارد.
براساس معلومات، بیشتر زنان زندانی در ولایت بلخ از سوی طالبان به اتهام همکاری با جبهههای مخالف این گروه بازداشت شدهاند. این زندانیان از دسترسی به عدالت، محاکمه عادلانه و دیدار با خانوادههایشان محرومند و خانوادههای زندانیان بهندرت اجازه ملاقات پیدا میکنند.
منابع در ولایت بلخ وضعیت صحی در زندان زنانه این ولایت را بد توصیف میکنند. به گفته آنان، رژیم غذایی مناسب وجود ندارد و نظافت در این زندان رعایت نمیشود. براساس اظهارات منابع، زنان بیشتر در نظارتخانهها مورد بیحرمتی قرار میگیرند و در زندان به میزان روند بازداشت و توقیفخانهها شکنجه و آزارواذیت نمیشوند، اما سوءاستفاده از زنان زندانی بهشکل جدی وجود دارد و هیچ نهادی در میان طالبان وجود ندارد که صدای زنان را در این مورد بشنود.
تعدادی از زندانیان رهاشده نیز تایید کردهاند که هر «جرم و جنایتی» که در زندان شود، کسی پرسان نمیکند. به گفته آنان، مقامهای طالبان به زنان زندانی به چشم بدکاره و برده میبینند و به همین دلیل شکایت آنها از زندانبانها و جنگجویان این گروه را نمیپذیرند.
اطلاعات از بلخ حاکی از آن است که برخی از زنان پس از رهایی از زندان طالبان خودکشی کردهاند. یک دختر جوان روز پنجشنبه، ۱۲ دلو ۱۴۰۲، در ناحیه سوم شهر مزارشریف، مرکز ولایت بلخ، خودکشی کرده است.
طالبان این دختر جوان را به بهانه عدم رعایت حجاب مورد نظر این گروه بازداشت کرده بودند و جسدش پنج روز بعد از منطقه «کول امبوی» ولسوالی بلخ، یکی از مکانهای نظامی طالبان، پیدا شد. منابع تایید کردهاند که این دختر مورد تجاوز قرار گرفته و سپس تیرباران شده است.
موقعیت زندان زنانه غزنی و تعداد زندانیان آن
در ولایت غزنی نیز زندان اختصاصی برای زنان وجود ندارد. در محبس مرکزی این ولایت یک بخش آن به زنان زندانی اختصاص داده شده و این زندان در ساحه کوه باد، در حومه مرکز شهر غزنی، موقعیت دارد. در حال حاضر ۱۵ زن در این محبس زندانیاند. این زنان به اتهام رابطه خارج از ازدواج، فرار از منزل و شریک در قتل زندانی شدهاند. یافتهها نشان میدهد که امکانات صحی و دسترسی به خانوادههای زندانیان بهندرت وجود دارد.
در ولسوالیهای ولایت غزنی زندان زنانه وجود ندارد و زنان پس از توقیف در نظارتخانههای قوماندانیهای امنیه ولسوالیهای این ولایت نگهداری و پس از طی مراحل پرونده نسبتی، به زندان مرکزی ولایت غزنی انتقال داده میشوند.
یافتهها نشان میدهد که از ۱۸ ولسوالی ولایت غزنی تنها در ولسوالیهای جاغوری، مالستان و قرهباغ این ولایت نظارتخانه برای نگهداری زنان وجود دارد و در سایر ولسوالیها هیچ مکانی برای زنان بازداشتشده وجود ندارد.
موقعیت زندان زنانه ولایت میدانوردک و تعداد زندانیان
یافتههای ۸صبح از ولایت میدانوردک نشان میدهد که در ولسوالیهای این ولایت زندان زنانه وجود ندارد، اما یک تعمیر جداگانه برای نگهداری زنان در محوطه زندان مرکزی میدانشهر برای زنان وجود دارد. هم اکنون شش زندانی زن در این زندان به سر میبرند که یک تن آنان به اتهام قتل و پنج تن دیگر به اتهام رابطه خارج از ازدواج زندانی شدهاند.
در تعمیر اداری ولسوالیهای حصه اول بهسود و ولسوالی سیدآباد این ولایت، یک اتاق بهعنوان نظارتخانه زنان استفاده میشود، اما در ولسوالیهای جلریز، نرخ، چک، جغتو و دایمیرداد زندان یا نظارتخانه زنانه وجود ندارد. وضعیت بد صحی، عدم رعایت مراقبتهای اولیه و برخورد نادرست و خشن طالبان، از چالشهای عمده در نظارتخانههای این گروه در ولایت میدانوردک عنوان شده است. منابع همچنان افزودهاند که بیشتر پروندههای نسبتی زنان از سوی جرگههای محلی و ملاامان در این ولایت حلوفصل میشود که بیشتر شبیه دادگاههای صحرایی طالبان است و حقوق متهمان به شمول کرامت انسانی و مصونیت آنان رعایت نمیشود.
این در حالی است که در ولسوالیها و مرکز ولایت ارزگان هیچ زندان زنانه و نظارتخانه وجود ندارد. زنانی که به اتهامهای مختلف از سوی طالبان بازداشت میشوند، در خانههای مقامهای طالبان نگهداری میشوند یا هم به زندان زنانه ولایت قندهار انتقال داده میشوند.
با این حال، یافتههای ۸صبح از ولایتهای سمنگان، جوزجان و فاریاب نشان میدهد که ۲۳ زن در شهر ایبک، مرکز ولایت سمنگان زندانیاند. آنان به اتهام رابطه خارج از ازدواج، فرار از منزل، ارتباط با نظامیان پیشین و ارتباط با جبهههای مخالف طالبان، در بند این گروه قرار گرفتهاند.
براساس یافتههای گزارش، ۱۹ زن در شبرغان، مرکز ولایت جوزجان، زندانیاند و اتهام برخی آنان قاچاق مواد مخدر، ارتباط با نیروهای مخالف طالبان و فرار از منزل است. اتهام اکثریت آنان اصلا روشن نیست و بدون پرونده نسبتی خاصی در زندان به سر میبرند و روشن نیست که طالبان آنان را تا چه زمانی در وضعیت نامعلومی نگه میدارند.
ولسوالیهای ولایت فاریاب نیز فاقد زندان زنانه است و تنها یک زندان در ناحیه دوم سرک عمومی شهر میمنه، مرکز این ولایت، موقعیت دارد که زنان در آن زندانیاند. اتهام زنان زندانی فرار از منزل، رابطه خارج از ازدواج و سرقت است، در حالی که به برخی از آنان هیچ نوع اتهامی نسبت داده نشده است.
یافتههای ۸صبح از این ولایتها نشان میدهد که زنان علاوه بر نداشتن وکیل مدافع و دسترسی به محاکمه عادلانه، به اعضای خانوادههایشان نیز بهآسانی دسترسی ندارند. خانوادههای اکثریت زندانیان در این ولایتها برای ملاقات با زندانیان به اعضای طالبان پول پرداخت میکنند.
تجربه زنان از نظارتخانهها و زندانهای طالبان در کابل و سمنگان
تجربه زنان از بازداشتهای کوتاهمدت و درازمدت در بند طالبان تکاندهنده و وحشتناک است. یکی از زنان معترض که توسط طالبان در نظارتخانه حوزه شانزدهم امنیتی شهر کابل مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، میگوید که این گروه به زنان بهعنوان بردههای جنسی و غنمیت جنگی میبیند.
این زن معترض که در اولین شب پس از بازداشت شدنش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، در جریان گفتوگو با ۸صبح بارها بغض گلویش ترکیده و اشک ریخته است. او که به قول خودش به مرده متحرک تبدیل شده، میگوید که طالبان در هنگام بازجویی زنان و دختران را مجبور میکردند که خود را برهنه کنند. به گفته او، کسانی که از این امر طالبان سر باز میزدند، بهشدت مورد شکنجه قرار میگرفتند.
نرگس نثار (مستعار) که به دلیل تهدیدات امنیتی از ذکر نام واقعیاش خودداری شده، در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که سه روز در نظارتخانه حوزه شانزدهم طالبان تحت توقیف بوده و یک شب از سوی دو جنگجوی طالب مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. بانو نثار میگوید: «طالبان پرسان میکردند که کی شما را حمایت میکند؟ چرا اعتراض میکنید؟ وقتی اعتراف نمیکردم و منکر میشدم، عکسها را نشان میدادند و میزدند. شب میآمد، میبرد. تاریکی بود (گریه). سالون تاریک دور و دراز بود. آدم هیچ نمیفهمید که در کجاست. دخترها را به نوبت میبردند (گریه). کسی که تعلل میکرد، با شلاق و قنداق میزدند که لباسهای خود را بکشید. کسانی را که لباسهای خود را نمیکشیدند، بسیار میزدند.»
این زن که با بیان هر کلمه گلویش بغض میگیرد و اشکهایش سرازیر میشود، میگوید که کسی صدای نالهها و ضجههای زنان و دختران را نمیشنید و هیچ فریادرسی در آنجا وجود نداشت.
بانو نثار میافزاید: «آنقدر وحشت داشت که هیچ کسی گپ نمیزد. همه برای عزت خود تقلا میکردند، اما دادرسی وجود نداشت. در یک اتاق شش نفر بودیم، دو تا دختر و چهار تا زن. یکی از دخترها را به جرم پاچه بلندش آورده بودند. تازه نامزد شده بود. پیش از من مورد تجاوز قرار گرفته بود و بعدا مرا بردند.»
این زن معترض میگوید: «دو نفر با بسیار وحشت بالایم تجاوز کردند. اول گفتند که لباسهایت را بکش. وقتی مقاومت کردم و جیغ زدم، دستمال سیاه را به روی و دستهایم را در پشت بستند و کالایم را خودشان کشیدند. نه فریاد زده میتوانستم و نه هم تکان خورده. صرف صدای گپ طالبها میآمد. در جریان تجاوز اگر سروصدا میکردی، به جایی میزدند که نشان داده نمیشود. از شرمگاهها چوتی میگرفتند.»
بانو نثار تصریح میکند که خانوادهاش واسطه کرده تا او از زندان پلچرخی نجات پیدا کند. او میافزاید: «از اعضای خانواده و خودم تعهد گرفتند که با رسانهها گپ نزنیم. هشدار دادند که اگر گپی به رسانهها گفته شود، تمام اعضای خانوادهام را از بین میبرند. بارها تصمیم به نابودی خود گرفتم، اما وقتی به فرزندانم نگاه میکنم، منصرف میشوم. شوهرم را گفتم که اگر نگاهم نمیکنی، آزادم کن؛ چون به اختیار خودم نکردم. شوهرم گفت نه شنیدم و نه میشنوم.»
این زن معترض میافزاید: «طالبها بسیار گپهای بداخلاقی میگفتند. پدرها را دشنام میدادند. به ما میگفتند که اگر شما مسلمان هستید، چرا همراه ما این کارها را [سکس] نمیکنید؟ اگر کافر پیسه بدهد، باز [سکس] میکنید.» بانو نثار تاکید میکند: «طالبان بازجویی نمیکردند، تجاوز میکردند. دیگر هیچ کار نمیکردند. بازجویی صبح شروع میشد. هیچ گپ زدن حق نداشتیم. یک گوشه مینشستیم و هر کسی درد خود را میخورد. حالا هر ثانیه و هر وقتی که همراه شوهرم حلال همبستری میکنم، یادم میآید. وحشت میکنم و در همان حالت گریان میکنم. جیغ میزنم. تداوی کردم که روح و روانم خوب شود، اما خوب نشدهام.» او از همه زنان و دخترانی که در زندانهای طالبان مورد تجاوز قرار گرفته، نیز میخواهد که در مورد تجربههایشان صحبت کنند. او میگوید: «اگر مساله عزت مطرح است که عزتتان را نابود کردند و مورد تعرض و تجاوز قرار دادند، پس چرا سکوت میکنید؟»
شمایل (مستعار) دختر جوانی از ولایت سمنگان است. خانواده این دختر میخواستند او را به نکاح یکی از افراد مسن طالبان دربیاورند که مخالفت میکند و از خانه پدر میگریزد. او میگوید که دو بار مورد تجاوز طالبان قرار گرفته و بیش از هفت ماه در زندان این گروه بوده است.
شمایل در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید: «خانوادهام تصمیم گرفت که مرا به یک طالب سنکلان بدهد. من رضایت نداشتم و میخواستم فرار کنم طرف کابل. مرا از رباطک طالبها ایستاد کردند و بردند داخل نظارتخانه. در ۱۲ روز در داخل نظارتخانه لتوکوب شدم. دو دفعه تجاوز جنسی کردند سرم. بعد از ۱۲ روز، مرا بردند به زندان. هفت ماه در زندان سمنگان بودم.»
این دختر جوان سمنگانی میافزاید که طالبان در زندان زنان را مجبور میکردند به خواستهای جنسی این گروه تن بدهند، در غیر آن بهشدت مورد لتوکوب و شکنجه قرار میگرفتند. او میگوید: «هفت ماه در زندان سمنگان بودم، بسیاری کسانی را دیدم که لتوکوب و شکنجه میشدند تا راضی شوند و شب همراه طالبها بروند [افراد طالبان زنان را از زندان بیرون و بر آنان تجاوز میکنند.] هر کسی راضی نمیشد، شکنجه میشد. بالاخره بعد از هفت ماه اقارب خود را پیدا کردم که پول فرستاد تا برایشان دادم، مرا آزاد کردند.»
تجربه زنان از شکنجه تا تحمل مشقت در زندان پلچرخی
شمسیه (مستعار) یکی از زنانی که در پی اختلافهای خانوادهگی در دام طالبان افتاده، نیز از روند محاکمه ناعادلانه طالبان شکایت دارد. او میگوید که در نتیجه یک توطیه به چنگ این گروه افتاد، اما محاکم این گروه بدون در نظر گرفتن اصول محاکمه عادلانه او را به زندان پلچرخی فرستادند و سپس بیگناه شناختهاند.
شمسیه که بهسختی به برخی از پرسشها در مورد تجربه زندانی شدنش پاسخ داده، میگوید که نمیخواهد در مورد با تفصیل صحبت کند. او دلیل عدم صحبت در این مورد را تاثیر بد آن بالای روح و روانش میخواند. شمسیه میافزاید: «ناخودآگاه اذیت میشوم. صحبت کردن مهم به نظر نمیرسد، اما روانم را بد رقم اذیت میکند. همه چیز میگذرد، اما ردش تا آخر عمر هست. روی تکهتکه از وجودم میماند.»
بانو شمسیه میگوید که زندانبانهای طالبان در پلچرخی با زنان زندانی بسیار بد و غیرانسانی رفتار میکنند و در هر اتاق از ۸ تا ۱۰ نفر زندهگی میکردند. او وضعیت صحی و خوراک را در زندان پلچرخی نیز ناگوار و بد توصیف میکند و میافزاید که چند تا تشناب بود و همه زندانیان از آن استفاده میکردند. به گفته او، مشغولیت روزمره زنان زندانی پاککاری زندان بود و با وجود آن هم وضعیت صحی در آنجا غیر قابل تحمل بوده است.
با این حال، یکی از اعضای خانواده شمسیه که پروندهاش را دنبال کرده و در مدت زندانی بودن او چندین بار به پلچرخی نیز رفته، در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که طالبان او را در اثر یک مشکل خانوادهگی بازداشت کردند، اما در هنگام توقیف مسیر دوسیه را تغییر دادند و اتهام سنگین بر شمسیه وضع کردند. او میافزاید که مسوولان یکی از حوزههای امنیتی طالبان در کابل هنگامی که شمسیه تحت نظارت قرار داشت، برای رهایی این عضو خانوادهاش مبلغ شش هزار دالر رشوت درخواست کرده بود.
این زن که با هویت مستعار شبنم با ۸صبح گفتوگو کرده، تاکید میکند که در زمانی طی مراحل پرونده نسبتی شمسیه از دادگاه تا زندان با مشکلات و رنجهای فراوانی روبهرو شده که یادآوری آن لحظهها برایش دردآور و ترسناک است.
شبنم میگوید: «طالبان با ما به چشم بدکاره میبینند. از نظارتخانه تا محکمه و زندان پلچرخی، تجربههای بسیار تلخ دارم. یک روز در زندان پلچرخی یکی از جنگجویان طالبان که تلفن خرد در دستم بود، با من بسیار رویه زشت کرد. به او گفتم چه میشود که انسانی رفتار کنید؟ گفت اگر شما خوب میبودید، در زندان نبودید.»
این عضو خانواده شمسیه میافزاید: «یک روز به زندان پلچرخی رفتهام. شانهاش را دیدم که افگار شده بود و زخم شدید برداشته بود.» او تاکید میکند که مساله دردناکتر از همه این است که زنان زندانی در پلچرخی بدون رعایت سطح اتهامشان همه در یکجا زندانیاند.
شنبم میگوید: «در یک سالون کلان همه یکجا زندانی بودند. در آنجا کسانی که زندانی بودند، سطح اتهامشان متفاوت بود. افرادی زندانی بودند که بیگناه بودند، اما متهم و مجرم همه در یکجا بودند.»
او به نقل از شمسیه میافزاید: «یک نفر بود که تقریبا تحت فشار روحی قرار داشت و عین دیوانه بود. از لحاظ صحی وضعیتش بسیار بد بود. هر لحظه فریاد میزد و برای همه مزاحمت میکرد و کسی خواب و آرامش نداشت.»
شبنم تصریح میکند: «شمسیه موهایش بسیار دراز بود، چنان لاغر شده بود که شناخته نمیشد. وقتی خانه آمد، موهایش پر شپش شده بود و از سرش شپش میریخت. برای مریضهای قاعدهگی هیچ نوع نوارهای بهداشتی و عرضه خدمات صحی وجود نداشت. عین حیوان در زندان زندهگی میکردند.»
افزون بر این، یک زن معترض دیگر که در حوزه سوم طالبان مورد لتوکوب قرار گرفته، با به اشتراک گذاشتن عکسهایی از اعضای بدنش که نشان میدهد در نتیجه شکنجه زخم برداشته، میگوید: «بهشدت لتوکوب شدم. دخترم یکساله بود، زیاد گریه میکرد. مچ دست و پایش برآمده بود. من هم ضرب و جرح و سیاهکوبی داشتم. از من تعهد گرفته بودند که صحبت نکنم و این وضعیت برایم کشنده است.»
پیش از این نیز روزنامه ۸صبح در گزارشهای تحقیقی جداگانه دریافته بود که طالبان به شیوههای مختلف زنان را در زندانهای خود شکنجه کردهاند. اعضای این گروه در زندانها اندامهای جنسی زنان را مورد شکنجه قرار داده و بر آنها تجاوز کردهاند.
همچنان در گزارشی جداگانه وضعیت زنان در زندانهای ولایتهای غربی کشور به تصویر کشیده شده که نشان میدهد زنان در ولایتهای غور، هرات، بادغیس، فراه و نیمروز به اتهامهای مختلف بدون رعایت طی مراحل محاکمه عادلانه زندانی شدهاند و در زندانها مورد خشونت و بدرفتاری قرار میگیرند.
این گزارش با همکاری پروژه افغان ویتنس تهیه شده است.