اسماعیل خان، رهبر جهادی، چهره مخالف طالبان و عضو جمعیت اسلامی افغانستان، پس از فروپاشی دولت پیشین به ایران پناهنده شد و تا این دم در این کشور بهسر میبرد. وی در بیش از دو سال گذشته از دید رسانهها پنهان بود و در هیچ نشست منطقهای و بینالمللی حضور نیافته بود. یک گمان این بود که شاید پا از گلیم سیاست درکشیده باشد؛ چون از یکسو افغانستان در کنترل طالبان است و نیروهای مخالف این گروه تا این دم به قدرت چالشآفرین تبدیل نشدهاند. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران که میزبان موصوف است، با طالبان میانه خوب دارد و به جریانهای مخالف این گروه زیاد بها نمیدهد. اما این چهره مخالف طالبان با اشتراک در یازدهمین دور گفتوگوهای امنیتی هرات با ایراد سخنان نسبتاً تند به نشانی طالبان، سکوت ممتد خود را شکست و بار دیگر در محور توجه رسانهها قرار گرفت. اگر در سکوت اسماعیل خان نقش ایران موثر بوده است، در شکست سکوت آن نیز است.
لذا سوالی که مطرح میشود این است: آیا رویکرد ایران در قبال طالبان در شرف تغییر است؟
برای ارایه پاسخ به این پرسش سه نکته در ذیل عرض میشود:
۱- نفس اشتراک اسماعیل خان در گفتوگوهای امنیتی هرات درخور توجه است. وی در دهمین دور گفتوگوهای امنیتی هرات که در تاجیکستان برگزار شده بود، نیز دعوت شده بود، ولی اشتراک نکرد. ادعا این است که ایران مانع شده است. به نظر میرسد این ادعا درست باشد؛ چون در آن زمان میانه جمهوری اسلامی با طالبان خیلی خوب بود. برای نمونه، حسن کاظمی قمی، سفیر فعلی ایران در افغانستان، نیروهای مقاومت علیه طالبان را مستخدمان امریکا خواند، ولی پس از بروز واکنشها سخن خود را با ستایش از احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی، تلطیف کرد. همچنان، زمانی که طالبان از چند سو بر ولسوالی بلخاب ولایت سرپل یورش بردند و هزاران خانواده هزارهتبار را آواره ساختند، کاظمی قمی به جای همدردی با آوارهگان، امریکا را به خلق نزاع مذهبی در افغانستان متهم کرد. حتا ادعاهایی مطرح شد که دولت ایران گویا از ورود مولوی مهدی، عضو ناراضی هزارهتبار طالبان، به خاک خود جلوگیری کرده و این مساله منجر به قتل وی توسط نیروهای طالبان شده است. البته صحت این ادعا هنوز ناروشن مانده است. با توجه به این نمونهها، میتوان گفت که در عدم اشتراک اسماعیل خان در دهمین دور گفتوگوهای امنیتی هرات شاید جمهوری اسلامی دخالت داشته است.
ادعای فوق اگر درست باشد، اکنون اشتراک موصوف در یازدهمین دور گفتوگوهای امنیتی هرات نیز با اجازه ایران صورت گرفته و این میتواند به تغییر رویکرد این کشور در قبال طالبان دلالت کند. جمهوری اسلامی در میزبانی از دیگران خیلی محتاط است و تلاش میکند بر رفتار و گفتار مهمانش کنترل داشته باشد. جایی که نیاز احساس کند به مهمانش تریبون میدهد، ورنه هیچ. اکنون شاید این نیاز احساس شده باشد. البته نمیتوان این چرخش را زیاد جدی گرفت. در خوشبینانهترین حالت شاید بتوان گفت که جمهوری اسلامی در پی برقراری موازنه میان طالبان و اسماعیل خان است. چیزی که این ادعا را تایید میکند، بروز تنش لفظی و مرزی میان طرفین بر سر حقابه رود هیرمند است.
۲- اسماعیل خان در شهر دوشنبه تاجیکستان زیاده از حد در کانون توجه رسانهها قرار گرفت؛ شاید به این دلیل که در بیش از دو سال گذشته در سکوت بهسر میبرد؛ آدمی که در دفاع از هرات ظاهراً در چند هفته علیه طالبان خوب جنگیده بود. یازدهمین دور گفتوگوهای امنیتی هرات در واقع متفاوت از گذشته برگزار شد. حضور اسماعیل خان شاید یک عامل موثر در زمینه باشد؛ چون از وی پیهم بهنام چهره ضد طالبان یاد میشد.
همچنان، سخنان این رهبر جهادی برای طالبان گوشنواز نبود. گفتوگوهای امنیتی هرات با آن که از آن بهمثابه نشست علمی یاد میشود، در واقع این بار به نشست سیاسی ضد طالبان تبدیل شده بود؛ در حالی که از این گروه نیز دعوت صورت گرفته بود، ولی اشتراک نکرد. به خوبی حس میشد که همه صداها علیه طالبان است. حتا مهمانهای پاکستانی بر رهایی افغانستان از بند امارت طالبان تاکید کرده و گفتند که این گروه با اسلحه آمده و با اسلحه باید رانده شود. دو عامل محتوای نشست را ضد طالبانی ساخته بود: اول این که اسماعیل خان حضور داشت و از وی رسانهها بهحیث چهره ضد طالب یاد میکرد؛ دوم این که دو سال و چند ماه سلطه طالبان روزگار همه را سیاه ساخته که نمیشود از این مساله چشم پوشید و به آن نپرداخت.
گفتههای اسماعیل خان نشان داد که در مبارزه علیه طالبان ظاهراً مصمم به نظر میرسد. وی بیشتر بر شکلگیری همبستهگی واقعی میان نیروهای مخالف طالبان تاکید کرد و تشکیل دولت غیرطالبانی را نیاز مهم افغانستان خواند. حتا اظهار داشت که صلاحالدین ربانی و استاد عطامحمد نور رهبران حزب جمعیت اسلامی نیستند؛ چون به باور وی، در روزگار حاضر بایستی برای مبارزه علیه طالبان متحد شد نه این که اسیر منازعات داخلی بود. اسماعیل خان گفت که اگر طالبان به ایجاد دولت فراگیر تن ندهند، به قول وی مقاومت، استبداد را در هم خواهد شکست. این رهبر جهادی بهرسمیتشناسی طالبان از سوی دنیا را تقریباً ناممکن خواند؛ چون به گفته وی، کشورهایی که تا دیروز از طالبان حمایت میکردند، امروز بابت عملکرد این گروه شرمندهاند. این عضو جمعیت اسلامی مدعی شد که نهتنها حوصله ایران، بل حوصله جهان در برابر طالبان سر رفته است؛ به این معنا که ممکن است گامهای جدی علیه این گروه برداشته شود.
جمهوری اسلامی که میزبان اسماعیل خان است، از آن جایی که با رسانههای آزاد زیاد میانه ندارد، اگر به وی اجازه نداده باشد، دشوار است که به یکبارهگی این گونه پرقدرت ظاهر شود.
۳- جمهوری اسلامی ایران جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود را نیز از نظر دور نینداخته است. این جبهه در مشهد دفتر دارد و عملاً مشغول کار و پیکار سیاسی – فرهنگی است. برای نمونه، در اواخر ماه عقرب سال روان، نشست علمی با موضوع «جریانشناسی مقاومت در افغانستان» از سوی جبهه مقاومت در همکاری با برخی نهادهای ایرانی و تاجیکستانی در تهران برگزار گردیده بود. در آن نشست مهمانان از کشورهای مختلف حضور داشتند. از افغانستان نیز نمایندهگان مردم در پارلمان پیشین، رهبران احزاب سیاسی، شخصیتهای مستقل سیاسی، فعالان مدنی، استادان دانشگاه و… حضور داشتند. نشست با آن که نامش علمی بود، ولی محتوایش کاملاً سیاسی و معطوف به ناکارآمدی امارت طالب در افغانستان بود. جدا از علمی یا سیاسی بودن محتوای نشست، نام و عنوان آن خوشایند طالبان نیست. این نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران به دنبال کسب رضایت جانبین است نه این که یکی را فدای دیگری کند.
طالبان برای فعلاً افغانستان را در کنترل دارند. نیروهای مخالف این گروه حتا یک ولسوالی را در اختیار ندارند. رابطه جمهوری اسلامی با این گروه ظاهراً گرم است، بهرغم آن که تنش لفظی و مرزی میان طرفین در چند نوبت بروز کرده است. سفارت افغانستان در تهران تحویل طالبان داده شده است. بازار تجارت میان طرفین پررونق به نظر میخورد. منافع ایران تا این دم بهگونه مستقیم از خاک افغانستان تحت سلطه طالبان تهدید نشده است.
با توجه به این نکات، سوال این است که چرا جمهوری اسلامی با میزبانی از احمد مسعود و اسماعیل خان خشم طالبان را به جان میخرد؟ شاید پاسخ این باشد که تهران نمیتواند در درازمدت به طالبان اعتماد کند و تعامل فعلی آن فقط از روی ناگزیری است. در این صورت، جمهوری اسلامی اگر خود را ناگزیر به حمایت از احمد مسعود و اسماعیل خان نداند، ناگزیر به حفظ موازنه میان آنان و طالبان میداند.