سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال مهاجران افغانستان مشخص است و جای ابهام ندارد: بدرفتاری، تحقیر، اخراج و در مواردی هم کشتار. ایران که مقصد اول افغانهاست و رقمشان در این کشور نیز بالای چند میلیون است، اخراج بیرویه و حتا کشتارشان کمتر واکنش برمیانگیزد. دولتهای غربی و نهادهای بینالمللی مهاجرت نیز علیه ایران صدا بلند نمیکنند؛ چون جمهوری اسلامی ایران ادعا میکند ضمن آنکه در معرض هجوم سیلآسای پناهندهگان افغان قرار دارد، از سوی دولتهای غربی نیز تحریم است و نمیتواند با اقتصاد ضعیف میزبان میلیونها مهاجر باشد. درست است که ایران با چالش تحریم دست به گریبان است، ولی زیر نام میزبانی از مهاجران از سوی نهادهای بینالمللی کمکهای هنگفتی دریافت میکند.
همین چند روز قبل احمد وحیدی، وزیر داخله ایران، بار دیگر هشدار داد که پولیس کشورش مصمم به اخراج افغانهای فاقد مدرک قانونی است و این روند به زعم او با قوت ادامه خواهد یافت. وی در صحبت با رسانهها اظهار داشت: «ما قبلاً هم اعلام کردهایم و حالا هم اعلام میکنیم که مهاجران افغان فاقد مدرک قانونی باید به کشور خود برگردند و در آبادانی آن سهم بگیرند.» این مقام ایرانی طوری سخن میگوید که گویی در افغانستان دولت مشروع، فراگیر، مردمسالار و پاسخگو به نیازهای مردم برقرار باشد. اینگونه اگر میبود، شاید روند مهاجرت افغانها به ایران از عادی به «سیلآسا» تغییر نمیکرد. دولت ایران در حالی تاکید بر اخراج افغانها میکند که شماری از اخراجشدهها پیش از آنکه به خانه و خانواده خود بپیوندند، از سوی جنگجویان طالبان بر سر مرزها شکار میشوند. با آن هم روند اخراج با قوت ادامه دارد، گویی که جمهوری اسلامی با طالبان تبانی کرده باشد.
به رغم آنکه روند مهاجرت افغانها به ایران سیلآسا خوانده میشود، این کشور برای آنان مقصد نهایی نیست؛ چون بر اثر تحریمها پول آن در برابر دالر امریکایی ارزش خود را باخته است. علاوه بر آن، در بدرفتاری با مهاجران در دنیا کمتر مانند دارد. غالب افغانها ایران را بهحیث معبری برای سفر به کشور سوم انتخاب میکنند: ترکیه. این کشور مقصد خوب برای افغانهاست، ولی سخت دستیافتنی. همینطور اروپا برای افغانها مقصد خوب است که با عبور از مرزهای ترکیه آن هم با عالمی از دشواری شاید حاصل شود. افغانها وقتی به آن دو مقصد نایل نشوند، از سر ناگزیری در ایران میمانند.
در ایران افغانهای دارنده اسناد قانونی نیز حال و روز خوبی ندارند و با محدودیتهای سختی دستوپنجه نرم میکنند. برای نمونه، در گذشته مهاجری که مدرک اقامت میداشت، از خدمات بانکی بهگونه بهتر مستفید میشد، ولی حالا نمیشود. بهتازهگی دستوری از جانب دولت ایران صادر شده که افغانهای دارنده اقامت مجازند فقط در یک بانک حساب باز کنند، نه در چند بانک. در حالی که این محدودیت در گذشته نبود. پیش از این، شماری از بانکها با اعتبار پنجساله به افغانهای دارنده اقامت حساب باز میکرد، ولی فعلاً نه؛ چون میعاد اعتبار سند اقامت را که عمدتاً یکساله است، معیار قرار میدهد. البته سند اقامت میتواند تمدید شود. اگر مهاجرت افغانها به ایران همچنان ادامه یابد و راه حلی برای آن سنجیده نشود، شاید مهاجران دارنده مدرک اقامت نیز از دریافت خدمات بانکی محروم شوند که در آن صورت زندهگی دشوارتر میشود؛ چون خرید و فروش و مبادلات با پول فزیکی نه که از طریق بانک انجام میشود.
جمهوری اسلامی پس وقوع حملههای مرگبار در شهر کرمان، خطر مهاجرت افغانها به ایران را جدی گرفته است. دقیقاً پس از آن بود که مساله «انسداد مرزها» از سوی دولت ایران مطرح شد. چند روز پیش کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، که به خط مرزی مشترک با افغانستان رفته بود، اظهار داشت که کشورش در انسداد مرزها بهویژه مرزهای شمالشرقی به طول 74 کیلومتر مصمم است و گامهای عملی در زمینه برداشته خواهد شد. پس از آنکه ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، خواستار تفاهم در زمینه فوق شد، آن نظامی ایرانی پاسخ داد: «تنها ایران است که در مرزهای خود تصمیم میگیرد و نیازمند اجازه از کسی نیستیم.»
خبرهای دلآزار دیگری که در رسانهها منتشر شد، ماینگذاری جادهها از سوی دولت ایران در خطوط مرزی مشترک با پاکستان و افغانستان است. ایران ساحاتی از مناطق مشترک مرزی با آن دو کشور را ماینگذاری کرده تا به زعم خود جلو ورود پناهندهگان افغان را بگیرد. براساس گزارش رسانهها، تا هنوز در دو نوبت موترهای حامل پناهندهگان افغان با ماین انفجاری برخورد کرده که در نتیجه آن شماری از شهروندان افغانستان کشته و زخمی شدهاند.
انسداد مرزها و ماینگذاری جادهها از سوی ایران جدیت این کشور را در زمینه عدم پذیرش و اخراج افغانها نشان میدهد. اینهمه در حالی انجام میشود که گروه طالبان واکنش جدی نشان نداده است. البته رسیدهگی به این معضل مزمن رسالت دولت مسوول، فراگیر و مردمسالار است، نه طالبانی که خود به کشتار بیگناهان متهم هستند. شاید طالبان از سیاست جمهوری اسلامی در این زمینه رضایت داشته باشند؛ چون از یک سو ظاهراً از مهاجرت شهروندان استقبال نمیکنند، به این دلیل که پناه بردن افغانها به سایر کشورها تعبیر به انزجار مردم از این گروه میشود. همچنان نظامیان حکومت پیشین عمدتاً به ایران پناه بردهاند که به محض اخراج از سوی پولیس این کشور، صید دام طالبان میشوند.
جمهوری اسلامی به اخراج مهاجران افغان بسنده نکرده و در مواردی دست به کشتار آنان میزند. پناهندهگان افغان نهتنها در مرزها از سوی مرزبانهای ایرانی به رگبار بسته میشوند که این روزها در خیابانهای شهرهای ایران نیز کشته میشوند. برای نمونه، الیاس محمدی، مهاجر افغان، جمعهشب، 20 دلو، در «بزرگراه نیایش» تهران توسط یک فرد «بسیجی» یا «حزباللهی» به قتل رسیده است. البته پس از گذشت دو هفته روشن شد که فرد مقتول مهاجر افغان بوده است. وی در نوبت شب با شهرداری تهران بهحیث «پاکبان» کار میکرده است. این مهاجر افغان بر فراز یک پُل عبوری که قصد پاک کردن پرچم جمهوری اسلامی را داشته است، از سوی یک فرد حزباللهی به روی خیابان پرتاب شده که فوراً جان باخته است. ادعای فرد حزباللهی این است که مقتول قصد اهانت به پرچم را داشته است؛ ادعایی که نهتنها موجب مجازات قاتل نمیشود، که تقدیر هم خواهد شد. نهادهای امنیتی ایران و رسانههای وابسته به دولت تلاش کردند که این پرونده مکتوم بماند، ولی کانون حقوق بشر ایران بهتازهگی پرده از رخ این جنایت برداشت. این نهاد روز پنجشنبه، 3 حوت، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که الیاس محمدی ۱۹ ساله که مهاجر افغان بود، نیمه جمعهشب، ۲۰ دلو، در بزرگراه نیایش تهران از سوی یک فرد «حزباللهی» به قتل رسیده است.
نمایندهگیهای سیاسی افغانستان در ایران که فعلاً از سوی طالبان اداره میشوند، معلوم است که پروای پناهندهگان افغان را ندارند. با تسلیمدهی سفارت به طالبان بینظمی، فساد، هرجومرج و کمیشنکاری اوج گرفته است. حتا خبرگزاری تسنیم که وابسته به سپاه پاسداران است، چشمدید یک خبرنگارش از نحوه عرضه خدمات توسط طالبان به مهاجران را اینگونه بازتاب داد: «قبل از سقوط افغانستان، سفارت این کشور اینگونه مزدحم نبود، اما این روزها خیابان اصلی سفارت و کوچههای اطراف به یکی از زشتترین مناظر شهری و شلوغترین نقاط تهران تبدیل شده است.» بینظمی و کمیشنکاری پس از آن بیشتر اوج گرفت که سفارت زیر اداره طالبان اعلام کرد که برای افغانهای مهاجر پاسپورت توزیع میکند. سطح بلند نیازمندی مهاجران به پاسپورت در کنار سوءمدیریت نمایندهگان طالبان موجب شده که خبرگزاری تسنیم وضعیت جاری در سفارت افغانستان را «زشتترین منظره شهری» تبلیغ کند.